سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷ - ۰۷:۱۰
۰ نفر

مجید مهرابی: محمد جواد لاریجانی شاید از آن جهت که زمانی، سخنگوی اردوگاه جناح راست می‌شناختندش، اکنون و در شرایطی که در اردوگاه اصولگرایان گمانه‌ها در مورد نامزد واحدشان برای انتخابات آینده زیاد است، اسرار مگویی برای گفتن داشته باشد

به ویژه آنکه این روزها 2 موضوع بحث‌برانگیز دولت وحدت ملی و دولت ائتلاف ملی حاشیه‌هایی را چه در جناح اصولگرا و چه در جناح دوم خرداد برانگیخته باشد.

با این وجود نمی‌توان پای صحبت دپیلمات کهنه کاری همچون لاریجانی که سابقه‌ای به اندازه 30 سال عمر جمهوری اسلامی در کارنامه دپیلماسی خود دارد، نشست و تنها در چارچوب انتخابات آینده ریاست‌جمهوری سخن گفت. با محمدجواد لاریجانی از بحث ریاست‌جمهوری گرفته تا موضوع نامه نمایندگان کنگره آمریکا برای مذاکره با ایران، مبحث حقوق بشر در ایران و نحوه اداره مرکز پژوهش‌ها که خود، موسسش بوده سخن گفتیم.

می‌توان یک نتیجه را از مصاحبت با لاریجانی گرفت. اینکه علی لاریجانی و محمدجواد لاریجانی در هماهنگی کامل با یکدیگر قرار دارند. آنجا که بحث دولت وحدت ملی می‌شود و آنجا که بحث مذاکره با آمریکا پیش می‌آید محمدجواد تقریبا همان سخنانی را می‌گوید که پیش‌تر برادرش گفته است.

  • مهم‌ترین بحثی که الان در مورد بحث ریاست‌جمهوری وجود دارد. مطرح شدن موضوع دولت وحدت ملی است. این موضوع یک بار از طرف آقای ناطق نوری مطرح شده بود. یک بار هم آقای لاریجانی پیش از انتخابات مجلس هشتم و پس از استعفا از شورای‌عالی امنیت ملی این مبحث را مطرح کردند. در همایش 30سال قانونگذاری بار دیگر این موضوع از سوی آقای لاریجانی مطرح شد. هدف از طرح این موضوع در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری دهم چه می‌تواند باشد؟

اگر از من بپرسید می‌گویم، مهم‌ترین موضوع در انتخابات این بحث نیست بلکه بحث امنیت ملی ماست. انتخابات ریاست‌جمهوری آینده، انتخاباتی است که به نحو وسیعی موضوع و محل توجه دول غربی و آمریکا قرار گرفته است؛ یعنی صرفا ما یک رقابت داخلی نداریم. شما می‌بینید که تمام امکانات غرب بسیج شده است تا روی انتخابات تاثیر بگذارد و به نحوی هم غرب در نظر دارد که تعامل جدید خود را با ما بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری شروع کند. حتی این یاوه‌گویی‌های امثال سارکوزی و گاهی هم اوباما و باقیمانده‌های دولت بوش تماما برای تاثیرگذاری در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران است. همه آنها دست به یکی کرده و سعی دارند مسیر انتخابات را به نحوی که فکر می‌کنند برایشان مناسبتر است برای خودشان تغییر شکل دهند.

این یک بحث ملی است. در رقابت داخلی هم هیچ حدومرزی برای رقابت نداریم جز حدود قانونی. اجمالا بگویم اگر غرب در این تاثیرگذاری کمترین توفیقی پیدا کند در آن صورت روابط ما با غرب بعد از انتخابات هیچ تحولی به سمت مثبت پیدا نخواهد کرد، یعنی غرب تازه امیدوار می‌شود برای تاثیرات بعدی و کمترین دستاورد غرب برای انتخابات، ادامه دشمنی‌ها به نحو وسیع‌تر علیه ما خواهد بود. ما باید انتخاباتی را برگزار کنیم که به غرب پیام دهیم او نیست که نتیجه انتخابات ایران را تعیین می‌کند و این ملت ایران است که تصمیم می‌گیرد.

  • دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی از نامه‌ای که برای تبیین موضوع دولت ائتلاف ملی منتشر کرد، جناح‌های سیاسی را از غروری که ممکن است به خاطر پیشرفت‌های 3 دهه اخیر پیش آیند منع کرده و گفته بود مبادا دعوایی بر سر غنایم صورت بگیرد که آمریکا یا روسیه تنفس ما را در مرزهای شمالی یا سایر مرزها محدود کند. شما هم اکنون از بحث امنیت ملی صحبت می‌کنید. آیا مطرح‌شدن این مباحث در آستانه انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را باید به معنای این گذاشت که کشور در شرایط ویژه‌ای قرار گرفته است؟

ما شرایط کشورمان در شرایط خاصی نیست. نه روسیه و نه آمریکا به‌عنوان تهدید‌های قریب وجود ندارند. آمریکایی‌ها آنچنان درگیر مسائل منطقه هستند که اوباما و کادرش در فکر هستند که چگونه مسائل منطقه را حل کنند ارتش در حال اضمحلال را از عراق بیرون بکشند و چاره‌ای برای افغانستان که100 درجه از عراق بدتر است بیندیشند.

پس بحث شرایط خاص نیست. بحث از طرحی است که غرب می‌خواهد اجرا کند و ما باید این را سد کنیم. بر عکس فکر می‌کنم کشور ما از آرامش در منطقه برخوردار است و بهترین شرایط را برای برگزاری انتخابات دارد. منتهی باید در این انتخابات پیام قاطع را به غرب بدهیم؛ یعنی باید به آنها بفهمانیم که به هیچ وجه تحت‌تأثیر االقائات‌شان قرار نمی‌گیریم. در این جهت نیروهای ارزشی و اصولگرا که امروز دولت در دست آنهاست باید در رقابت‌هایشان این مسئله را ملحوظ کنند. دولت هم باید با توجه به این مسائل برای انتخابات آینده خود را آماده کند و من فکر می‌کنم که اصولگرایی در انتخابات آینده پیروز قاطع انتخابات است.

  • پس شما معتقد هستید که مطرح شدن بحث دولت وحدت ملی از سوی علی لاریجانی و ناطق نوری و در پی آن موضوع دولت ائتلاف ملی از سوی محسن رضایی درجهت فراهم آوردن اتحادی است برای سد کردن طرحی که غرب برای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران درنظر گرفته است؟

من دقیقا مقصد را نمی‌دانم ولی فکر می‌کنم اگر این 2مبحث در این جهت باشد بهتر است؛ البته وحدت ملی صرف‌نظر از رقابت‌های سیاسی، به معنای اینکه همه ما به قانون اساسی به ماهیت مادی و معنوی نظام پایبند باشیم، بسیار مهم است. درست است که در این کشور یک طیف سیاسی در انتخابات برنده می‌شوند، ولی پس از انتخابات آن حکومت، آن مجلس و آن تشکیلات حکومتی متعلق به همه ملت است و همه ملت را باید زیرچتر حمایتی خود قرار بدهد. مطلبی که من می‌خواهم بگویم این است که کشور ما در هیچ بحرانی به سر نمی‌برد. القای حالت بحران، القای اینکه خطرات عظیمی ما را تهدید می‌کند، یا قیمت نفت در حال پایین آمدن است یا در اطراف ما درگیری است، یکی از ترفندهای غربی است. همه دنیا می‌دانند این درگیری‌ها ناظر به منافع ما نیست و اتفاقا کسانی که پای درگیری‌ها هستند بسیار نیازمند به توجه ایران هستند برای اینکه خودشان را از درگیری بیرون بکشند. ما از یک موضع اعتماد به نفس و کاملا محکم و قوی باید به انتخابات نگاه کنیم.

