بیشتر دانشجویانی که در این روز، وارد سفارت شده و دستهای آمریکاییها را به علامت تسلیم بالا بردند، اکنون مردان و زنان عرصه سیاست شده و با توجه به اینکه هنوز سایه این رویداد بر سر سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران سنگینی میکند، نظرات متفاوتی درباره این حرکت و نتایج آن پیدا کرده اند، این سنگینی را اینک میتوان در بحثهای کوچکی مانند: باز کردن دفتر حفاظت از منافع آمریکا در ایران هم دید، که در برابر پرونده هستهای، قابل اعتنا و توجه نیست.
ایران پس از قطع رابطه آمریکا، دفتر حفاظت از منافع خود را با حضور دیپلماتهای ایرانی در آمریکا دایر کرد و این دفتر 30 سال است به کار خود ادامه میدهد، اما آمریکا وظیفه حفاظت از منافع خود را در ایران، به سفارت و دیپلماتهای سوئیسی واگذار کرد. اکنون بهنظر میرسد دولت آمریکا بیتمایل به تاسیس دفتر حفاظت از منافع آمریکا در ایران نیست؛ اما دو طرف ملاحظاتی هم دارند.
جمهوری اسلامی، از آن بیم دارد که ایجاد این دفتر با دیپلماتهای آمریکایی زمینهای فراهم کند که این کشور بتواند از نزدیک در جریان تحولات سیاسی ایران قرار گیرد و از این به بعد سیاستهای خصمانهاش را براساس واقعیاتی که از نزدیک دیده و لمس کرده پیریزی کند، و از این طریق بهتر بتواند به اهدافش علیه نظام دست یابد؛ چیزی که مسئولان آمریکایی ازجمله سخنگوی کاخ سفید و وزیر امور خارجه این کشور هم، بارها از تاسیس چنین دفتری در تهران استقبال کرده و پنهان نکردهاند که مایلند از این دفتر برای ایجاد ارتباط با مردم ایران استفاده کنند.
از آن طرف آمریکاییها هم بیم آن دارند که با تاسیس این دفتر و فرستادن دیپلماتهای آمریکایی به تهران یک بار دیگر حادثه 13 آبان سال 58 تکرار شود. تصور آمریکا بر این است که هواداران مبارزه با آمریکا در نظام جمهوری اسلامی، نهتنها تضعیف نشدهاند بلکه قدرت بیشتری نیز بهدست آوردهاند؛ هرچند که میدانند جنس مخالفان کنونی آمریکا با مخالفان ابتدای انقلاب، تفاوت بسیاری دارد، ولی در هر صورت احتمال تکرار این حادثه را غیرممکن نمیبینند.
لحظه تسخیر
یکشنبه 13 آبان 58 (4 نوامبر 1979) هم در تاریخ انقلاب، روزی بزرگ و فراموشنشدنی است. روزنامه اطلاعات مورخ 14 آبان 58 در صفحه دوم خود، شرح وقایع آن روز را اینگونه گزارش میکند:«ساعت ۱۰و ۳۰دقیقه صبح گروهی (حدود 400 نفر) از دانشجویان (که از یک چهار راه قبل از سفارت آمریکا شروع به حرکت کرده بودند) که در حال شعار دادن در خیابان آیتالله طالقانی به سوی دانشگاه (تهران) در حرکت بودند هنگامی که جلوی در اصلی سفارت آمریکا رسیدند، مسیر خود را تغییر دادند و پس از گشودن زنجیرهای این در به داخل سفارت رفتند.
در همان زمان گروهی از دانشجویان نیز از دیوار، خود را به داخل سفارت رساندند و پیشروی به سوی ساختمانهای داخلی سفارت را آغاز کردند. از همان لحظههای اول تصرف سفارت آمریکا، گروههای مختلف مردم در مقابل در سفارت اجتماع کردند و به سردادن شعارهای ضدآمریکایی پرداختند. دانشجویان در 3 بیانیهای که تا ساعت 18 (همان روز) از طریق بلندگو پخش شد، اعلام کردند که ساختمان اصلی سفارت تا ساعت 15 به تصرف کامل درآمد... دانشجویان اعلام کردند که هر چند تصرف ساختمان با مقاومت 3ساعته و همراه با پرتاب گاز اشکآور از جانب تفنگداران آمریکایی همراه بود؛ اما هیچگونه آسیبی به طرفین وارد نیامد.
