همشهری آنلاین - رابعه تیموری : این ٤ قطب اقتصادی منطقه که در بازارهای پایتخت جایگاه قابل توجهی دارند، در زندگی بومیان و ساکنان اینجا تاثیراتی چندوجهی به جا گذاشتهاند. تاثیراتی خوب و بد که اگر آنها را کنار هم بچینیم، درمییابیم مردم این منطقه برای برخورداری از منفعت وجود بازارها، تاوان و هزینهای سنگین میپردازند. آنها این تاوان و خسارت را بهتنهایی بر دوش میکشند، اما از سود بازارهای منطقه که در چرخه اقتصاد و شکوفایی شهر تقسیم میشود، سهمی اندک دارند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا بخوانید
تصور کنید ساعات اولیه صبح است و هنوز آرامش شب بساطش را از کوچهها جمع نکرده است. در این زمان اگر ناگهان صدای رهاشدن تیرآهنهایی سنگین بر روی سنگفرش پیاده راه را بشنوید، چه احساسی پیدا میکنید؟
اهالی محله قلعه مرغی معمولا روز خود را با این صدای ناهنجار آغاز میکنند. بازار آلومینیوم و آهن آلات در خیابان شهیدان حسنی (قلعه مرغی) قرار دارد. بوستان نقلی لچک ابتدای این خیابان، تنها نقطه آن است که از زمختی آهن نشانهای ندارد و پس از این بوستان، در سرتاسر خیابان فقط گاراژها و فروشگاههای وسیعی ردیف شده که تیرهای آهن و در و پنجرههای آلومینیومی تا سقف آن چیده شدهاند. در خیابان شهیدان حسنی، صدای جابه جایی آهنآلات و غیژغیژ دستگاههای جوش و برش آهن و آلومینیوم درساعات مختلف روز شنیده میشود و به جزئی از جریان زندگی ساکنان آن تبدیل شده است.
« ابوالفضل محمدپناه» از ساکنان قدیمی محله قلعه مرغی است. اومی گوید : « اینجا ماشینهای سنگین حمل ضایعات آهن و محصولات آلومینیومی رفت وآمد زیادی دارند. بازار آلومینیوم بافت محله را صنعتی کرده و اهالی از سروصدا و مشکلات بازار آسایش ندارند. » تا چند سال پیش در بازار پوشاک امامزاده حسن (ع)، دادزدن و جاروجنجال برای جلب مشتری، یکی از راههای رونق کاسبی و جلب مشتری به شمار میآمد و وقتی به خیابان امین الملک پا میگذاشتید، صدای گوشخراش مردانی که در تبلیغ کالایشان از هم سبقت میگرفتند، گوش را آزار میداد، ولی اینروزها این وظیفه را کودکانی بر عهده گرفتهاند که اگر روی چهارپایهای پلاستیکی نایستند و با قوت داد نزنند، رهگذران بیتوجه به صدای آرام و کودکانه آنها عبور میکنند.
خیابان زمزم از خیابان قلعه مرغی اوضاعواحوال بهتری ندارد، اما سهم بازار کاشی و سرامیک در تولید این هیاهو به رفت وآمد ماشینهای سنگین حامل بار کاشی و سرامیک محدود میشود. « حسین رضایی» معتمد محله زهتابی میگوید : « وقتی کامیونها برای بارگیری مقابل فروشگاههای کاشی و سرامیک توقف میکنند، راه خودروهای دیگر را میبندند و باعث شلوغی و ترافیک خیابان میشوند. این ماشینهای سنگین از مهمترین عوامل راهبندان و شلوغی پمپبنزین زمزم هستند. »
خانهها کارگاه و انبار شدند
بسیاری از کارگاههای تولید و تعمیریا انبار صنایع چوبی در کوچه و خیابانهای تنگ و باریک محله یافتآباد قرارگرفتهاند و رفت وآمد وانت بارها و کامیونها به این معابر، مشکلات زیادی را برای اهالی به وجود آورده است. « زهرا کشاورز» میگوید : « موقع بارگیری یا تخلیه بار در کارگاههای بازار مبل، ساکنان کوچه نمیتوانند ماشینهای خود را از پارکینگ بیرون بیاورند یا با خودرو وارد کوچه شوند. بارگیری و تخلیه بار زمان زیادی طول میکشد و باعث راهبندان و ترافیک در کوچهها میشود. بسیاری از اوقات این مسئله، میان اهالی و کسبه بازار اختلاف و درگیری به وجود میآورد. »
کشاورز از اهالی قدیمی محله یافتآباد است. او به ناایمن بودن این مکانها نیز اشاره میکند و میگوید : « بسیاری از کارگاهها و انبارهای بازار مبل پارکینگها و خانههای مسکونی هستند که در کوچههای تنگ قرار گرفتهاند وبرای نگهداری مواد چوبی فضا و امکانات مناسبی ندارند. مواد چوبی قابل اشتعال هستند و زمین افتادن ته سیگاری روشن یا جرقه جریان برق برای به آتش کشاندن این فضاها کافی است. اما اگر اتفاقی بیفتد، خودروهای آتشنشانی و امدادی به آسانی نمیتوانند وارد این کوچهها شوند. »
این مسئله در بازار پوشاک امامزاده حسن (ع) هم دیده میشود و بسیاری از کفش و پوشاک چیده شده در ویترین فروشگاههای پرزرق و برق بازار، در خانههای مسکونی محله تولید و نگهداری میشوند. اغلب این کارگاهها و انبارها در بافت فرسوده قرارگرفتهاند و سود سرشاری که از اجاره املاک نصیب مالکان میشود، آنها را از نوسازی ملکشان منصرف میکند.