  • ابتدای صحبت‌هایتان اشاره کردید که غرب تعامل جدیدش را با ایران بعد از انتخابات شروع خواهد کرد. در واقع نفری که در ایران انتخاب می‌شود در شکل‌دهی این تعامل می‌تواند نقش قابل توجهی داشته باشد. حال به خاطر مسائلی که به وجود آمده است عده‌ای تفسیر می‌کنند که مطرح شدن موضوع دولت وحدت ملی هم‌راستا با طرح عبور از احمدی‌نژاد است. این تحلیل را تا چه حد قابل‌قبول می‌دانید؟

فکر نمی‌کنم که طرح دولت وحدت ملی با این هدف مطرح شده باشد. اصولگرایی در ایران طیفی پرنیرو است. حتی فکر می‌کنم که دولت احمدی‌نژاد در انتخابات آینده رای می‌آورد. این نوع تعابیر از سوی غرب و بعضا از سوی برخی گروه‌های اصلاح طلب استفاده می‌شود. براساس تحلیل سیاسی بسیار متقن می‌گویم که اگر غرب در طرح خودش موفق شود زیاده خواهی‌اش تمامی نخواهد داشت.

آنها با احمدی‌نژاد کاری ندارند، آنها با نظام جمهوری اسلامی کار دارند. اینکه آنها می‌گویند هر کسی غیراز احمدی‌نژاد بیاید ما روابطمان را با ایران بهتر می‌کنیم یک دروغ بزرگ است. اصولگرایان نباید اشتباه راهبردای بکنندکه غرب سو استفاده کند. در خانواده اصولگراها باید تعامل مثبت وجود داشته باشد. برای اینکه ما به گزینه مناسبی برسیم راهکارهای مختلفی وجود دارد.

  • فکر می‌کنید بحث دولت ائتلاف ملی که آقای رضایی مطرح کرده‌اند در تعامل مثبت رئیس دولت و جناحی که رئیس دولت از دل آن جناح برخواسته، مؤثر باشد؟ آیا دولت ائتلاف ملی می‌تواند در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری برای اصولگرایان کارآمد باشد؟

در هیچ جای دنیا انتخابات با این ترکیب شروع نمی‌شود؛ یعنی رئیس‌جمهوری وقتی انتخاب می‌شود باید در انتخاب نیروهایی که می‌خواهد با آنها کار کند دستش باز باشد و اگر کسی را انتخاب نکرد به معنای توهین به آن شخص نیست. به هر صورت هر کسی باید نیروهایی را بچیند که خودش فکر می‌کند بهتر می‌تواند با آنها کار کند. تعداد پست‌های دولتی حداکثر 30 تاست و تعداد نیروهای کارآمد اصولگرا که می‌توانند در حد وزارت و معاونت کار کنند بیش از 300‌تاست.

بنابراین هر جور حساب کنید 270 نیرو بیرون می‌مانند. بنابراین این منطق درستی نیست که بگوییم ائتلاف یعنی اینکه فقط 30 نفر را در نظربگیریم. این انتظار فوق‌العاده‌ای است از انتخاباتی که در پیش است. در نظام جمهوری اسلامی که دمکراسی و احزاب هنوز نوپا هستند به‌نظر نمی‌رسد این تقاضا عملی باشد و مرسوم هم نیست، منتهی اصل قضیه وجود دارد. به‌نظر من از دیدگاه امنیت ملی مهم است که در شرایط فعلی اصولگراها پشت‌سر دولت نهم قرار گیرند و رئیس دولت هم راهبرد همفکری با زیرمجموعه‌های خود را داشته باشد

  • در رابطه با تعامل با دولت و حمایت اصولگراها از احمدی‌نژاد صحبت می‌کنید. در حالی که در 2 همایش 30 سال قانونگذاری نقد‌های صریحی به دولت نهم داشتید. آیا به‌نظرتان همان انتقاداتی که شما آنجا مطرح کردید یا مسائلی از قبیل مسائل اقتصادی که از آن به‌عنوان پاشنه آشیل اصولگراها یاد می‌شود باعث نشده که اصولگراها به گزینه دیگری غیر از احمدی‌نژاد فکر کنند؟ مثلا اخیرا آقای عسگراولادی در اظهار نظری گفت که به اندازه یک دور تسبیح نامزد داریم و از بین آنها یک نفر را انتخاب می‌کنیم.

