پروفسور حکیم با قدی به غایت خمیده، صورتی چروک خورده و نامتقارن که شاید آثار زخمی باشد که دشمن سالها پیش بر آن وارد آورده اما با صدایی بسیار زیبا و کلامی فصیح، ادیبانه اما قابل فهم سخن میگوید؛ کلامی که اگرچه انگلیسی است اما میپنداری قبلا آن را از جایی نزدیکتر جایی آشناتر از لابهلای قصههای مثنوی یا جملات اسرارالتوحید یا قانون یا... شنیده ای.
پروفسور حکیم اگرچه به آخرین اطلاعات فنی در مورد پیشرفتهای اخیر در تشخیص و درمان سکته مجهز است و اگرچه صحبت او بر بسیاری اطلاعات آماری و اپیدمیولوژیک استوار شده اما این صحبت آخرین که بخش عمدهای از سه هزار و اندی شرکتکننده را تا لحظه آخر برصندلیهای خود چسبانده حاوی کلیتی است که بیتردید از ریشههایی شرقی در وجود او حکایت میکند؛ ریشههایی که اگرچه از نام او برمیآید و چند کلمهای فارسی و عربی نیز میگوید اما آن را بروز نمیدهد ! او بیتردید یادآور و تداوم همان حکمای قدیمی ماست.
او از کشف خارق العادهای صحبت نمیکند. از دستگاه، دارو یا عمل خاصی که سکته مغزی را به سرعت بهبود میبخشد صحبت نمیکند. او تنها و به سادگی داستان تاسیس انجمن سکته مغزی کانادا و موفقیتهای این جمعیت در تهیه تدارکات لازم برای مداوا و پیشگیری از سکته مغزی را توضیح میدهد.
اندرز میدهد که اگرچه درمان سکته مغزی مهم است اما پیشگیری به همان اندازه اهمیت دارد و آن هم جز و وظایف طبیبان است و در این میان نگهداری از بیماران سکته مغزی هم اهمیت بسیار دارد. او واقعیت تجربه شده در تاثیر افزایش اطلاعات عمومی بر کیفیت مراقبت از بیماران را توضیح میدهد.با آمار نشان میدهد که در نتیجه کار گروهی سازماندهی شده و ایجاد نظم و هماهنگی بین مراکز مختلف ظرف 7 سال میزان استفاده از آمپول « آر تی پی آ» در کانادا ده برابر شده است.
آر تی پی آ، دارویی است که اگر در واحد سکته مغزی و در 3 ساعت اول سکته مغزی تزریق شود میتواند باعث پیشگیری از سکته مغزی و عواقب آن شود. این افزایش استفاده معانی مهمی دارد این یعنی افزایش تعداد واحدهای سکته مغزی یعنی افزایش ارجاع بیماران سکته مغزی به این مراکز و کاهش اعجاب آور زمان مراجعه بیماران که تزریق آر تی پیآ را مقدور میسازد و... .
گویی حکیم از سی مرغ سخن میگوید که به سیمرغ میرسند.اما حکیم اندرز میدهد که در این راه نباید گوشهگیری و اخلاق پیشه کنید. میگوید نباید بترسید که شما را فرصت طلب بدانند که فی الواقع باید فرصت طلب باشید. باید از هرفرصتی در جلب نظر آنان که دستی در قانون، در پول یا در رسانهها دارند بکوشید و خود، داستان فرمانداری در کانادا را مثال میزند که سکته مغزی او مقدمه چه تحولاتی شد.
میگوید اگرچه باید در کلیات بکوشید اما جزئیات را نباید فراموش کنید اگرچه ضروری است جنگی بیامان را با کمپانیهای سازنده موادغذایی برای کاهش نمک در این محصولات آغاز کنید و گاه شاید لازم باشد برخی محصولات را تحریم کنید اما نباید مبارزه شخصی با نمک پاش موجود در رستورانها و منازل را به فراموشی بسپارید. میگوید باید بکوشید مقالات و تحقیقات علمی در حیطه سکته مغزی از سایر زمینههای طب که شاید به دلایلی بیش از سکته مغزی مورد توجه کمپانیها ، رسانهها یا مردم باشند عقب بیفتد.
و من به راه درازی میاندیشم که متولیان سکته مغزی از انجمن سکته مغزی، انجمن مغز و اعصاب و مسئولین دولتی و مسئولین دانشگاهها در کشور ما درپیش دارند، در جایی که بسیاری از پیش زمینههای 7 سال پیش کانادا هم در آن وجود ندارد اما میدانیم که مخاطبین حکیم کانادا عمدتا جوامعی مثل کشور ما هستند.