یلدا یزدانی، مدیر موسیقی بنیاد آفرینشهای هنری سازمان بهزیستی کشور و عضو شورای سیاستگزاری جشنواره از تفاوتهاو امتیازات این جشنواره و رخدادهای جالب آن از جمله کمانچه نوازی معلولی با یک دست میگوید
- ابتدا از شکل گیری این جشنواره بگویید و این که اصولا این گونه جشنواره ها در چارچوب کاری واهداف سازمان بهزیستی می گنجد یا نه؟
یکی از اصلی ترین وظایف سازمان بهزیستی بهره گیری از ابزار گوناگونی است که به وسیله ی آنها بتوان زمینه ی حضور هرچه بیشتر معلولین در اجتماع را فراهم و به موازات آن اعتماد به نفس احیاناً آسیبدیده ی آنها را ترمیم کرد.پس اینگونه جشنواره ها نه تنها امکانات حمایتی فراوانی در اختیار معلولین جسمی قرار میدهد ،بلکه در مورد معلولین ذهنی کاربردهای درمانی نیز میتواند داشته باشد.
اما در باره شکل گیری جشنواره باید بگویم که این مهم در واقع پیامد تاًسیس بنیاد آفرینشهای فرهنگی و هنری سازمان بهزیسیتی کشور است .درسال 85 یک طرح اولیه را به نام مرکز جامع موسیقی بهزیستی کشور،با مساعدت جناب آقای رمضانی که هم اکنون مدیرکل بنیاد هستند، به جناب دکتر فقیه ریاست محترم سازمان بهزیستی ارائه کردم ،خوشبختانه این طرح با نظرریاست سازمان نه تنها در شورای مربوطه مطرح شد، بلکه شکل تکامل یافته آن به نام بنیاد آفرینشهای هنری سازمان بهزیستی تصویب گردید،از آن تاریخ به موازات انجام مراحل اولیه ی آغاز به کار بنیاد ،دو اتفاق مهم در حوزه ی موسیقی معلولین و در جهت اهداف بنیاد رخ داد. اول،کنسرت بزرگ معلولین با شرکت 4 گروه در شهر همدان در شهریور 86 و دوم ،جشنواره موسیقی معلولین سراسر کشور به نام (مهرآوا) در آذر 87 .
تمام تلاش ما تا امروز و از این پس بر این محور استوار است که فعالیتهای هنری و فرهنگی در سازمان کاملاً منسجم و هدفمند باشد و کارهای مثبت و خوبی که در گوشه و کنار و به صورت پراکنده انجام میگیرد تحت یک مدیریت جامع عمل کنند.
- پیش از این هم جشنواره موسیقی معلولین برگزار شده بود، تفاوت این دوره با دورههای گذشته در چیست؟
این دومین دوره ی برگزاری جشنواره است ،دوره ی اول آن در سال 79 برگزار گردید و متاسفانه این دوره ی فترت برای یک جشنواره اصلاً خوب نیست و از آن بدتر اینکه از اسناد و مدارک آن دوره هیچ چیزی در دست نیست و به عبارتی ما به ناچار همه چیز را از ابتدا آغاز کردیم.
اما تفاوتهای این دوره بجز تعداد آثار ارسال شده که نزدیک به 2برابر دوره ی قبل بود در شکل حضور گروهها نیز بود،در دوره ی گذشته تمامی متقاضیان در جشنواره شرکت داده شدند و در نهایت پس از اجرا در برابر هیاًت داوران جوایز نفرات برتر اهدا شد و پایان.
اما در این دوره ما در ابتدا آثار دریافتی توسط دبیرخانه را در یک گروه بازبین ارزیابی کردیم تا گروهها و نفرات از نظر کیفی دسته بندی شوند و هنرمند معلول بر اساس تواناییهایش ارزیابی شود ،نه بر اساس نگاه ترحم آمیز و ...،مهمترین دلیل ما برای این کار این بود که قصدداشتیم برای همه ی شرکت کنندگان پذیرفته شده در جشنواره در 3 فرهنگسرای تهران اجرای عمومی ترتیب دهیم،که همینگونه هم شد؛طی 3 روز و در 3 فرهنگسرا گروههای معلول به اجرای برنامه پرداختند و علاوه بر داوری توسط مردم نیز دیده شدند.و در پایان از میان آنان نفرات و گروههای برتر در اختتامیه معرفی شدند.
در بخش جنبی نیز علاوه بر اجرای استادان پیشکسوت معلول مثل جناب شیرین آبادی ،جعفرخانی و جعفریان در روز سوم و در فرهنگسرای ارسباران ،گروه رازو نیاز به سرپرستی سالار عقیلی نیز اجرای برنامه داشتند.