انتقادات درست است. من نکاتی را که می‌گویم براساس چرتکه خودم در بحث امنیت ملی است. یک رکن کمک به دولت ایراد انتقاد است. البته انتقاد نباید توهین آمیز باشد. اینکه ما در جبهه اصولگراها افراد لایق برای ریاست‌جمهوری داریم هم درست است. آقای عسگر اولادی گفتند به اندازه یک دور تسبیح و من می‌گویم به اندازه 300 نفر نیرو داریم. ولی معنایش این نیست که همه باید در این انتخابات باشند.

من برای این انتخابات خیلی امیدوار هستم. ما جناح‌های دیگر را هم در این انتخابات داریم. جناح آقای کروبی و جناح آقای خاتمی را داریم که در میزان‌های وسیع فعالیت دارند. برای هیچ کس در انتخابات فرش قرمز پهن نمی‌کنند. درست است که در حوزه اقتصادی مشکلاتی داریم اما من اوضاع اقتصادی ایران را بدتر از 4 سال پیش نمی‌بینم. بعضی چیزها هست که احتیاج به ملاحظات بیشتر و تصمیم‌سازی‌‌های بیشتر دارد. مثلا آن بخش از طرح تحول اقتصادی که مربوط به یارانه‌ها و سوبسید هاست در زمان آقای هاشمی رفسنجانی مطرح بود. در آن زمان ما در مجلس بودیم.

این یک کار کاملا اصولی است، منتهی نحوه انجامش و از آن اولی تر، تصمیم‌سازی‌ در آن مهم است نه تصمیم‌گیری. دمکراسی نیاز به تصمیم‌سازی‌ دارد تا زمان تصمیم‌گیری باید کاری کنیم که تمام جریان‌های اصولگرا به این قضیه توجه کنند، مجلس حمایت کند و رقبای جناح اصولگرا درباره این طرح توجیه شوند. هیچ اشکالی ندارد که دولت علاوه بر اینکه از مجلس مصوبه می‌گیرد، طرح را با نیروهای مختلف از طیف‌های مختلف در میان بگذارد و آنها را توجیه کند چون این یک کار ملی است.

کارهای بزرگ تمهیدات قوی می‌خواهد. لذا انتقادات من در مسیر تصمیم‌سازی‌ برای انجام کارهای بزرگ بود. مثلا در مورد سوبسید‌های بخش انرژی و سوخت. بازهم این تئوری در زمان آقای هاشمی رفسنجانی مطرح شد. مجلس تئوری پلکانی را در این باره عرضه کرد که خود من در مرکز پژوهش‌ها یکی از عناصری بودم که این تئوری را پیشنهاد و از آن حمایت کردم. ولی این طرح ناتمام گذاشته شد.

بنابراین آن تئوری پلکانی حذف یارانه انرژی ناموفق بود. حال ما آمدیم برای سوخت کارت هوشمند را گذاشتیم. من قویا معتقدم که کارت هوشمند باید جمع شود. کارت هوشمند، شک افزایش قیمت بنزین را گرفت. حال باید آن را بگذاریم کنار و بنزین را براساس قیمت معقول عرضه کنیم. به واحدهای تولیدی یارانه بدهیم و برای آنها دستیابی به سوخت را تسهیل کنیم.

  • بحثمان روی طرح تحول اقتصادی است. اشاره کردید که مجلس باید از این طرح حمایت کند. چندی پیش آقای لاریجانی در جایگاه رئیس مجلس صحبت کرده و گفته بودند مجلس از طرح‌هایی که تورم زا باشد حمایت نمی‌کند. غیبت آقای احمدی‌نژاد هم در جلسه‌ای که قرار بود برای ارائه طرح تحول اقتصادی به مجلس بروند این تفسیر را در پی داشت که طرح تحول اقتصادی هنوز به پختگی لازم نرسیده است. آیا نظر شما خلاف نظر رئیس مجلس است؟

این طرح خیلی خوبی است که باید مجلس مصوبه بگیرد و از اول سال آینده آیین نامه‌های اجرایی آن تدوین شود. اما احتمال می‌دهم این طرح به این دوره از ریاست‌جمهوری برای اینکه کاملا اجرایی شود قد نمی‌دهد، ولی اعتبارش برای کسانی است که طرح را تهیه کرده‌اند. چه احمدی‌نژاد رای بیاورد و چه رای نیاورد طبیعی است که او این طرح را پیش برده و مصوبه گرفته و هرکسی که رئیس‌جمهور بعدی شود باید این مسیر را ادامه دهد. من امیدوارم طرح پخته‌ای تصویب شود. اگر مجلس امسال هم طرح را تصویب کند آیین نامه‌های اجرایی‌اش و حتی مهیا کردن بدنه دولت برای اجرای طرح در سال آینده 2 یا 3 ماه طول می‌کشد.