« نعیم محمدی» در یکی از کوچههای فرعی محله امامزاده حسن (ع) زندگی میکند. او میگوید : « خانه من فرسوده است و باید نوسازی شود. اما مساحت کمی دارد و باید آن را با ملک مجاورش تجمیع کنم. همسایه من خانه اش را به یکی از کسبه بازار امامزاده حسن (ع) اجاره داده و به محله دیگری رفته است. او از خانه اش که بهکارگاه تبدیل شده، اجاره بالایی میگیرد و حاضر نیست آن را نوسازی کند. » بسیاری از مشتریان بازارهای فرامنطقهای به زندگی در مجاورت بازارها تمایلی ندارند و کمبودن تقاضا برای خرید املاک مسکونی محلههای همجوار بازارهای تجاری، سبب رکود بازار مسکن میشود.
در محله شلوغ مسکن ارزان است
« محسن کرمی» معتمد محله یافتآباد میگوید : « املاک محدوده تجاری بازار مبل یافتآباد قیمتهایی نجومی دارند، اما بافت مسکونی محله رشدی نداشته است. » « علیرضا احمدی» از مشاوران املاک منطقه است. اورکود بازار مسکن منطقه را ناشی از شلوغی محل میداند. احمدی میگوید : « وجود بازار در یک محل، باعث شلوغی و سروصدا میشود، درحالیکه همه ترجیح میدهند در مکانهای آرام زندگی کنند. قرار گرفتن بازارها در این منطقه، نرخ مسکن را پایین آورده است. در ١٠ سال گذشته املاک مسکونی محلههای بالای شهر ٣ یا ٤ برابر افزایش قیمت داشتهاند، درحالیکه نرخ املاک این منطقه فقط چند درصد رشد داشتهاند. »
از هم گسیختگی بافت مسکونی از پیامدهای ریشه دواندن بافت تجاری در قلب محلهها است. این امر را به خوبی میتوان در محلههای یافتآباد، زمزم، قلعه مرغی و امامزاده حسن (ع) احساس کرد. خیابان زمخت شهیدان حسنی از وجود خانههای مسکونی و زیبایی روابط همسایهها بهره چندانی ندارد. در این محله بازار آلومینیوم میان بافت مسکونی شکاف به وجود آورده و میان کوچه پسکوچههای محله دیوار کشیده است. در خیابان امین الملک هم به زحمت میتوان ردیفی از خانههای مسکونی را پیدا کرد و بافت مسکونی محله از آخرین نقطه بازار هویت خود را پیدا میکند.
قرار گرفتن راسته تجاری عرضه کاشی و سرامیک در محله زمزم سبب شده اهالی کوچهها و معابر اطراف بازار را به زندگی در خیابان زمزم ترجیح دهند و اصناف تجاری خیابان زمزم را به تصرف خود درآورند. محسن کرمی درباره پیشروی بازار مبل در قلب بازار مسکونی محله میگوید: « برای توسعه بازار مبل مرزی مشخص شده و از این نوار نباید پیشروی کند. اما محدوده تجاری محله یافتآباد در معابر باریک گسترش پیدا کرده و هنوز هم در حال پیشروی است. » کرمی پیشنهاد میکند توسعه بازار مبل به سمت حاشیه بزرگراه آیتالله سعیدی هدایت شود و گاراژهای متروکه ضلع شرقی بزرگراه احیا و جزء محدوده بازار قرار گیرد.
نقاط ضعف به نقاط قوت تبدیل شوند
«منا جعفری» حضور مشتریان مختلف این بازارها در محله را سبب ترویج فرهنگهای متنوع میداند. جعفری از معلمان ساکن محله یافتآباد است. او میگوید: « در میان اهالی منطقه عرف نیست که حیوانات خانگی گرانقیمت را پرورش دهند، اما گاهی در بازار مبل خانمهایی را میبینیم که همراه سگهای چند میلیونی خود به خرید میآیند. بسیاری از این مشتریان پوشش و شرایط ظاهری متفاوت و متضادی با عرف پوشش اهالی اینجا دارند. »
«غلامرضا توپچی» از زاویه دیگری به این موضوع میپردازد و میگوید: « بازارها برای حیات اقتصادی منطقه لازم و ضروری هستند، اما باید ساماندهی و نظارت شوند تا آثار منفی وجود آنها به حداقل برسد. » توپچی از اهالی قدیمی محله امامزاده حسن (ع) است. او میگوید : « بسیاری از قانونشکنان از ضعف نظارت بر شرایط بازارها سوء استفاده میکنند و در لباس دستفروش به خریدوفروش مواد مخدر میپردازند. »
«مجید محمدنژاد» افزایش رفت وآمد و رونق بازار را از عوامل پویایی فرهنگی محله عنوان میکند. محمدنژاد معتمد محله زهتابی است و میگوید : « بازارهای منطقه با وجود نقاط ضعف و آسیبهایی که دارند، به رونق اقتصادی منطقه کمک زیادی کردهاند. این مراکز باید مورد حمایت و توجه مردم و مسئولان قرار گیرند تا نقاط ضعف آنها به نقاط قوت تبدیل شود. »
نظر شما