همشهری آنلاین - بهاره خسروی : زمانی در باور عامه شکستن تخممرغ داروی دوری از چشم بد بود. دفع چشم نذر و دوری از چشم بد و حسود یکی از دغدغه های زندگی مردم در گذشته بود. مردم برای دور کردن سایه سیاه و شوم چشمزخم حسودان و تنگنظران از ابزار و راهکارهای زیادی استفاده میکردند. اجرای مراسم پرزرق و برق تخم مرغ شکستن همراه با تشریفات ویژه یکی از راههای دوری از چشم زخم در میان مردم تهران قدیم بود. اما برای این مراسم چه ابزاری لازم بود؟
یک عدد تخممرغ سیاه(یک تیغ)، تکهای ذغال، سکه ای پول سیاه (پشیز)، تکهای از رخت بچه و کمی اسپند برای شکستن طلسم چشم زخم لازم بود. البته حتما برای اجرای مراسم یک نفر که در میان دوستان آشنایان دست سبک و قدم خیر داشت باید حاضر میبود و ریش و قیچی کار را به دست می گرفت.
فرد سبک دست با ذغال نام همه دوستان اقوام آشنایان دور و نزدیک را روی تخممرغ می نوشت. اگر هم نام همه آشنایان به پایان می رسید شروع به نوشتن نام غریبههایی مانند:همسایه دست راستی، همسایه دست چپی، همسایه پیشرویی، همسایه پشتسری، شنبه زا، یکشنبه زا، پری زا، جن زا، آب زا، آنهایی از دروازه بیرون استفاده می کردند و... آنقدر می نوشت تا تخم مرغ بختبرگشته به قول امروزی ها حسابی سولاریم یا سیاه می شد و هیچ اثری از سفیدی آن باقی نمی ماند.
مرحله بعدی نوبت شکستن تخم مرغ بود. در این بخش کمی نمک را کف دستش می ریخت و تخم مرغ را با دو انگشت و سبابه گرفته سکه را زیر تخممرغ قرار می داد و اسم ها را دو مرتبه تکرار می کرد و با هر اسمی روی تخم مرغ فشاری می آورد. البته پارتیبازی هم در این میان انجام می شد برای مثال سر اسامی فامیل و دوستان خاص سعی می کرد فشار کمتری وارد کند، تا تخم نشکند. در واقع با این کار قصد داشت چشمزخم را به غریبه ها نسبت دهد.
ترک خوردن و شکستن تخم مرغ هم حکایت و تعبیرهای جالبی در باور عامه داشت و اسباب گرم شدن آتش غیبت را فراهم می کرد. اگر در همان دفعه اول تخم مرغ ترک می خورد و یکباره می شکست به این معنی بود بچه یا شخص مورد نظر زیاد چشم خورده است. اگر آن شخص در مجلس حضور داشت و از خودیها بود می گفتند فلانی از روی دوستی چشم خورده است.
امان از روزی که چشم نذر به اسم غریبه ها بود. هرچه دعا و نفرین بد بود که نثارش می کردند. نفرینهایی مثل ذلیل بمیره، چشش جلوی پاهاش بیفته!، بابا قوری بشین که همچین چشمایی نداشته باشین و مواردی از این دست نصیب شخص حسود و بدخواه با چشم شور می شد.
البته این دیدگاه ریشه در ناآگاهی ها و کمدانشی گذشته داشت که به مرور زمان با پیشرفت علم و دایره اطلاعات افراد به خاطرهها پیوست.
نظر شما