تهران، پایتخت ۲۳۰ ساله قجری، روزگاری آبادی کوچکی در منتهی‌الیه شمالی دشت ری و دامنه کوههای البرز بود. چشم امید همه اهالی برای تأمین آب مصرفی مورد نیاز به رودها، دره ها و قله های آبریزی بود که اغلب زمستان ها لباسی از برف بر تن داشتند و در بهار و تابستان با آب و سرازیر شدن همین برف ها روزگار را می گذراندند.

بهاره خسروی / محله

بحران آب حرف امروز نیست | روزگاری که آب در تهران جیره‌بندی بود

همشهری آنلاین - بهاره خسروی : با روی کارآمدن سلسله قاجار ورق زندگی برای اهالی این قریه خوش آب و هوا حسابی تغییر کرد. افزایش مهاجرت و روانه جمعیت به پایتخت و استفاده بیرویه از منابع آبی برای مردم تهران دستاوردی جز کمآبی و خشکسالی بهویژه در فصل تابستان نداشت. بحران آب آنقدر برای مردم تهران جدی شد که در همان چند ماه نخست تاجگذاری آقا محمدخان قاجار، گروهی از کشاورزان تهرانی شکایت به دربار بردند که آبی برای زراعت ندارند و با مشکل بیآبی دست و پنجه نرم میکنند. دربار هم راهحل را در حفر قنات مییابد. به همین بهانه نگاهی داریم به قصه تهیه آب در تابستانهای پایتخت تهران قدیم. 

قناتهای تهران

تهران شهرگرم و خشک و به قولی بی‌آب و علف بود. مرحوم «جعفر شهری» در جلد سوم کتاب «طهران قدیم» درباره قنات‌های معروف تهران که آب آشامیدنی اهالی را تأمین می‌کرد نوشته است: «مردم تهران قدیم به آبی که برای آشامیدن و پخت وپز در آب‌انبار ذخیره می‌شد، آب مشروب می‌گفتند. در تهران چیزی در حدود ۱۰ قنات حتی مهم و اصلی وجود داشت که آب مشروب اهالی را تأمین می‌کرد. ۱) قنات یا آب حاج علیرضا در سرچشمه‌خانه‌های شرق و غرب و جنوب خود، ۲)قنات سردار ابتدای خیابان عین‌الدوله و کوچه قجرها و حوالی کوچه آبشار، ۳)قنات سپهسالار، مسجد سپهسالار و مجلس شورا و خیابان نظامیه بهارستان و کوچه‌های پشت مجلس، ۴)قنات فرمانفرما که حدود شمالی وباغ‌های غربی خارج از شهر و آسیاب و باغ و خانه فرمانفرما کاخ مرمر و کاخ‌های اطراف مجلس سنا و خیابان امیریه و شرق و غرب آن، ۵)قنات باغ شاه و قنات اکبرآباد باغ شاه از آب‌های آنها باغشاه و جنوب آن و دارالمجانین (تیمارستان)، ۶)قنات وزیر که آب آن خیابان سرآب وزیر و گذر مهدی موش یا مهدی‌خان و خیابان امیریه و شاهپور سابق در دروازه قزوین و خیابان بلورسازی و خیابان مشیر السطنه و خانه‌های اطراف آن، ۷)آب سنگلج که محله و کوچه‌های سنگلج پارک‌شهر و محدوده آن، ۹)قنات‌های سفارت روس و انگلیس و علاءالدوله که حدود شمال مرکزی شهر و سفارت‌های مورد بحث خیابان فردوسی و باغ علاء‌الدوله، ۱۰) قنات‌های شاه که به نام آب شاه و آب مهرگرد که کاخ گلستان و ارک و خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف و مرکز شهر و بازار قسمت جنوبی را تأمین می‌کرد از مهم‌ترین قنات‌های شهر تهران بودند. البته قنات‌های دیگر مانند یوسف‌آباد، امیرآباد، بهجت‌آباد، جمشیدآباد، عشرت‌آباد، فرح‌آباد از دیگر قنات‌های اطراف تهران محسوب می‌شدند.»

