به گزارش همشهری آنلاین، در آخرین قسمت از سهگانه دنیای ژوراسیک (jurassic world) با نام «Jurassic World Dominion» چهرههای آشنایی چون جف گلدبلوم، لورا درن و سم نیل، در شرایط پیچیدهای با دایناسورها مواجه میشوند.
این فیلم با اشاره به «مرگبارترین شکار» آغاز میشود: خزندهای دریایی یک قایق بزرگ صید ماهی و خدمهاش را میبلعد. بله! و سپس، یک برنامه خبری ساختگی، به سرعت درباره یک فاجعه جهانی اطلاعرسانی میکند که تقریبا ۳۰ سال پیش در فیلم ژوراسیک پارک استیون اسپیلبرگ فاش شد. اگر نیاز به یادآوری دارید، باید بگویم با گفتار پر از اشتیاق و علاقه ریچارد اتنبرو درباره شگفتیهای حیات آغاز شد، و بعد این طور پیش رفت که مارمولکهای غولپیکر بدترین فجایع را برای مردم دنیا پیش آوردند.
خوب است اگر آن هیولاهای ساختگی، الهامبخش فیلمهای بهتری شده باشند. برند «ژوراسیک» که در سال ۱۹۹۰ در رمان مایکل کرایتون پدید آمد، نویدبخش ظهور اکشنی با خزندههای غولپیکر و جلوههای ویژه حیرتانگیز را میداد که با شبه علمی عامهپسند و کمی دغدغه حیات همراه است. دومین سهگانه که در سال ۲۰۱۵ آغاز شد، کاملا به این وعده عمل نکرد. فیلم جدید به کارگردانی کالین ترورو ممکن است کمی بهتر از دو فیلم قبلی یعنی دنیای ژوراسیک و سقوط پادشاهی باشد، اما باز هم بر آشفتگی کل این پروژه تاکید میکند.
با این حال: جف گلدبلوم در نقش ایان مالکومِ «آشوبگر» بازگشته که به شیوهای جذاب، از خود دایناسورها دایناسوریتر است. ایان دوباره با دشمنان پارک ژوارسیکش دکتر الن گرانت (سم نیل) و دکتر الی ساتلر (لورا درن) متحد میشود. الی ازدواج کرده و جدا شده و در زمینه تحقیقات ژنتیکی برای خودش اسمی به هم زده است. آلن هنوز هم عاشق او است و برایش مشعل نگه میدارد؛ منظورم این است که واقعا این کار میکند، تا راهش را در معدن قدیمی کهربا روشن کند.
در آن منطقه صخرهای در ایتالیا، در محوطهای که توسط لوئیس داجسون میلیارد شیطانی فناوری-داروسازی با بازی کمپبل اسکات ساخته، خشنترین و بزرگترین شکارچیان باستانی زندگی میکنند. او در ابتدا کاملا معقول به نظر میرسد: شرکت او «Biosyn» مدعی است که از دایناسورها محافظت میکند، بیماریها را درمان میکند و برای جهان غذای کافی تامین میکند و چیزهایی از این دست. موهای نقرهای لوئیس، کاملا صاف روی پوست سرش شانه شده و پیراهنهای بدون یقه و کتهایی با رنگهای خنثی مثل اکر و سربی میپوشد.
لوئیس با کمک دکتر هنری وو با بازی بیدی ونگ یکی دیگر از بازماندگان فیلمهای قبلی ژوراسیک پارک، آفت ملخهای غولپیکر را مهندسی زیستی کرده است. شرکت لوئیس، همچنین میسی لاکوود با بازی ایزابلا سرمون، آوتار شبیهسازی شده یک دانشمند مشهور را ربوده است. در چند سال گذشته، میسی تحت مراقبت اوون گریدی (کریس پرت) و کلر دیرینگ (برایس دالاس هاوارد) بوده است که از زمان «دنیای ژوراسیک» در این فرنچایز حضور داشتهاند.
تعقیب و گریزهای پر و پیمانی در خیابانهای باریک یک بندر زیبای مدیترانهای وجود دارد که ردی از دایناسورها هم در آن دیده میشود. تعقیب و گریزهای دیگر، در گل و لای و باران، در برف و تاریکی شب و همینطور در امتداد راهروهای شیک یک مرکز تحقیقاتی پیشرفته اتفاق میافتد.
این فیلم خیلی شلوغ است و گونههای زیادی از دایناسورها در آن حضور دارند که من نمیشناسم. آنها به شکل جالبی تهدیدآمیز، عجیب و غریب و به نوعی زیبا هستند، اما در آن لایو اکشن دیوانهکننده و جلوههای ویژه دیجیتالی، به ندرت از آن هیبت اسپیلبرگی چیزی دیده میشود.
در دنیای این فیلم، دایناسورها مشکل مهمی نیستند. به نظر میرسد پیام فیلم این است که انسانها باید بیاموزند با آنها زندگی کنند و گهگاهی بلعیده شدن حیوان خانگی یا قایق ماهیگیری را به عنوان بهای همزیستی بپذیرند. آیا این تصویر آرمانشهری است یا پادآرمانشهری؟ چشماندازی است از هارمونی محیطزیستی یا آخرالزمان مهندسی ژنتیکی شده؟ استعارهای از کووید است یا فقط نشانهای از تخیلی فرسوده؟
منبع: ترجمه از نیویورک تایمز با کمی تغییر و تلخیص.
نظر شما