از ساعت 16 (همان روز) آزاد کردن گروهی از ایرانیانی که بهعنوان ارباب رجوع یا کارمند در داخل سفارت بودند آغاز شد و آمریکاییها با چشم بسته به محل دیگری منتقل شدند.» پیش از آنکه دانشجویان برسند، دیپلماتهای آمریکایی، مقداری از اسناد را در دستگاههای مخصوص کاغذخردکن ریختند و از بین بردند و مقدار زیادی از اسناد را نیز سوزاندند و بهخصوص نوارهای میکروفیلم و حافظههای کامپیوتری را نابود کردند.
در جریان اشغال سفارت آمریکا، ۷۲ آمریکایی بهعنوان گروگان بهدست دانشجویان افتادند. 3 نفر از دیپلماتهای آمریکایی، آن روز برای مذاکره با وزیر امور خارجه به وزارت امور خارجه رفته بودند. پس از اشغال سفارت، تا شب به امید حل شدن موضوع همان جا ماندند؛ ولی بعد از آن در وزارت امور خارجه بهصورت تحت نظر در اختیار دانشجویان قرار گرفتند.
روایتی خارجی از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
تیر ماه سال 1385 خبرگزاری آلمان خبر داد که کتابی به نام «مهمانان آیتالله» در آمریکا منتشر شده که جزئیات واقعه گروگانگیری در سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام را از ابتدا تا انتها گزارش میکند. این کتاب 670صفحهای مورد استقبال منتقدان و خوانندگان قرار گرفت و فیلم مستند 4ساعتهای نیز براساس آن ساخته شد که اخیرا از تلویزیون آمریکا پخش شد.
در گزارش خبرگزاری آلمان آمده است: «مارک باودن» مولف این کتاب 5 سال برای نوشتن این کتاب تحقیق کرده و برای فیلم مستندی که براساس آن ساخته شده با 29نفر از گروگانها و حدود 20نفر از گروگانگیرها در ایران مصاحبه کرده است. محمد نعیمیپور، محمد هاشمی، معصومه ابتکار، فروز رجاییفر و ابراهیم اصغرزاده ازجمله افرادی هستند که با آنها مصاحبه شده است.
همچنین حسین شریعتمداری و موسوی خوئینیها نیز از نقش مشورتی خود در این اقدام و شرایط سیاسی روز سخن گفتهاند.
مارک باودن نویسنده این کتاب ماجرای حمله به سفارت آمریکا و گروگانگیری را بخشی از تاریخ گذشته نمیداند بلکه آن را در زمان وقوع خود نشانهای از آینده میداند و معتقد است این واقعه از نخستین نشانههای تقابل بین اسلام و غرب در دنیای امروز است.
بیانیه پیروزی
پس از تسخیر سفارت، دانشجویان که خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مینامیدند، با صدور بیانیههایی به تشریح علل، انگیزهها و چگونگی انجام این اقدام پرداخته و در یکی از بیانیهها اعلام کردند:«ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام از موضع قاطعانه امام در مقابل آمریکای جنایتکار بهمنظور اعتراض به دسیسههای امپریالیستی و صهیونیستی، سفارت جاسوسی آمریکا در تهران را به تصرف درآوردیم تا اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانیم.»
گرچه خواستههای دانشجویان از ابتدا تا زمانیکه این موضوع به حل و فصل انجامید، تغییرات زیادی را نشان داد؛ اما اصلیترین خواسته آنها «دخالت نکردن ایالات متحده در امور داخلی ایران» بود. درخواستهای دیگر مانند تحویل شاه مخلوع و همسرش فرح برای محاکمه در ایران، تحویل اموال خاندان سلطنتی و دیگر فراریان از ایران به دولت ایران، رفع تحریمهای اقتصادی و مالی و آزاد کردن اموال و داراییهای ایران در آمریکا و شعب بانکهای آمریکایی با به درازا کشیدن موضوع و در واکنش نسبت به عکسالعملهای آمریکا اضافه شدند.