خوشبختانه در چهرۀ نوجوانان شاعری که یکی از همین روزها در اتاق کوچک سردبیر دوچرخه دور میز نشسته بودند، این جسارت دیده میشد. چه تجربهای؟ صبر کنید الان برایتان مینویسم.
روی تختۀ سفید نصب شده بر دیوار، دو عکس چسبیده بود؛ هر دو ساده و از نظر فضا و عناصر شبیه به هم: مرداب، قایق، اسکله و نیهای قدکشیده. (این عکسها را سحر دیانتی به دستمان رسانده بود، هرچند خودش موفق به حضور در جلسه نشده بود.) با اینکه میدانستیم سرودن شعر را در هیچ برنامۀ روزانهای نمیتوان گنجاند، قرار گذاشتیم هر کس با الهامگرفتن از عکسها، دست به سرودن «هایکو» بزند.
از نظر ظاهری، هایکو را شعری هفده هجایی میشناسند که در سه سطر نوشته میشود. اما از نظر فضا و روح، «هر هایکو نشاندهنده یک راه زندگی و یک شیوه زیستن روزمره» است.
«هدف هایکو زیبایی نیست، بل به سادگی تمام به ما آن چیزی را نشان میدهد که خود همیشه میدانستهایم، بیاینکه بدانیم که میدانیم... خورشید میتابد یا برف میبارد، کوه بلند و دره عمیق است، شب عمق مییابد و روز میشود؛ همین و همین؛ گیرم ما بسیار اندک به این حقایق توجه میکنیم.»
«هایکو بیان اندیشه نیست بلکه به دست دادن تصویرهایی است که در جان هستند و بازتاب شهودند...[در هایکو] خواننده به واژگان شعر حیات میبخشد. شاید کار او شبیه به کاری باشد که تورو تاکهمیتسو، موسیقیدان معاصر ژاپنی، درباره رهبر ارکستر میگوید: اسمها را به فعل تبدیل میکند.»
همۀ این ویژگیها موجب میشود که ارتباطگرفتن با هایکو -که شعری ژاپنی و از اساس متفاوت با شعر فارسی است- برای ما ایرانیها مشکل شود. اما همانطور که گفتم هیچکدام از این نگرانیها و تردیدها مانع از آن نشد که نوجوانان شاعر حاضر در دفتر دوچرخه تجربۀ سرودن هایکو را از دست بدهند.
کسی چه میداند؟ با مختصات دقیق و در عین حال نامشخص هایکو، درنهایت شاید هیچکدام از این شعرها را نتوان به طور قاطع هایکو به حساب آورد. اما چه اهمیت دارد؟ مهم این است که شعر باشد، حالا هرچه میخواهد باشد و از هرجا دنیا که آمده باشد!
قایق
پیش اسکله ماند
ماهیها را به خانه بردم
امیر معینی
*
خلوت دونفرۀ قایق و آب
قورباغهها
مرگ مرداب، ساکت!
نیلوفر نیکبنیاد
*
اینجا، ردیف پایههای اسکله
آندور، ردیف نیهای نیزار
قایقها روی آب گیر کردهاند
شقایق بهرامی
*
بدرود قایق بیمن!
بیاعتنا به علفها
افق در انتظار توست
فرشته سلیمانی
*
قایق چوبی آرام میگیرد
در جوار نیزار
اسکله تنهاست!
پریا پورزند
*
مرداب تنها
نیزار
به استقبال قایق پیر میآید
یاسمن رضائیان
--------------
* متنهای داخل گیومه، برگرفته از: کتاب «هایکو» ترجمۀ ع.پاشایی و احمد شاملو، نشر چشمه.