با حضور بسیاری از بزرگان موسیقی که این خانه را مامنی امن یافتهاند در برابر تمام ناملایماتی که سالها با آن روبهرو بودهاند.
جشن اما با وجود تمامی مشکلاتی که خانه موسیقی در برگزاری آن داشت، آن اندازه آبرومند برگزار شد که باید آن را اختتامیهای نه تنها شکوهمند برای جشن چهار روزه این خانه که پایانی مناسب برای اتمام کنسرتهای تابستانی دانست. به خصوص آنکه به علت رسیدن ایام جشنوارههای گوناگون و ایام محرم و صفر در شش ماهه دوم سال نمیتوان انتظار برگزاری کنسرتی بزرگ تا پایان سال را داشت.
این جشن اما بدون شک با ضعفها و مشکلاتی نیز همراه بوده است که با توجه به بضاعت خانه موسیقی میتوان چشم را روی آنان بست و به این نکته توجه کرد که وقتی جشنواره موسیقی با تمام بودجه و امکاناتی که در دست دارد، گاه با مشکلاتی متعدد و بزرگ همراه میشود، نباید از نهادی صنفی چون خانه موسیقی انتظار برگزاری برنامهای تمام و کمال و عاری از هر عیب و نقصی را داشت. به هر روی «کامکار»هایی که در سالجاری برنامهای نداشتند در این جشن به اجرای موسیقی پرداختند. ارکستر موسیقی ملی نیز با «سالار عقیلی» بار دیگر توانمندیهای موسیقی ارکسترال ایران را به نمایش گذاشت و «محمدرضا شجریان» با «صراحی»اش در این جشن به اجرای برنامه پرداخت تا اظهار امیدواری کند که ارکستری زهی از این ساز را تشکیل دهد.
جشن برگزار شد و بیمشارکت مدیران دولتی به پایان رسید، ارشادیها اما حتی دعوت برگزارکنندگان جشن را برای شرکت در مراسم اختتامیه لبیک نگفتند تا داریوش پیرنیاکان در اظهار نظر گلایه آمیز بگوید که «بیحرمتی به موسیقی، بیحرمتی به هنرمندان بزرگ این هنر است.» این موضوع را اما از منظری دیگر نیز میتوان مورد بررسی قرار داد.
در شرایطی که در سالهای اخیر توجه به هنرهایی چون سینما در دستور کار نهادهای فرهنگی دولتی و غیر دولتی است و هر روز با افتتاح مجتمع و مجموعهای سینمایی روبهرو بوده، جشنوارههای مختلف این رشته یکی پس از دیگری برگزار میشود و علاوه بر آن با اصرار هنرمندان عرصه تئاتر، بودجه این هنر به بیش از دو و نیم برابر رسید، اهالی موسیقی همچنان با بیمهریهایی گوناگون مواجهاند. شاید به این علت که مسئولان تعاریفی متعدد از موسیقی دارند و همین موضوع به اندازهای حساسیتبرانگیز شده است که بسیاری ترجیح میدهند تا خطر نکرده و اصلا وارد این حوزه نشوند، بیتوجه به اینکه این هنر گرانقدر چه نقش و اهمیتی در تمامی وقایع و رخدادها گذاشته و تاثیر بلامنازعی نیز بر حادثههای بزرگی چون انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس داشته است.
در این میان اما «خانه موسیقی» صرفنظر از هر هیاهو و جنجالی، بیهیچ توقع، گلایه و شکایتی همواره تلاش کرده است تا حامی هنرمندانی باشد که در تمام این سالها مجبور به عزلت گزینی شدهاند. از ساماندهی بحث آموزش و بررسی مشکلات حقوقی هنرمندان گرفته تا بیمه اعضا و تلاش برای دریافت مجوز اجرای برنامههای موسیقی و انتشار آثارشان را فراهم کند که اوج آن را میتوان در دو سال کنونی مشاهده کرد.
با تمام این اوصاف نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که خانه موسیقی تا رسیدن به اهداف متعالیتر و ایفای نقش مؤثرتر در عرصه موسیقایی کشور فاصله بسیاری دارد، به خصوص آنکه هنوز نام بسیاری از فعالان این عرصه را در خانه مشاهده نمیکنیم و گاه اختلافاتی از این خانه به رسانهها کشیده میشود که بدون شک جز مخدوش کردن ذهن اهالی موسیقی حاصلی دیگر ندارد. انگار همه ما گاه یادمان میرود که مشکلات خانه را نباید در کوچه فریاد زد...