  • در بخشی از صحبت‌هایتان به جناح‌های دیگری که در انتخابات حضور دارند اشاره کردید. آقای کروبی براساس ضرب‌الاجلی که در جلسه 14 آذر حزب کارگزاران مشخص کرده بود و گفته بود هر کدام از نامزدهای اصلاح طلب اگر قرار است در انتخابات حضور پیدا کنند تا 20 آذر اعلام کنند، 24آذر اعلام کرد که دیگر حاضر نیست درباره انتخابات با کسی مذاکره کند و حتما در انتخابات دهم شرکت خواهد کرد. آیا آقای کروبی در انتخابات آتی وزنه‌ای هستند که بتوانند به فرض انتخابات را از حالت دوقطبی خارج کنند؟

آقای کروبی مسیر خوبی را طی می‌کند. حزبی را درست کرده و به یک تصمیم جمعی در حزب رسیده و پای این تصمیم هم ایستاده است. بخش‌هایی از جناح اصلاح طلب، پیش از آنکه بتوانند آقای کروبی را کمک کنند باری هستند بر فعالیت‌های سیاسی کروبی. صحبت شکاف نیست. صحبت از تفاوت‌های بسیار عمده است. کروبی پایبند قانون اساسی است و پایبند ولایت فقیه حضور ایشان در انتخابات بسیار به انتخابات کمک می‌کند.

  • آقای خاتمی به‌عنوان نامزد مورد تاکید طیف‌های دیگری از جناح دوم خرداد، حضور یا عدم‌حضور خود در انتخابات را در ابهام گذاشته است. آیا او همان راهبرد را در پیش گرفته است که آقای رفسنجانی در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم در پیش گرفته بود که تا لحظه آخر اعلام نکرد قصد دارد در انتخابات شرکت کند؟

مشکل اساسی جناح اصلاح طلب اینها نیست. مشکل اساسی آنها این است که جناح دوم خرداد در شانس توفیقشان در انتخابات تردید دارند و شخصیتی مثل آقای خاتمی که 2 دوره رئیس‌جمهوری بودند طبیعتا حاضر نیست وارد یک مقوله‌ای بشود که چندان افق روشنی ندارد. ایشان یکی از شخصیت‌های محترم نظام هستند و اعتبار بین‌المللی دارند و به انحای مختلف می‌توانند حکومت و نظام را کمک کنند. فکر می‌کنم آن تردید ناشی از این است که در این میدان چقدر شانس پیروزی وجود دارد.

  • درصورت حضور آقای خاتمی آیا احتمال می‌دهید که انتخابات دو قطبی شود؟

حداقل سه نفر به‌صورت قوی در میدان خواهند بود: کروبی، خاتمی و احمدی‌نژاد.

  • یکی از گزینه‌هایی که برای انتخابات ریاست‌جمهوری دهم نامش مطرح شده و هم جناح اصلاح طلب و جناح اصولگرا برای حضورش چراغ سبز نشان دادند میر حسین موسوی است. تا این حد که شایعه‌ای هم منتشر شد که رئیس مجلس به همراه محمد رضا باهنر نائب رئیس، با میر حسین موسوی دیدار داشته‌اند. سؤال این است که چرا به ویژه در این دوره از انتخابات نام آقای میر حسین موسوی تا این حد جدی مطرح شده و چرا جریان اصولگرایان به او اقبال نشان داده اند؟