خوشبختانه کار بازبینی و تعیین حداقل سطح برای شرکت کنندگان باعث شد بسیاری از هنرمندان معلول که پیش از آن رغبتی به شرکت نداشتند ،علاقمندی خود را به شرکت در جشنواره اعلام نمایند.
- نحوه ارتباط گیری با معلولین علاقه مند به موسیقی یا نوازندگان وخوانندگان معلول موسیقی چگونه است؟آیا غیر از فراخوان عمومی کار دیگری هم انجام می دهید که مشارکت افزونتری داشته باشید؟
دبیرخانه به دلیل عدم وجود سابقه ی شرکت کنندگان دوره ی قبل تنها از 2 طریق امکان ارتباط گیری را داشت اول:فراخوان عمومی و دوم: نامه نگاری با مراکز بهزیستی در سراسر کشور.که متاسفانه نامه های ما به مراکز استانها و یا ارسال آثار از مراکز به دبیرخانه در بسیاری موارد با تاًخیر به مقصد رسید و علاوه بر مشکل شدن کار باعث شد برخی متقاضیان از شرکت در جشنواره محروم گردند.
البته بجز 2 شیوه ی بالا بسیاری از معلولین از طریق روابطشان با دیگران آنان را به شرکت در جشنواره ترغیب کردند حتی در مواردی داوران گرامی به معرفی هنرمندان معلول اقدام کردند که تعداد آثار ارسالی از این طریق نیز کم نبود.
- از نوع و درصد شرکت کنندگان و این که اصولا چه سازها و موسیقی هایی با اقبال بیشتر معلولان روبرو میشود سخن بگویید؟
بیش از 800 نفر معلول در قالب گروه و تکخوان و تکنواز آثار خود را به دبیرخانه ارسال کردند،از این میان 245نفر برای شرکت در جشنواره توسط هیاًت بازبین انتخاب و به بخش رقابتی راه یافتند.
خوشبختانه در اکثر رشته های موسیقایی شرکت کننده وجود داشت،بخش پاپ و کلاسیک که با داوری استادان محمد سریر و سیمون آیوازیان برگزار گردید ،شرکت کننده هایی با سازهای پیانو ،ارگ(کیبورد)،آکاردئون،گیتار ،فلوت ریکوردر،آواز کلاسیک و.....؛ و بخش ایرانی با داوری استادان شکارچی ،پیرنیاکان،تعریف،مهرنیاوسرکار خانم هنگامه اخوان با سازهای تار ،سه تار، کمانچه،ویلن ایرانی،تنبک،دف ،آوازایرانی ،بالابان ،سرنا و... وحتی گروههای آیینی به انجام رسید.
البته لازم به ذکر است که درخواستهای ارسال شده غالباً در حوزهً موسیقی پاپ بودند ،به طوری که بیشترین آثار فرستاده شده با ساز ارگ بود .اما پس از بازبینی آثار موسیقی ایرانی که در حد استاندارد بودند بیش از آثار پاپ و کلاسیک بودند.در نهایت35 اثر ایرانی و25 اثر پاپ-کلاسیک به مرحله ی رقابتی جشنواره راه یافتند . که شاید بتوان گفت بیشترین استقبال از سازهای پیانو وسنتور صورت گرفت.
- باتوجه به رشد روزافزون موسیقی پاپ و تاثیر آن بر خوانندگان فکر میکنید گرایش معلولان به این موسیقی بیشتر باشد یا انواع دیگر موسیقیها؟
موسیقی پاپ در میان معلولین نیز مانند بقیه ی جامعه گسترش یافته .گروهی که کار جدی و آگاهانه میکنند بیشتر میل و گرایش به موسیقی کلاسیک (ایرانی-غربی) دارند و بخشی که بیشتر به جنبه های تفننی موسیقی فکر میکنند موسیقی پاپ را دنبال میکنند.
- نوع موسیقی( با تم آهسته یا تمپوی تند) که معلولان به آن گرایش دارند چه انواعی از موسیقی است؟
سرعت و تمپو در موسیقیهایی که معلولین اجرا میکنند بطور کلی قابل دسته بندی نیست .به عبارت دیگر آنها هم مانند نوازندگان دیگر،سرعتشان به سطح مهارتشان بستگی دارد . برخی از آنها مثل: فراز خنافری یا آقای لکا که هر دو پیانو مینوازند ،از جمله سریعترین پیانیستهای ایرانند و هر دو نیز نابینا هستند .پس سرعت در مجموع ارتباطی به موضوع معلولیت ندارد.
