به همین دلیل برای تعداد کمی از افراد، که ارزش ارتباط با افکار دیگران را میشناختند، گنجی حقیقی به شمار میآمد. در مجموعه تصویرهای تاریخ، تصویر کسانی را میتوان دید که خطر سفرهای بسیار سخت آن روزگاران را به جان میخریدند و در جستوجوی کتاب راهی میشدند.
لحظه رسیدن آنها به یک کتاب جدید مثل رسیدن فردی نیازمند به گنجی عظیم بود. نگاهشان برق میزد و دستانشان میلرزید. کتاب را چنان با احتیاط در دست میگرفتند که انگار شکستنی است. برای کسانی که ماهها در سرزمینی غریب به دشواری روزگار سپری میکردند تا برای داشتن یک کتاب از روی آن بنویسند، در دست داشتن یک کتاب جدید مثل تولدی دوباره بود. اولین صفحه و اولین کلمهها آغاز هیجانی متفاوت و آغاز رویایی جدید بود.
آنها تشنه تماشا بودند و کتاب دنیای دیگران را به نمایش میگذاشت. آنها تشنه دانستن بودند و کتاب دریایی از دانستنیهای جدید بود. هربار که کتابی را در دست میگرفتند و هر بار که کتابی گشوده میشد، آینههایی از جنس خیال در ذهنشان پدیدار میشد. تماشای هر رویا شکلگیری رویایی جدید را به همراه داشت. تماشای اندیشههای دیگران به آنها امکان میداد تا اندیشههایی متعلق به خود داشته باشند و سپس آنها را با هم مقایسه کنند. گسترش کتاب خوانی ماجرایی بود که در نهایت به پذیرش ضرورت بررسی، تحقیق و نتیجهگیری منجر شد و جامعههای مختلف را در مسیر پیشرفت قرار داد. کتاب به تدریج راهی شد برای هماهنگی این جامعهها در مواردی چون پزشکی و صنعت.
کتابها، ماجراهای دیگری را نیز تغییر میدادند. قصهها از ارتباط میان افراد میگفتند تا آنها که میخواندند، ماجراهای زندگی شخصی خود را دوباره بررسی کنند. کتابها نوشته میشد تا از مظلومان فراموش شده دفاع شود و خوانده میشد تا چراغ خانه ذهنها روشن شود. کتابها آشکار میشدند تا شیوههای زشت و سیاه استعمارگران در مسیر تصاحب داشتههای دیگران فاش شود.
کتابها مردمان بسیاری را یاری دادند تا در برابر استعمارگران بایستند و به آزادی برسند. کتابها مسیرهای خاصی را در موضوعهایی چون فرهنگ، اخلاق و هنر آشکار کردند و نسلهای پیشین ما را در جادههایی به حرکت درآوردند که به امروز ما رسیده است. کتابها هنوز در جایی همین نزدیکی منتظر زمانی هستند که به یادشان بیفتیم و پیدایشان کنیم تا لذت تجربهای شخصی را به ما هدیه بدهند. کتاب هنوز رویایی اختصاصی است که میتوان با آن خلوتی متفاوت ساخت.