تاکید جریان اصولگرا روی میرحسین موسوی قوی نیست. ایشان شخصیتی هستند مورد محبت طیف‌های مختلف. عمدتا جناح اصلاح طلب که ایستگاه سیاسی مهندس موسوی است دوست دارد فردی مثل او وارد میدان بشود چون شانس پیروزی دارد. منتهی من فکر می‌کنم آقای موسوی تصمیم مهمی گرفته‌اند که شاید جنبه شخصی داشته باشد. ایشان می‌خواهند نظام را از مسیرهای دیگر کمک کنند. از وقتی که ایشان از نخست وزیری کنار رفته‌اند علی‌الاصول وارد رقابت‌های تند سیاسی نشده‌اند. من هیچ قرینه‌ای ندیده‌ام که ایشان این راهبرد سیاسی خود را عوض کند. به دلایلی سیاستمدارها تصمیم می‌گیرند در یک برهه‌ای دیگر وارد رقابت نشوند و به انحای دیگر نظام را کمک کنند. در آینده افرادی مثل مهندس موسوی زیاد خواهیم داشت.

  • پس برداشتتان این است که آقای موسوی درهر صورت وارد رقابت نخواهند شد؟

لااقل من قرینه‌ای نمی‌بینم که ایشان تغییر مسلک داده باشد. این قطع نظر از ویژگی‌های شخصی میر حسین موسوی است.

  • مهم‌ترین خطری که الان جناح اصولگرا را تهدید می‌کند چیست؟

مهم‌ترین خطر عدم‌کارآمدی است. البته ما تهدیدهای مختلفی را در پیش رو داریم. مثلا پیش نویس قطعنامه حقوق بشر را که علیه ما در سازمان ملل در حال تصویب است در نظر بگیرید. توماری است از اتهامات. وقتی شما این مطالبی را که علیه ماست تحلیل می‌کنید می‌بینید 3 محور عمده دارد: محور اول اینکه اینها به‌طور آشکار و بی‌پرده از ایران می‌خواهند اجرای احکام شرع را تعطیل کند. محور دوم درباره امنیت ملی کشورمان است. اینکه اینها هر گروهک محاربی را به اسم حقوق بشر حمایت می‌کنند و به اختلاف قومی دامن می‌زنند در حالی که قومیت‌های گوناگون نمک جامعه مدنی ایران هستند. محور سوم مسئله فرهنگی و فکری مردم ماست.

تهاجم فرهنگی که مقام معظم‌رهبری فرمودند امروز تبدیل شده به یک برنامه‌ریزی برای خانه نشین کردن اسلام. دولتها باید دولتهای تیز هوشی باشند و حساسیت‌ها را بالا ببرند. در حالی که اسلام و دنیای اسلام مورد تهاجم است، جمهوری اسلامی پایگاه عزت شده است. شما ببینید رئیس‌جمهوری ما مسئله هولوکاست را مطرح کرد. حال ممکن است کسی از لحاظ ادبیات سیاسی طور دیگری بیان می‌کرد.

وقتی غربی‌ها صحبت می‌کنند، می‌گویند چرا رئیس‌جمهوری شما مسئله هولوکاست را مطرح کرد؟ می‌پرسیم اشکالش چه بود؟ می‌گویند غرب ناراحت شد! خب مگر دنیا تماما غرب است. در عوض از این طرف دنیای اسلام از مطرح شدن مسئله هولوکاست خوشحال شد. من می‌خواهم بگویم ممکن است از لحاظ تکنیک‌های دیپلماسی اشکال داشته باشیم ولی از آن طرف باید نگاه کنیم که در مجموع عملکرد جمهوری اسلامی، باعث عزت دنیای اسلامی شده است. به‌نظرم اینها پتانسیل‌های عظیم جمهوری اسلامی است.

  • اشاره فرمودید به پیش نویس قطعنامه حقوق بشر. بعد از اینکه به‌عنوان دبیر ستاد حقوق بشر وارد قوه قضاییه شدید با توجه به آن سابقه‌ای که در عرصه دیپلماسی داشتید انتظار این بود که بحث‌های حقوق بشر و اتهاماتی که علیه ایران وارد می‌شود تا حدودی فروکش کند. آیا در این زمینه اقدامی انجام شد و آیا فکر می‌کنید موفقیتی حاصل شد؟

همکاری من با قوه قضاییه زمانی که در مجلس بودم و آیت‌الله یزدی رئیس قوه بودند از مدخل حقوق بشر شروع شد. زمانی که آقای شاهرودی به‌عنوان رئیس قوه آمدند علاقه‌مند بودند که این همکاری ادامه داشته باشد. من 2 هدف را دنبال می‌کردم و می‌کنم؛ اول اینکه نظام قضائی ما و به‌خصوص قوانین اسلامی ما قوانین متقنی است که خیلی کم سعی کرده‌ایم به دنیا عرضه کنیم.

