هشمهری آنلاین - فاطمه عسگرینیا: این روزها فروشگاههای راسته خیابان آذربایجان، قصرالدشت و مالک اشتر منطقه ۱۰ شهرداری تهران میزبان شیفتگان برند است. خیابان آذربایجان را همه کسانی که اهل پوشیدن رخت و لباسهای مارکدار و خارجی دستدوم هستند، میشناسند. راستهای که از ابتدا تا انتهایش زرق و برق کتانیهای مارک و شلوارهای لی برند در کنار کاپشنهای رنگارنگ خارجی، حسابی برای اهل برند دلبری میکند.
قبلا مشتری مغازههای تاناکورافروشی یا همان لباسهای مستعمل، اقشار متوسط و فقیر جامعه بودند، اما الان دیگر اینطور نیست. وارد این مغازهها که میشویم قیمتها شوکهات میکنند.
البته برای مشتریان خاص این فروشگاهها قیمت محصولات آنها یکچهارم یا یکسوم کالای نو است، چون همه برندند.
«مجتبی» جوان ۱۷سالهای است که برای خرید کتانی «سالمون» به یکی از فروشگاهها در خیابان آذربایجان مراجعه کرده است: «نو این کتانی الان کمتر از ۵-۶ میلیون تومان نیست، اما در این خیابان میتوانیم همین مارک را بین ۲ تا ۲ و نیم میلیون تومان بخریم، نو هم هست. مهم برندی است که پایت میکنی!» دوستان جوانش هم تاییدش میکنند.
«کیارش»، یکی دیگر از دوستان این تیم سهنفره، میگوید: «مردم به برند لباس تنت دقت میکنند. حالا که دلار بالا رفته و لباسهای برند هم گران شدهاند، زورمان به خرید محصول نو نمیرسد؛ مجبوریم از این فروشگاهها خرید کنیم!» از سر شیطنت خندهای میکنند و مشغول خرید میشوند.
شاسیبلندسوارها؛ مشتری تاناک
«رضا اسکیچرز» نام یکی از فروشندگانی است که همه محصولاتش ذیل این برند است. بازوهای عضلانیاش را داخل آستین جذب یک تیشرت مشکی انداخته و زنجیر زمخت طلا را به گردنش! میگوید روزی ۱۰ مشتری از مناطق شما شهر دارد که برای خرید لباس و کفش مارک به مغازهاش میآیند. البته او اخیرا فروش آنلاین را هم راهاندازی کرده و از مشتریانش راضی است : «از این منطقه و محله خیلی سراغ ما نمیآیند، چون حداقل قیمت محصولات ما هم برای اهالی این منطقه سنگین است. بیشتر حکم لوکس فروشیهای منطقه را پیدا کردهایم. مشتریانمان خاصاند. شاید باورتان نشود، اما غروبها در این خیابان خودروهای گرانقیمتی میبینید که سرنشینانشان همه مشتریهای ما هستند.»
بیشتر حکم لوکس فروشیهای منطقه را پیدا کردهایم. مشتریانمان خاصاند. شاید باورتان نشود اما غروبها در این خیابان خودروهای گرانقیمتی میبینید که سرنشینانشان همه مشتریهای ما هستند.
برندپوشی نهتنها بین نوجوانان و جوانانی که به این مغازه ها سرمیکشند طرفداران خاص خود را دارد، بلکه بین کودکان هم رواج یافته است، البته به واسطه والدینی که دوست دارند آنچه تن بچههایشان میکنند، برند و متفاوت باشد. مادری که بین لباسهای خارجی کودکانه مشغول انتخاب لباسهایی برای فرزندش است، میگوید تا یکی دو سال پیش میتوانستم لباس نو برند بخرم، اما اخیرا امکانش نیست. از طرفی بچهها در سن رشدند و سریع لباسها به تنشان کوچک میشود. از طرف دیگر، قیمت لباسهای برند بهشدت بالا رفته و من که احساس میکنم جز لباس برند هیچ لباس دیگری به تن بچهام نمینشیند، چارهای ندارم جز خرید از این مراکز.»
نگران نیست که ممکن است پوشیدن این لباسها پوست فرزندش را تحریک کند، فقط برای او برند بودن مهم است: «خیلیها می گویند ممکن است لباسهای دستدوم بیماریهای پوستی ایجاد کند، اما تا به حال مشکلی برای فرزند من پیش نیامده است.»
از بلاگرهای اینستا هم مشتری داریم
یکی دیگر از فروشندههای این راسته که البته بهسختی حاضر به گفتوگو میشود، میگوید: «قدیم، به اصطلاح، ندارها به دستدومفروشیها میرفتند و کیف و کفش و لباس مورد نیاز خود را تهیه می کردند تا مقرونبهصرفه باشد، اما امروز ما مشتریهایی داریم که گاه برای یک قلم حاضرند ۲ تا ۳ میلیون تومان هم هزینه کنند، تازه خیلی هم راضی و خوشحالند که موفق شدند مشابه کیف، یا کفش یا کتانیای را که در پاساژهای لوکس شهر بین ۴ تا ۵ میلیون تومان است، ارزانتر بخرند. گاهی اوقات خودم حیران تیپ و قیافه مشتریانم هستم، حتی از بلاگرهای اینستاگرام هم مشتری داریم!»
مرا به حضور میپذیرید؟!
«روشا احسانی»، جامعهشناس، میگوید: «خریداران لباسهای دستدوم یا همان برندهای تاناکورایی در واقع به دنبال تایید اجتماعی در جامعه هستند. ما در جامعه از یک سو، تجملگرایی را میبینیم و از سوی دیگر، تضعیف توان اقتصادی اغلب مردم را. شبکههای مجازی هم که این روزها فقط مبلغ زندگی لاکچریاند و جوانها هم عاشق رقابت! »
او میگوید: «جوان امروز دنبال حس برتریجویی است و همیشه میخواهد یک قدم از همسنوسالانش جلوتر باشد و وقتی این حس و انگیزه به سمت ظاهر میرود، پوشیدن لباسهای برند به هر قیمتی میشود نتیجهاش!»
به گفته احسانی، مارکپوشی جرم نیست، اما این که بخواهی برای مارکپوشی زندگیات را فدا کنی، آنوقت است که سرخوردگی به جان بچههایمان میافتد و اگر کنترل نشود عاقبت روشنی در انتظار افراد نیست.
این جامعهشناس میگوید: «متاسفانه امروز شاهد کهنهپوشی قشر تقریبا مرفه به قیمت مارکپوشی شدهایم و این زنگ خطری را در جامعه به صدا در میآورد که راوی قصه پر غصه حاکمیت فرع زندگی بر اصل آن در جامعه است.»
نظر شما