چقدر محتمل است اهالی آن قبیله دور تابلوی مونالیزا جمع شده و درباره اعجاب هنری و ظرایف فرهنگی آن بحث کنند؟ آیا این احتمال وجود دارد کسی از آن قبیله آن تابلو را از دیوار کومهاش آویزان کند؟ قطعا محتملتر آن است که مفیدترین راه بهرهگیری از اثر داوینچی را دوختن ستر عورتی با دو متر کرباس آن بدانند. حرجی بر آنها نیست چون در ذهن آنها کرباس قیمتیتر از تابلوی مونالیزاست و آن میکنند که به گمانشان به صرفه نزدیکتر است.
بعد: قطعا مهمترین مجموعه هنری و فرهنگی پایتخت مجموعه تئاتر شهر است. در شهری تا به این حد فقیر از نظر سرانه مراکز فرهنگی، ساختمان تئاتر شهر نه فقط از آنجهت که مهمترین فضای فعال و در دسترس برای یکی از هنرهای هفتگانه است، بلکه به جهت نوع معماری، اثری است که با دغدغهمندی و وسواس بسیار شدید میبایست حفاظت شود. این حفاظت هم ترمیم مدام خود ساختمان را دربرمیگیرد، هم مراقبت از حریم فضای پیرامون آن. اما در اقدامی عجیب چند سال پیش تصمیم میگیرند که درست در جوار ساختمان تئاتر شهر و در زمینی که بخشی از حریم این عمارت بوده و نگاهبان چشمانداز آن است، یک مجموعه تجاری - مذهبی بسازند. آیا در دیگر نقاط آن محدوده جابرای احداث چنان مجموعههایی نبوده؟ گودالی ساختهاند که به تعبیر مسئول اسبق بازسازی تئاتر شهر «قتلگاه» این مجموعه شده است.
متعاقب احداث گودال، ترکها در ساختمان تئاتر شهر یک به یک رخ نمودهاند و با وجود گسترش ترکها، گودال به حال خود رها شده و انگار هنوز حاضر نیستند مسئولیت تصمیم اشتباه آن زمان را بپذیرند. حریم تئاتر شهر جای مناسبتری است برای حفظ چشمانداز بزرگترین و مهمترین مجموعه فرهنگی پایتخت و فراهم آوردن عرصهای برای فعالیتهای هنری مرتبط در فضای باز و هوای آزاد... یا عرصهای پرسود برای ساختن پاساژ یا بازارچهای مثل همه دیگر صدها مجموعه تجاری شهر؟ حرجی بر آنها نیست چون آن کردهاند که به گمانشان بهصرفه نزدیکتر است.
سرانجام: مهندسان تصمیم میگیرند و بساز و بفروشها میسازند. این خلاصهای از همه فرایند برنامهریزی و مدیریت شهری و سیاستهای توسعه ساختوساز در فضاهای شهری ایران بوده است. در همه دهههای گذشته، مهندسان سیویل با ذهنی صرفا آکنده از میلگرد و بتون و نبشی و... و بساز و بفروشهایی با منطق ذهنی صرفا کاسبکارانه دست در دست هم این چشماندازهای زشت بیدروپیکر ناایمن را ساختهاند که میبینیم. در چنین شرایطی اصلا عجیب نیست که ساختمان تئاترشهر به ورطه چنین مشکلاتی بیفتد.
تا زمانی که دست بساز و بفروشها از مدیریت کلانشهر کوتاه نشود، مهندسان سیویل محدود نشوند به حوزههای صرفا فنی و در سطح کلان نخبگان فرهنگی و علمی با تواناییهای ذهنی فراتر از جدول مقاومت مصالح و با توان تحلیل مؤلفههای شهری از منظر جامعهشناختی، فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی و... از اختیار لازم برخوردار نشوند، در بر همین پاشنه خواهد چرخید، که اکنون هست.