بحران آب حرف امروز نیست | روزگاری که آب در تهران جیره‌بندی بود

 جیرهبندی آب قنات

با وجود این تعداد قنات و قنات‌های دیگری که مردم برحسب نیاز در شهر و محل زندگی‌شان حفر می‌کردند همچنان بحران کم‌آبی برای پایتخت‌نشینان به قوت خود باقی بود. آب قنات‌ها باید میان مردم به‌صورت عادلانه تقسیم می‌شد تا همه بتوانند از آن به خوبی استفاده کنند. «‌احسان بهرام غفاری» در کتاب «صدای پای آب‌» از برنامه جیره‌بندی استفاده از آب قنات‌ها می‌نویسد: «برنامه آب برداشتن از قنات به دیوار نصب می‌شد. قنات مهرگرد که مظهر آن در اندرونی عمارت سلطنتی کاخ گلستان بود دارای مجرایی موقوفه بود و تقسیم‌بندی آن بر اساس برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده بود. در این برنامه هرکسی می‌دانست چه زمانی از این آب استفاده کند.»

برنامه آب برداشتن از قنات مهرگرد این‌طور بود: روز شنبه: خانه مستوفی الممالک؛ شب شنبه: محله عودلاجان؛ روز یکشنبه: خانه معتمدالدوله و گذر هفت تن؛ شب یکشنبه: کوچه باغ ایلچی؛ روز دوشنبه: محله عودلاجان؛ شب دوشنبه: محله عودلاجان؛ روز سه‌شنبه: عباس‌آباد در کوچه‌های حمام چال و خانه زنبورکچی‌باشی؛ شب سه‌شنبه: محله عودلاجان؛ روز چهارشنبه: محله عودلاجان؛ شب چهارشنبه: محله عودلاجان؛ روز پنجشنبه: محله عباس‌آباد؛ شب پنجشنبه: محله عودلاجان؛ روز جمعه: خانه حسام‌السطنه و گذر نوروزخان؛ شب جمعه: کوچه غریبان.

 میرابها و تقسیم آب

تقسیم نوبتی آب و انتخاب شخصی به‌عنوان میراب برای نظارت بر کار قدمتی چند هزار ساله دارد. اجرای طرح تقسیم آب به‌صورت همگانی در بیشتر محله‌های تهران بازخورد خوبی میان پایتخت‌نشینان داشت و به بسیاری از بی‌نظمی‌ها خاتمه داد. تهرانی‌ها با روش تقسیم نوبتی آب زیر نظر میراب خیلی زود کنار آمدند. آن زمان ۲نوع آب وجود داشت؛ آب روز و آب شب. جای تعجب هم نیست. آب روز اصطلاحاً به آبی گفته می‌شد که پر از آلودگی و لجن و گل و لای بود و متعلق به فقرا. آب آخر شب به آبی می‌گفتند که نسبتاً پاکیزه‌تر بود. دلیلش این بود که شب‌ها کسی از داخل جوی‌ها رد نمی‌شد و مردم ظرف و لباس در آن نمی‌شستند. آن وقت‌ها کسانی که پولدارتر و گردن‌کلفت‌تر بودند از این آب یعنی آب شب استفاده می‌کردند. اما آب دیگری هم بود که به آب اول شب معروف بود. این آب مخصوص افرادی بود که با میراب دائماً چانه می‌زدند.

 یخهای بلوری

تنها خوراک رفع عطش در تابستان یخ است. ماجرای تهیه یخ در روزگاری که خبری از یخچال‌های عظیم‌الجثه برای منجمد کردن آب نبود و مردم یخ را به‌صورت طبیعی از دل کوهستان تهیه می‌کردند حکایت جالبی بود. «اسماعیل عباسی» در کتاب آبنامه تهران در این‌باره می‌نویسید: «در تابستان در کاهگلی یخچال‌ها را خراب می‌کردند. یخ‌شکن‌ها یخ‌ها را با الاغ می‌آوردند و صاحبخانه‌ای با یک شاهی تمام یخ مورد نیاز خانه را می‌خرید و آب روزانه‌اش را خنک می‌کرد. خانواده‌های اشرافی یخشان بیشتر می‌گرفت و خرشان تا توچال و کوهستان‌های شمالی تهران می‌رفت.» یخچال‌ها که تمام می‌شد الاغ‌بان‌ها به کوه می‌رفتند تا برف بیاورند. در شهرها برای خنک کردن آب، یخ در آن می‌انداختند. از قرار معلوم یخ گران بود و همه توانایی خریدآن را نداشتند.