- اشعار به کار گرفته شده در کارهای کلامی هنرمندان معلول عمدتا روی چه مضامین و موضوعاتی متمرکز است؟
معلولین به این دلیل که عموماً تحت تعلیم وتاًثیر هنرمندان غیر معلول بوده و هستند ، و حتی در بسیاری موارد در حال همکاری با هنرمندان غیرمعلولند از جهت ذهنیت و مضمون کاملاً مانند بقیه هنرمندان عمل میکنند. البته در این سوال و سوال قبلی باید معلولین ذهنی را از این قواعد تفکیک کرد .معلولین ذهنی اساساً کاربرد دیگری را از موسیقی طلب میکنند که بیشتر جنبه ی درمانی دارد و امیدواریم این امکان را پیدا کنیم تا در فرصتی مناسب به مقوله ی موسیقی معلولین ذهنی نیز بپردازیم.
- اگر بخواهیم به شکل حرفهای ارزیابی از کارهای معلولان به دست بدهید ، فکر میکنید که برخی از کارهای آنها قابلیت عرضه در جشنوارههای عمومی چون فجر و دیگر جشنواره های موسیقی رادارد؟
به نظر من اینگونه سوالات که شاید در ذهن بسیاری از کسانی که اجراهای هنرمندان معلول را در جشنواره ندیده اند طبیعی باشد ،ناشی از نگاهی است که ناتوانی معلولین را باور کرده است . به نظر من با یک نظر خواهی از مردم و اساتیدی که طی روزهای جشنواره اجراهای معلولین را دیده اند ،میتوان یک تغییر نگاه اساسی را در آنان دید.
وقتی استادان :هوشنگ ظریف ،داریوش پیرنیاکان و مهران مهرنیا ،از نوازندگی تار یک نابینا که قطعه ای بسیار مشکل از ردیف عالی استاد شهنازی را بدون ذره ای لغزش اجرا کرد ابراز شگفتی کردند ویا استادان شکارچی و آذرسینا از قدرت و دقت نوازنده ی کمانچه ای که تا بازوی دست راستش قطع شده و با بستن آرشه به آستینش ساز میزد ،اشک ریختند ، یا استادان محمد موسوی ،صدیف،ملیحه سعیدی ،هنگامه اخوان، صدیق تعریف،سریر ،آیوازیان و... به احترام نوازندگی بی نقص یک نوازنده ی دف ناشنوا از جا بر خواستند
دیگر جایی برای نگاه غیر حرفه ای به اینان نمیماند. از نظر من برخی از این هنرمندان معلول بسیار فراتر از متوسط بدنه موسیقی حرفه ای ما هستند.
- در جشنواره موسیقی معلولان قطعا اتقاقات نادر و جالب توجهی رخ می دهد، خواستم از برخی از این اتقاقات و هنرمندان خاص بگویید؟
تمام این جشنواره از جهاتی نادر واستثنایی بود، اما شاید ذکر چند مورد خالی از لطف نباشد :یک نوازنده ی ارگ شرکت کرده بود که به دلیل قطع نخاع ناچار بود با استفاده از یک ابزار خود ساخته با دهانش ساز بزند؛یا نوازنده ی نی که بدون دست چپ با یک دست و یک پا نی نواخت ؛ نوازنده های کمانچه و تار و دف نیز که قبلاً اشاره شد از شگفتیها بودند . گروه آیینی ورستا از میناب با بهره گیری از تعداد بیش از 20 نوازنده و خواننده و اجرای مراسم زار از دیگر عجایب جشنواره بودند که امیدوارم حداقل عکسهای تعدادی از آنها را خوانندگان شما ببینند.
- معلولان بر خلاف اقشار عادی جامعه نیازمند تشویق و بیشتر دیده شدناند،خواستم بپرسم همکاری رسانههای گروهی ،به خصوص صداو سیما،با جشنواره شما در انعکاس آن چگونه بوده است؟
شاید به دلیل ناشناخته بودن این جشنواره بود که رسانه ها با تردید به موضوع میپرداختند ،که قطعاً در دوره های بعد و با شناختی که حالا به دست آمده هم رسانه ها و هم مردم با جدیت بیشتری پیگیر خواهند بود.
- و سخن آخر...
در پایان لازم میدانم از تک تک اعضای هیاًت داوران :دکتر محمد سریر،دکتر سیمون آیوازیان،آقایان علی اکبر شکارچی، داریوش پیرنیاکان،صدیق تعریف ،مهران مهرنیا و سرکار خانم هنگامه اخوان به خاطر همکاری و همراهی صمیمانه شان تشکر کنم و همچنین از استادان هوشنگ ظریف،پورتراب،محمد اسماعیلی،میلاد کیایی ،صدیف ،محمد موسوی ،محمد ظریف،ملیحه سعیدی ،جلال الدین کزازی،عباس تهرانی ،فخری ملک پور،پری زنگنه،مهدی آذرسینا و...وهمه ی مردمی که با حضور گرم خود در ایام برگزاری و روز اختتامیه موجب شکوه جشنواره گردیدند سپاسگزاری نمایم.