عرضه‌کردن این قوانین احتیاج به مفاهمه دارد. دستگاه قضائی ما یکی از معدود دستگاه‌های تخصصی در کشور است. شما صدها قاضی متخصص دارید و برای من مهم بود که این قضات با قضات دیگر رودررو بنشینند و قضات دنیا بدانند که در دادگاه‌های ما افراد کارکشته‌ای وجود دارد. این مورد از ابتکارات آقای هاشمی شاهرودی بود که سیستم قضائی ما را به دنیا معرفی کرد در 30 سال بعد از انقلاب، در دروه آقای هاشمی شاهرودی وسیع‌ترین تحرک برای معرفی سیستم قضائی به دنیا صورت گرفته است.

در امر حقوق بشر هم در سال‌84 تصمیم گرفته شد که ستادی به اسم ستاد حقوق بشر تشکیل شود. ریاست این ستاد با آقای شاهرودی است و من افتخار دبیری آن را دارم. 5‌نفر از وزرا در آن عضو هستند (وزیر دادگستری، وزیر ارشاد، وزیر کشور، وزیر اطلاعات، وزیر امور خارجه). رئیس نیروی انتظامی، رئیس زندان‌ها، رئیس دیوان محاسبات و مجموعه مسئولانی که در بحث حقوق بشر دخیل‌اند نیز در این ستاد عضو هستند.

هدف این است که اولا جلوی تحرکاتی که به اسم حقوق بشر علیه ایران انجام می‌شود سد شود؛ مثلا در شورای حقوق بشر فهرستی طولانی از اتهامات علیه ما بوده است. برای این فهرست طولانی چیزی در حدود 3 یا 4 هزار صفحه گزارش‌های دقیق به همت تمام نیروهایی که در این ستاد هستند تنظیم شد و نتیجه این بود که تمام این اتهامات پاک شد. اصلا طرح قطعنامه علیه ایران در مجمع عمومی سازمان ملل به خاطر ناکامی غرب در بحث اتهام‌افکنی علیه ایران در زمینه حقوق بشر بود. آنها چون دیدند از مسیر حرفه‌ای و فنی نمی‌توانند علیه ایران اتهامی مطرح کنند بحث را سیاسی کردند و سراغ مسئله هسته‌ای ما رفتند.

جهت دیگر این است که اصلا حقوق بشر موضوعی نیست که جنبه غربی داشته باشد. درست است که در 60‌سال گذشته غربی‌ها اسناد حقوق بشر را تنظیم کردند اما اسناد حقوق بشر در حال تطور است و ما تصمیم داریم در این تطور و تحول حتما نقش ایفا کنیم. مدخلی که برای این کار داریم این است که باید حقوق بشر به فرهنگ‌ها حساس باشد؛ عدم‌حساسیت به فرهنگ‌ها اعتبار جهان‌شمولی حقوق بشر را پایین می‌آورد. این راه طولانی است و ما باید در اسناد آینده حقوق بشر نقش داشته باشیم.

  • اخیرا بحث مذاکره با آمریکا، البته در سطح نمایندگان مجالس دو کشور، شکلی جدی به‌خود گرفته است. رئیس مجلس از نامه‌ای صحبت می‌کند که نمایندگان کنگره آمریکا در دوره‌های هفتم و هشتم مجلس به ایران داده‌اند و مجلس شورای اسلامی در حال بررسی این نامه‌هاست. از سوی دیگر مسئولانی، از پیام کنگره آمریکا و بررسی نامه آنان به نمایندگان ایران به‌عنوان آفتی یاد می‌کنند که انقلاب را تهدید می‌کند. نظرتان چیست؟ گفت‌وگو و مذاکره با آمریکا را در حال حاضر چقدر پذیرفته و دارای وجاهت می‌دانید؟

