همشهری آنلاین –یکتا فراهانی: هنگامی که شرایط زندگی در کشوری سخت میشود هر کس به دنبال پیدا کردن راهی برای بهبود وضعیت میافتد و در این میان، افراد زیادی هم راهحل را ترک مبدا برای رسیدن به مقصدی بهتر ارزیابی میکنند . این در حالی است که افرادی هم با وجود مهیا بون شرایط برای ترک وطن ،علاقهای به انجام این کار ندارند.
بنابراین مهاجرت از جمله تصمیمات و کارهای مهمی است که عدهای واقعا توانایی انجام آن را ندارند یا تمایلی به ترک وطن احساس نمی کنند.
تمایل به مهاجرت
دکتر محمد مهدی لبیبی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در باره علل مهاجرت میگوید : «مهاجرت را می توان از دیدگاههای مختلف بررسی کرد. مثلا جمعیتشناسان ،مهاجرت را از جمله اتفاقات مهم زندگی یعنی در کنار تولد و مرگ تقسیم بندی میکنند.
شاید مهاجرت را بتوان فقط نوعی جا به جایی دانست .ولی از آنجایی که با هجرت، فضا و شرایط شخص کاملا عوض میشود فرد تغییرات بسیار زیادی را تجربه خواهد کرد. »
اما در چنین شرایطی همه افراد هم تمایل به مهاجرت ندارند و حتی به آن فکر هم نمیکنند . به نظر می رسد مسائل اقتصادی در تصمیم به مهاجرت نقش زیادی ندارد. چون همیشه شاهد آن هستیم که بسیاری افراد در همه جای دنیا بدون توجه به چگونگی انجام مهاجرت، خطرات احتمالی آن را تقبل می کنند و حتی جان خود را به خطر می اندازند.
دافعه مبدا؛ جاذبه مقصد
به گفته لبیبی، جمعیتشناسان معتقدند هنگامی افراد به فکر مهاجرت می افتند که جاذبه مقصد از دافعه کشور خودشان خیلی بیشتر شود. در این هنگام، فرد روحیه خوبی ندارد و برای رسیدن به احساس رضایت به فکر مهاجرت و ترک کشور مبدا میافتد.»
جاذبه مقصد موضوع مهمی است که حتما باید به آن توجه داشت. یعنی جایی که افراد قصد مهاجرت به آنجا را دارند چه امتیازاتی ممکن است داشته باشد و چه شرایطی را برایشان رقم خواهد زد.
وقتی دافعه کشور مبدا و جاذبه کشور مقصد زیاد باشد، افراد به مهاجرت فکر میکنند و به ارزیابی در این خصوص میپردازند.
روانشناسی مهاجرت
دکتر لبیبی میگوید روانشناسان برای مهاجرت اصطلاحی به نام homesick یا دوری از خانه و وطن دارند .این موضوعی است که همه افراد ،آن را به یک صورت تجربه نمیکنند. در واقع علاقه به کشور مقصد و ومتعلقات و وابستگیهای آن در بسیاری افراد به صورتی است که با دور شدن از آنها ، دچار دلتنگی و در بعضی موارد هم حتی بیماری میشوند . به این ترتیب سختیهای زیادی را هم متقبل میشوند که معمولا گذراست و زیاد طول نمی کشد.
بعد روانشناسی مهاجرت موضوع بسیار مهم دیگری است. یعنی فردی که قصد مهاجرت دارد باید ببیند آمادگی و پذیرش شرایط جدید را دارد یا نه.
بنابراین شخصیت افراد در این تصمیم گیری بسیار مهم است. چون دوری از خانواده برای بعضی شخصیتها اصلا امکان پذیر نیست. فراموش نکنیم از منظر روان شناسی، نوع وابستگی و دلبستگی اشخاص در مهاجرت بسیار مهم است .
جامعهشناسی مهاجرت
بنا بر نظر این جامعهشناس ، نگاه جامعه شناسی مهاجرت موضوع مهم دیگری است که باید مورد بررسی قرار گیرد . به نظر جامعه شناسان، تطبیق و هماهنگی افراد با فرهنگ جوامع بسیار مهم است. البته به غیر از مشکلات مالی و اقتصادی ،فرد باید از لحاظ فرهنگی هم بتواند به آرامش برسد .
مثلا بعضی افراد نمیتوانند با سلایق جامعه هماهنگ شوند . در واقع آنها را میتوان در دسته «نوآوران innovators» جای داد که به راحتی می توانند کشور مبدا را ترک کنند.
در صورتی که بر خلاف آنها، بعضی افراد نیز همخوانی زیادی با جامعه دارند ومی توانند ارزش های جامعه و شیوه های رسیدن به آن را قبول کنند .این دسته جزء «همنوایان conformist » قرار می گیرند. به این ترتیب، احتمال مهاجرت در این گروه تقریبا نزدیک به صفر است. این افراد معمولا علاقهای هم به مهاجرت ندارند.
گروه دیگری هم در جامعه هستند به نام «شکل گرایان formalists» که فقط در ظاهر با آن کنار می آیند. یعنی میتوان گفت این افراد با وجود آنکه از شرایط موجود در جامعه رضایت ندارند، ظاهر را حفظ می کنند، اما احتمال مهاجرت شان زیاد است. چون نمیتوانند ارزشهای موجود در جامعه را بپذیرند.
عده ای دیگر هم در گروه «نا هنجارها anomic» قرار میگیرند .یعنی ارزشهای جامعه را قبول ندارند و اهداف دیگری دارند که تحقق آن در کشور خودشان میسر نیست. بنابراین احتمال مهاجرت در آنها بسیار بالاست و حاضرند به هر قیمتی از کشور خارج شوند . این افراد در گروهی قرار می گیرند که حتی ممکن است سوار قایقی شوند که احتمال غرق شدن آن هم وجود داشته باشد.
انطباقپذیری افراد مهاجر
لبیبی میگوید موضوع هماهنگی و قدرت انطباق مهاجران هم موضوع بسیار مهمی است که هنگام مهاجرت باید کاملا بررسی شود . انطباق با شرایط جدید برای عده ای چند سال طول می کشد و شاید باعث تردیدهایی برای بازگشت به کشور مبداشود . در صورتی که برای بعضی افراد خیلی زودتر محقق می شود و فرد مشکلی در این خصوص نخواهد داشت .
البته این موضوع به عوامل زیادی از جمله سن، شخصیت، جنسیت، نوع معاشرت و روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی افراد بستگی دارد.
کولونی مهاجران
به گفته این جامعه شناس، یکی دیگر از موضوعات مهم دیگر در زمینه مهاجرت، ایجاد تشکل یا کولونی هایی است که افراد مهاجر برای خود در نظر می گیرند .
معمولا افراد با پیشینه فرهنگی مشابه از یک کشور تمایل به جذب همدیگر خواهند داشت و برای خود دستهبندی و گروه بندی مشخصی در نظر خواهند گرفت . دراین صورت زودتر با محیط منطبق میشوند و کمتر نیز دلتنگ کشور مبدا خواهند شد. درواقع آنها زودتر میتوانند خود را عضوی از جامعه کشور مقصد بدانند.
قرار گرفتن افراد و در کنار هم بودن جامعه مهاجران تا حدود زیادی مشکل انطباق پذیری آنها را حل خواهد کرد .
شرایط مهاجران
لبیبی، سن افراد مهاجر را عامل بسیار مهمی می داند. انعطافپذیری و رها کردن کشور مقصد و متعلقاتش در سنین پایین بسیار راحتتر صورت میگیرد .افرادی که در سنین بالا تصمیم به مهاجرت میگیرند مشکلات بیشتری را تجربه خواهند کرد . ضمنآنکه حجم خاطراتی که افراد پشت سر میگذارند، نیز در چگونگی رویارویی آنها با موضوع مهاجرت بسیار مهم است .
از نظر روان شناسی، مهاجرت قبل از سیزده سالگی بسیار راحت تر است. چون فرد خود را با شرایط جدید بهتر تطبیق میدهد. اما بالا رفتن سن، شرایط را از همه لحاظ سختتر خواهد کرد . چون گذشت زمان ، ریشه های افراد را در کشور خودشان عمیقتر خواهد کرد؛ همانگونه که کندن درختهای کهن بسیار سختتر از نهالهای جوان است .
به نظر این جامعهشناس، مهاجرت های خانوادگی هم نوعی از مهاجرت است که شرایط افراد مهاجر را آسان تر خواهد کرد.
توجه داشته باشیم مهاجرت پدیدهای چندبعدی است که عوامل زیادی درآن تاثیرگذارند. بنابراین نمیتوان بهسادگی در مورد آن تصمیم گرفت و نظر داد .
مثلا در حالحاضر بیثباتی اقتصادی ، ناامنی ، برخوردار نبودن از رفاه نسبی و ...باعث شده بسیاری افراد حتی برخلاف روحیات و تمایلاتشان، بیشتر به مهاجرت فکر کنند و آینده مطمئنتری را برای خود در جایی دیگر رقم بزنند و متصور شوند.
نظر شما