همشهری آنلاین - رابعه تیموری: محله ١٣ آبان از بمباران رژیم بعث عراق زخمهای زیادی بر سینه دارد. «خلیل پورحافظ» میگوید : «محله ١٣آبان را اوایل فروردین سال ١٣٦٤ بمباران کردند. آن زمان من درس میخواندم و موقع بمباران در ناهارخوری دانشگاه تهران بودم. رادیو اعلام کرد نقطهای در جنوب تهران را زدهاند، اما اسم محله ١٣ آبان را اعلام نکرد. »
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
این فرهنگی بازنشسته ساکن شهر ری، در باره محله ١٣ آبان توضیح میدهد : «این محله حدود سال ١٣٤٦ شکل گرفت و تعدادی از اساتید دانشگاهها و افرادی که بهتازگی از شهرستانهای مختلف به تهران مهاجرت کرده بودند، در این محله ساکن شدند. کوچههای محله ١٣ آبان به نام ١٢ ماه سال نامگذاری شده بودند : کوچه فروردین، کوچه اردیبهشت، کوچه خرداد... پسکوچهها هم شمارهگذاری شده بودند : کوچه تیر١، کوچه تیر ٢، تیر ٣... خیابانها بر هم عمود و کوچهها روبروی هم قرارگرفته بودند. »
پورحافظ محل اصابت بمبها را خوب به خاطر میآورد. او میگوید: «کوچههای یک سمت به نام یک فصل و کوچههای دیگر به نام فصلی دیگر نامگذاری شده بود و آپارتمانها یک شکل بودند. همه آپارتمانها حدود ٦٠ مترمربع مساحت داشتند و اولین خانههای مسکونی شهر تهران بودند که گازکشی شدند. اغلب اساتید دانشگاهی که در این محله ساکن شده بودند، در خیابان فروردین زندگی میکردند. آن روز کوچه شهریور ٨ را بمباران کردند و ٤ آپارتمان خراب شد.»
پناهگاه امن نداشتیم
حاج «حسن عزیزوکیلی» از انقلابیون فعال شهرری به شمار میآید که در وقایع مختلف کمک حال اهالی بوده است. او اکنون مسئولیت ستاد اعیاد شعبانیه، ستاد بازسازی عتبات عالیات، جامعه اسلامی کارگران و ستاد عفاف و حجاب شهرستان ری را برعهده دارد. عزیز وکیلی تعریف میکند : «سال ١٣٦٣ تعدادی از بانوان شهر ری را برای پشتیبانی و تدارکات جبههها به خط مقدم برده بودیم. در مسیر بازگشت و در حالی که از جاده قم بالا میآمدیم رادیوی اتوبوس اعلام کرد که جنگنده های دشمن محله ١٣ آبان را زدهاند. با شنیدن این خبر اضطراب و هول و ولای زیادی میان ما افتاد. در میان بانوان خانمی به اسم خانم محمدی بود که منزل مادرش در محله ١٣ آبان قرار داشت و او بیشتر از دیگران نگران بود.»
شدت حملات هوایی
او در باره شدت حملات هوایی در محله ١٣ آبان میگوید : «حتی کسانی که در چهارراه آرامگاه (میدان هادی ساعی فعلی) زندگی میکردند لرزش و ارتعاش بمب هایی را که به محله ١٣ آبان زدند احساس کرده بودند. وقتی به محل رسیدیم قیامت بود و تعدادی از خانهها به تلی از خاک تبدیل شده بود. پشت خانههای محله ١٣ آبان محوطه خالی پارک مانندی قرار داشت که تعدادی از بمبها به آنجا اصابت کرده بود، ٢، ٣ موشک هم زده بودند که عمل نکرده بود، وگرنه تعداد شهدا و تخریب خانهها بیشتر میشد. مردم محلههای دیگر هم به محله ١٣ آبان آمده بودند و شعار میدادند: «جنگ جنگ تا پیروزی» یا «موشک جواب موشک». نیروهای بسیج بیشتر از هر ارگان دیگری در میدان بودند و در آواربرداری و بیرون آوردن شهدا و مجروحان کمک میکردند. مردم هم بیکار نمینشستند و با بیل و کلنگ در آواربرداری شرکت میکردند.»
در دوران جنگ در جنوب تهران ساختمان مستحکم و امنی وجود نداشت که مردم بهعنوان پناهگاه استفاده کنند. عزیز وکیلی میگوید : «آن زمان در شهر ری پناهگاه و محلی امن نداشتیم و موقع موشکباران و بمباران در پایین پلهها وزیرزمین خانهها پناه میگرفتیم. اوایل مردم در حسینیه محله جمع میشدند که قدیمی و فرسوده بود و از خانههای مسکونی امنیت کمتری داشت.»
نظر شما