 آب در بشکه

در میان قنات‌های معروف تهران آب قنات شاه موسوم به آب شاه در تهران کیفیت خوبی داشت و مردم شهر حاضر بودند برای آب این قنات پول بیشتری پرداخت کنند. به همین دلیل گاهی در تابستان آب قنات شاه که توسط بشکه و گاری حمل می‌شد بازار سیاه پیدا می‌کرد و شهرداری تهران هم برای جلوگیری از افزایش بهای آب مداخله می‌کرد. در آن دوره قنات شاه، سازمان منسجمی شامل هشت میراب و یک تحصیلدار داشت و توزیع آب با بشکه در بسته انجام می‌گرفت. با توجه به استقبال وسیع مردم پایتخت از آب این قنات بعضی از فروشندگان، آب نهرها را هم داخل بشکه به‌عنوان آب قنات شاه میان مردم می‌فروختند. همین موضوع باعث شیوع بیماری میان مصرف‌کنندگان شد. شهرداری تهران برای نخستین بار با پلمب کردن بشکه‌های آب نوعی استاندارد محلی برای توزیع آب آشامیدنی رایج کرد.

 آب حوضی

آب انبار و آب حوض از نخستین شبکه‌های به هم پیوسته، ذخیره آب و شست‌وشو در شهر تهران بود. پس از آنکه میراب‌ها آب‌های سطحی شهر یا آب قنات‌ها را از طریق شبکه سراسری نهرها به حیاط خانه‌ها می‌رساندند صاحبان خانه‌ها با گشودن مجرای راه آب، جریان آب را به داخل آب‌انبار هدایت می‌کردند و سپس با استفاده از تلمبه در نوبت‌های گوناگون، آب از آب‌انبار به حوض خانه منتقل می‌شد. البته این کار هم یکسری مشکلاتی مثل ته‌نشین شدن سریع لجن در حوض را همراه داشت. اگر صاحبخانه به موقع لجن‌ها را تخلیه نمی‌کرد حوض از رسوبات و لجن لبریز می‌شد و دیگر برای ذخیره آب فضایی نداشت. به همین دلیل بعضی از تهرانی‌ها شخصاً با استفاده از حلبی و سطل، لجن حوض را می‌کشیدند.

 تلمبه فشاری

با انتقال بخشی از آب رودخانه کرج به تهران و با استفاده از آب قنات‌ها امکان دسترسی مردم به آب و از طریق تلمبه‌ای مخصوص موسوم به فشاری که در بعضی از محله‌های تهران نصب شد بود، فراهم شد. این تلمبه‌ها با استفاده از یک لوله‌کشی محدود نصب شد.

آب سفارت

آب موجود در لولههای تهران با انتقال بخشی از آب رودخانه کرج به تهران از یک مخزن در شمال شهر تأمین و در مقایسه با آب قناتها و آبهای سطحی که از طریق نهرهای آلوده به آبانبارها سرازیر میشد مزیتش این بود که پاکیزهتر بود و مردم با رغبت بیشتری از آن استفاده میکردند. اما از دیدگاه خارجیان هنوز آب شهر تهران قابل اطمینان نبود و به همین دلیل سفارتخانههای خارجی با نصب دستگاههای کوچکی در داخل سفارت آب لوله را تصفیه و ضدعفونی میکردند. سفارت انگلیس در تهران حتی پیش از لولهکشی آب شهر با استفاده از آب قنات سفارت و مخزن آب نهر کرج، آبی را که از طریق یک نهر وارد سفارت میشد پس از تصفیه برای آشامیدن مورد استفاد قرار میداد. این آب گاهی توسط خدمه سفارت یا باغبانان ایرانی بیرون آورده میشد که در میان افراد تحصیلکرده و خانوادههای پولدار طرفدار زیادی داشت و بازار سیاه پیدا کرده بود. البته به علت وجود مواد تصفیهکننده که در سفارت انگلیس به آن اضافه میشد، آشامیدن این آب را مکروه میدانستند.

کد خبر 667624

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha