در آخرین گناه تقابل میان خیر و شر به سطحی ترین شکل ممکن و با ایستادن بازیگران روبه روی یکدیگر و صحبت های طولانی و تکراری صورت می گیرد.
مثل جمله این بازی رو تمومش کن که یکی از بازیگران مجموعه در کمتر از 10دقیقه، لااقل 4بار آن را به زبان می آورد.
جلوه های ویژه خارق العاده ای هم که قبلاً نوید مشاهده اش در قسمت پایانی داده شده بود، چیزی نبود جز چند تصویر عمومی که در آن شعله های آتش با حداقل ظرافت آدم ها را دربرگرفته.
تقابل میان قطب خیر و شر با پرداخت ضعیف کارگردان و دیالوگ هایی سطحی ، در آن حرف اول و آخر را می زد،باعث شد آخرین گناه حتی برای بینندگان پیگیرش نتواند جالب توجه باشد. به این ترتیب مجموعه ای پراغراق و ضعیف در بخش پایانی اش هم این ویژگی را حفظ کرد.
زیرزمین به عنوان مجموعه ای که میان طنز و جدیت سردرگم نشان می داد در بخش پایانی کاملاً به سمت و سوی پرداختی جدی حرکت کرد.
زیرزمین در ادامه سیر تحول شخصیتی کاراکتر فرج، او را به واسطه همین دگردیسی به فرجام نیک رساند و عقوبتی ناگوار را برای کلانی و اسدی رقم زد. مجموعه ای که خیلی از نقطه عطف هایش را با اتفاق و حادثه پیش می برد، در بخش پایان هم چنین کرد.
این که کلانی اتفاقاً 6میلیارد پول را به حساب شخص دیگری که او هم نام خانوادگی اش کلانی بود می ریزد و اتفاقاً این فرد مؤسسه ای خیریه را اداره می کند!
درباره بوی خوش زندگی هم که بی شک ضعیف ترین سریال ماه رمضان تلویزیون بود بهتر است چیزی گفته نشود.
صاحبدلان اما توازن و تناسبی که در طول مجموعه حفظ کرده بود، در بخش پایانی هم به همراه داشت.
نویسنده و کارگردان تمام اتفاقات قسمت آخر سریال را براساس زمینه چینی های صورت گرفته در بخش های قبلی بنا کرده بودند. درگذشت سیدخلیل در بخش پایانی، تعبیر همان خوابی بود که او در قسمت اول مجموعه دیده بود.
صاحبدلان به عنوان مجموعه ای که یک اتفاق در میان سریال های ماه مبارک رمضان بود در قسمت پایانی هم یک سروگردن بالاتر از پایان بندی دیگر سریال ها نشان داد.