میهمانی خونین
اواسط بهمن ماه 85 ماموران پلیس پایتخت در جریان قتل مردی در خانهاش در شمال تهران قرار گرفتند و برای بررسی موضوع عازم محل جنایت شدند.
تحقیقات اولیه نشان میداد که مقتول، مرد ثروتمندی بود که بهتازگی از خارج به ایران بازگشته بود.
این در حالی بود که بررسی صحنه جنایت حاکی از آن بود که وی احتمالا قربانی سرقت مرگباری شده و عاملان جنایت بعد از به قتل رساندن او، اموالش را به سرقت برده و متواری شدهاند.
در این مرحله از تحقیقات، ماموران با بررسی گوشی تلفن همراه مقتول متوجه شدند که وی آخرینبار با مردی به نام ابراهیم در تماس بوده است.
از آنجا که زمان این تماس ساعت 10 شب، یعنی چند ساعت قبل از پیدا شدن جسد مقتول ثبت شده بود، ماموران با این احتمال که ابراهیم از ماجرای جنایت با خبر باشد به ردگیری او پرداختند اما بررسیها نشان میداد وی بعد از جنایت به طرز مرموزی ناپدید شده است.
در حالی که ظن پلیس به مرد جوان بیشتر شده بود، دستور بازداشت او صادر شد و مدتی بعد کارآگاهان دریافتند وی بعد از حادثه به یکی از شهرهای شرقی کشور گریخته است.
با این اطلاعات، گروهی از ماموران عازم این شهر شدند و ابراهیم را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند.
با انتقال این مرد به اداره آگاهی، وی به قتل مرد ثروتمند با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد و مدعی شد: شب حادثه به همراه همدستم که یک تبعه عراقی است با انگیزه سرقت به خانه مقتول رفتیم.
من از قبل او را میشناختم و به همین خاطر وی به راحتی در را به رویمان باز کرد اما بعد از کمی گفتوگو، من با چاقو ضربهای به او وارد کردم و بعد از به قتل رساندن وی و سرقت اموالش از آنجا متواری شدیم.
بعد از اعترافات ابراهیم، جستوجو برای دستگیری متهم فراری ادامه یافت و ماموران موفق شدند او را در مرز ایران و عراق دستگیر کنند.
با اعتراف وی به شرکت در این جنایت، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و مردان جنایتکار صبح دیروز پای میز محاکمه قرار گرفتند.
وسوسه شوم سرقت
ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی عزیز محمدی و در حضور 4قاضی مستشار برگزار شد، اولیای دم مقتول با حضور در جایگاه برای متهمان درخواست قصاص کردند و پس از آن ابراهیم برای دفاع از خود در جایگاه قرار گرفت.
پسر جنایتکار با قبول اتهام خود مبنی بر مباشرت در قتل گفت: مدتی قبل از جنایت، چندین بار به خانه این مرد رفتم در جریان این رفتوآمدها بود که وسوسه سرقت مثل خوره به جانم افتاد و تصمیم گرفتم هرطوری شده نقشه سرقت اموال او را عملی کنم.
به همین خاطر ماجرا را با دوست عراقیام در میان گذاشتم و قرار شد همراه یکدیگر به خانه او برویم و نقشه سرقت را عملی کنیم.
شب حادثه همراه همدستم به خانه او رفتیم و بعد از اینکه وارد خانهاش شدیم در فرصتی مناسب دست و پایش را با ملحفه بستیم. سپس با ضربه چاقو او را به قتل رساندیم و با سرقت مقداری پول و اموال با ارزش از آنجا گریختیم.
بعد از اظهارات ابراهیم، جوان عراقی نیز با حضور در جایگاه اتهام خود مبنی بر معاونت در قتل را پذیرفت و مدعی شد: من هرگز مقتول را ندیده بودم تا اینکه شب حادثه به درخواست ابراهیم برای سرقت وارد خانهاش شدیم. اما در آنجا مجبور شدیم وی را به قتل برسانیم تا بتوانیم اموالش را به سرقت ببریم.
در پایان جلسه محاکمه، قاضی عزیزمحمدی- رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری استان- ختم جلسه دادگاه را اعلام کرد و قرار است بهزودی حکم این پرونده صادر شود.