اوباما در انتخابات آمریکا مطرح کرد که مسیر رابطه با ایران بر 2محور مذاکره و معامله است. نکته این است که کنگره آمریکا در خصومت با ما دست کمی از دولت آمریکا نداشته است. ما با نظامی روبه‌رو هستیم که در 30 سال گذشته وسیع‌ترین حجم تخاصم را علیه ملت ما به نمایش گذاشته است. نکته دیگر این است که دشمنی در دنیا نیاز به مدیریت دارد؛ یعنی ما هرگز با این منطق نباید به آمریکا نگاه کنیم؛ که اینها چون رویکردشان به ما بهتر می‌شود پس ما با اینها مذاکره کنیم. این اشتباه است. صحبت در این است که ما با دشمن باید چگونه تعامل کنیم و چه تعاملی بهترین نفع را برای منافع ملی ما به همراه دارد.

اگر از این زاویه نگاه کنیم باید بگوییم در شرایط فعلی قطع نظر از اوباما، در 30‌سال گذشته آمریکا هیچ‌وقت نیازمند تعامل با ما نبوده است. این البته فرصتی است که پیدا شده و ما باید از این فرصت استفاده کنیم و استفاده از این فرصت احتیاج به یک نقشه خوب دارد. با تک‌تیراندازی فرصت‌ها را از دست می‌دهیم. باید مشخص کنیم در این نقشه اهداف چه می‌تواند باشد.

به‌نظرم اهداف می‌تواند مهار تشنج و کاهش تشنج و کمک به حل بعضی مسائل منطقه‌ای باشد. در چنین نقشه‌ای، هم مذاکره نمایندگان مجلس ما با کنگره می‌تواند پیش‌بینی شود و هم مذاکرات دولتی ما. البته مذاکرات دولتی را قبلا درباره مسائل عراق داشتیم که می‌توان چارچوب آن را تقویت و به شکل دقیق‌تر و وسیع‌تر پیگیری کرد. بنابراین چنین تعاملی بین مجلس خودمان و کنگره آمریکا را نمی‌توانیم بگوییم خوب است یا بد. اگر در داخل نقشه‌ای باشد که هدف‌ها در داخل این نقشه تعریف شده باشد کار خوبی می‌تواند باشد.

  • گاهی سروکله افرادی پیدا می‌شود که ادعا می‌کنند؛ به‌عنوان واسطه بین ایران و آمریکا کار می‌کنند. این لابی‌های غیررسمی در حاشیه روابط ایران و آمریکا را تا چه حد قابل‌قبول می‌دانید؟

این لابی‌ها زیاد مهم نیستند چون عمق مسائل ما فراتر از این سطوح است. نباید برای آنها اهمیتی قائل شد.

  • شما مؤسس مرکز پژوهش‌های مجلس بودید؛ الان آقای احمد توکلی رئیس این مرکز هستند که در مجلس هفتم هم این سمت را داشتند؛ در مجلس هشتم که ریاست آن را آقای لاریجانی به‌عهده گرفتند انتخاب رئیس مرکز پژوهش‌ها با تاخیری یک‌ماهه روبه‌رو شد؛ برای انتخاب رئیس مرکز پژوهش‌ها با شما مشورت می‌شود؟

من با مرکز پژوهش‌ها در تمام دوره‌ها همکاری داشته‌ام و به‌عنوان فرزند خودم به آینده و رشد آن حساس هستم. مجلس قرار بود کسی را انتخاب کند که علی‌الاصول نمایندگان مجلس توافق آرایی روی او داشته باشند. فکر نمی‌کنم آقای توکلی برای اداره مرکز پژوهش‌ها مشکلی داشته باشد. به‌نظرم مجلس باید از مرکز حمایت کند و آقای توکلی هم حتما درخواست‌های مجلس را بی‌پاسخ نمی‌گذارد. در مجلس ششم فتیله فعالیت این مرکز پایین کشیده شد اما الان دوره خوبی است که این مرکز بتواند به یک پایگاه بسیار مهم کارشناسی تبدیل شود و من به آینده این مرکز بسیار امیدوار هستم.

  • برای انتخاب رئیس با شما مشورت می‌شود؟

این دیگر مربوط به مسائل داخلی مرکز پژوهش‌هاست.

کد خبر 70897

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز