همشهری آنلاین- مریم باقرپور: شهرک آزمایش در دهه ۴۰ «میدان تیر» سربازان بود. یعنی در این مکان سربازان برای گذراندن دورههای آموزشی سنگر درست میکردند. «محمد دبیری» از ساکنان قدیمی این شهرک میگوید: «سنگرها در ابعاد یک متر در یک متر بودند و حتی از قدیمیها شنیدیم که بمب هم رویشان تاثیر نمیگذاشت. سربازها تیراندازی میکردند، پشت سنگرها میایستادند و هدف را با دوربین کنترل میکردند. چون منطقه کاملا خالی از سکنه و تا چشم کار میکرد هم بیابان بود.»
به گفته دبیری، نزدیکترین ساختمان مسکونی به شهرک در محدوده شهرآرا و گیشا بود. زمینهای مسکونی منطقه هم برای فردی به نام حاج آقا غفاری تعلق داشت. او چهارقواره زمین داشت، ولی خودش مهرشهر کرج زندگی میکرد. فرد دست به خیری که حتی یک مدرسه در شهرآرا نزدیک اداره گذرنامه ساخته بود و هنوز پابرجاست. بعداز فوتش هم زمینها به وراث رسید و درحال حاضر، خانههای مسکونی شهرک آزمایش را در دل خود جا داده است.
کاشت گوجه و خیار در پارکینگ راهور
ساکنان قدیمی شهرک آزمایش در خاطراتشان میگویند؛ کمی پایین تر از محدوده شهرک، راه خاکی و باریکی بود که رهگذران با پای پیاده از میدان میدان انقلاب کنونی میآمدند و به فرحزاد یا امامزاده داود میرفتند. بعدها ماشینهای فرحزاد، به قول اهالی شورولتهای عهد چپق آمدند و راه را برای مردم راحت و کوتاهتر کردند. با گذر زمان پلی هم زدند و همان سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی، اسمش را «جلال آل احمد» گذاشتند. رانندههای کامیون و ماشینهای سنگین آزمون «تپه» میدادند؛ موتورسیکلت و خودروهای سواری دیگر هم در مسیرهای مشخص و مخصوص به خود آزمونشان را سپری میکردند. «حاج محمد دهقان» از نخستین افرادی است که در دهه ۵۰ کلنگ ملک شخصی غیرسازمانی را در محدوده شهرک بر زمین زد و خیلی زود بقیه هم از راه رسیدند. او میگوید: «خبری از بزرگراه و جاده نبود. اینجا یکسره تپه بود. من برای ساخت خانهام تپهای به ارتفاع ۷متر را صاف کردم. نزدیک اینجا روستایی بود به نام «کهک» که یک آسیاب آبی در آن قرار داشت. اوایل تعدادی از سربازان بیرون از محدوده شهرک قندیل و مانعهای فیزیکی چیده بودند و به افرادی که میخواستند آزمون بدهند آموزش میدادند یا در ازای تمرین در این پیستها، از آنها پول میگرفتند. به کمک اهالی این مسیرها از بیرون از محدوده شهرک جمع شد و در زمینهای این حوالی پارک و فضاهای شهری ساخته شد. از طرفی تا دهه ۶۰ پارکینگ کنونی اداره راهنمایی و رانندگی، باغ یکی از دریانیها بود. داخلش صیفیکاری میکرد و گوجه و خیار میکاشت. آبیاری اش هم از طریق آب رودخانهای بود که از شهرک غرب میآمد و از کنار باغ میگذشت. دکهای هم بود که مردم دورش جمع میشدند و چای مینوشیدند.»
از صدور گواهینامه خودروهای سنگین تا موتورسیکلت
دبیری صحبتهایش را درباره شهرک آزمایش این طور ادامه میدهد: «بعداز پیروزی انقلاب اسلامی، تپه آزمایش را به راهنمایی و رانندگی دادند. اوایل فقط جایی برای صدور گواهینامه ماشینهای سنگین و پایه یک بود. رانندههای کامیون و ماشینهای سنگین آزمون «تپه» میدادند؛ موتورسیکلت و خودروهای سواری دیگر هم در مسیرهای مشخص و مخصوص به خود آزمونشان را سپری میکردند. بعدها فعالیتش بیشتر شد و به دلیل آزمایشهای رانندگی، اسم این محدوده را «شهرک آزمایش» گذاشتند. این محدوده تا همین چند وقت پیش، با یک حصار کوتاه خاکی از منطقه مسکونی پیرامونش جدا میشد، تا اینکه دورتادورش دیوار کشیدند. در نیمههای دهه 70 روی دوتپه محله تعدادی ساختمان ساختند و به «راهنمایی و رانندگی» تبدیل شد. بعدها مردم برای گواهینامه پایه دو میآمدند. آنها از ساعت ۳ نصف شب میآمدند تا نوبت بگیرند. شهرک همیشه شلوغ بود و همین موضع باعث شد تا اهالی به ازدحام و سروصدای جمعیت اعتراض کنند. خواستهشان هم این بود که ورودی راهنمایی و رانندگی جابهجا شود و بالاخره بعداز سالها پیگیری این کار انجام شد.» حالا شهرک آزمایش گرچه مانند گذشته رونق ندارد اما هنوز هم افرادی هستند که برای شرکت در آزمون به این مکان مراجعه میکنند.
نظر شما