دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۷ - ۰۸:۰۰
۰ نفر

سعید مروتی: کتاب «پاریس – تهران» که حاصل گفت‌وگوی مازیار اسلامی و مراد فرهادپور درباره سینمای کیارستمی است.

این‌روزها واکنش‌های بسیاری را برانگیخته است؛ واکنش‌هایی اغلب تند و با لحن منفی و در ستایش جایگاه (گویا خدشه‌ناپذیر) عباس کیارستمی به عنوان یکی از فیلمسازان برجسته سینمای ایران و جهان. در چندماهی که از انتشار کتاب می‌گذرد، مدافعان سینه‌چاک کیارستمی به میدان آمده‌اند و «پاریس- تهران» را به مثابه اثری که سطر به سطرش با غرض و مرض نوشته شده، زیر تیغ نقد برده‌اند.

«پاریس- تهران» البته کتاب بی‌نقصی نیست. برخی از ارجاع‌های اسلامی و به‌خصوص فرهادپور به فیلم‌ها خیلی دقیق نیست. نادیده‌گرفتن یکی‌دو فیلم مهم کیارستمی و حتی دیده‌نشدن برخی از آثار این فیلمساز، از سوی مولفان را چه حاصل سهل‌انگاری و چه نتیجه نوعی اعتماد به نفس و بی‌نیازی بدانیم، قابل دفاع نیست.

اختلاط برخی‌ مفاهم فلسفی و نظری و فاصله‌گرفتن از موضوع اصلی که قرار است بررسی سینمای کیارستمی هم باشد، گاه به آشفتگی‌ها و حتی پریشان‌گویی‌ها دامن زده است. اما کاری که مخالفان کتاب این‌روزها انجام داده‌اند، بزرگ‌نمایی ضعف‌های «پاریس- تهران» و نادیده‌گرفتن کوششی جدی برای بررسی یکی از مهم‌ترین پدیده‌های سینما در 2 دهه اخیر یعنی کیارستمی است. کوشش مازیار اسلامی و مراد فرهادپور (با تمام حاشیه‌روی‌هایشان برای تبیین این مسئله که توفیق سینمای کیارستمی بیشتر حاصل شرایط است تا تلاش فردی ، «پاریس- تهران» را به اثری مهم و تاثیرگذار تبدیل کرده است. در این کتاب‌ کوشیده شده پدیده کیارستمی با قرائتی لاکانی تاویل شود.

می‌شود به بخش‌هایی از کتاب ایرادهایی گرفت؛ می‌توان اختلاط مباحث در برخی  فصول و حاشیه‌روی و خروج از موضوع اصلی را یادآور شد ولی نمی‌توان منکر این شد که
 «پاریس- تهران» در مورد کیارستمی حرف حساب می‌زند. ‌مدخلی را می‌گشاید که می تواند دستمایه مباحث تازه‌تری در این باب شود؛ مباحثی که می‌تواند منسجم‌تر ومستدل‌تر باشند.

شاید هم دلیل این همه واکنش منفی به کتاب از سوی مدافعان کیارستمی همین نکته باشد.

«پاریس- تهران» نقدی است گزنده برکارنامه پرافتخارترین فیلمساز 2 دهه اخیر ایران و در فضای خنثی و بدون تحرک ادبیات سینمایی موجی آفریده که باید مغتنم‌اش دانست.

کد خبر 68560

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز