در حالی که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته برای رسیدن به توسعه پایدار طبیعت را کنار صنعت حفظ کرده و به آن بسیار پرداختهاند. به عنوان نمونه در برخی شهرهای آلمان صنایع و کارخانهها داخل مزارع قرار گرفته و در این کشور طبیعت از قبل رشد صنعت آسیب ندیده است؛ اصلی که در کلانشهرهای کشور به فراموشی سپرده شده و طبیعت فدای توسعه شهری و صنعت شده است.
گرچه توسعه پایدار که این روزها مسئولان اجرایی و برنامهریزان شهری از آن سخن میگویند جنبههای دیگری نیز داشته و مسئولان اجرایی در حوزه اقتصاد از سالها قبل این موضوع را مطرح کردهاند اما نکته قابل تامل در مورد این مسئله این است که بیتوجهی به جنبه اکولوژیک توسعه پایدار سایر عوامل را تحت تاثیر قرار داده و نتیجه این میشود که شهرها به صورت ساختمانهای مکعبی شکل درآمده و به مرور تغییر چهره میدهند. اتفاقی که در تهران افتاده و محمد هادی حیدرزاده مشاور شهردار تهران در امور محیطزیست آن را خارج از ظرفیت تحمل اکوسیستم تهران میداند و معتقد است از نظر شاخصهای توسعه پایدار در رتبههای پایین قرار داریم. آنچه در زیر میآید گفتوگو با این مسئول اجرایی شهری است.
- برخی کارشناسان شهری براین باورند که شهرهای کشور به ویژه کلانشهرها به صورت نامتوازن رشد کرده و هیچ یک از شاخصهای توسعه پایدار در آنها رعایت نشده است و این موضوع در کوتاهمدت شهر و شهروندان را با مشکلاتی اساسی مواجه میکند که حل این مشکلات به الطبع هزینههای گزافی را به مراتب بیشتر از توسعه شهر به دنبال خواهد داشت و تهران نمونه بارز این توسعه ناهمگون است که مشکلات و معضلات آن شکل پیچیدهتری به خود گرفته، این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟
در خصوص توسعه پایدار باید بگویم که این موضوع جنبههای اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی دارد و در مورد توسعه شهرها جنبه اکولوژیک برجستهتر است چرا که بیتوجهی به این موضوع هزینههایی را در پی دارد که این هزینهها صرفا اقتصادی نیست و گاه به ضرر جان آدمها تمام میشود و نمونهاش آمار مرگومیرها براثر آلودگی هواست که در کلانشهر تهران روبه ازدیاد میرود. هرچه در توسعه شهر نسبت به شاخصهای توسعه پایدار بیتوجهی کنیم به همان اندازه در ابعاد مختلف آسیب خواهیم دید و این در حالی است که کشورهای توسعهیافته این آسیب را از قبل پیشبینی کرده و برای مصون ماندن از آن برنامهریزیهای علمی کردهاند و اینطور نیست که شهروندان از آلودگی هوا بمیرند و بعد به فکر چاره باشند.
- با توجه به وضعیت تهران که طبیعت در آن از بین رفته آیا برنامهریزی برای توسعه پایدار محقق میشود؟
مشکل تهران برای توسعه پایدار یکی دو تا نیست.حتی در جانمایی این شهر که کانون توسعه شده بررسیهای درست و دقیقی صورت نگرفته و وقتی چنین اتفاقی از ریشه افتاده، توسعه پایدار صرفا میتواند یک حرف باشد چون با توجه به وضعیت فعلی که باغها و بسیاری از عوامل طبیعی از بین رفتهاند برنامهریزی برای توسعه پایدار از جنبه اکولوژیک تقریبا محال خواهد بود.
- در مورد جانمایی تهران توضیح بیشتری میدهید؟
ببینید جانمایی تهران به گونهای است که در وسط یک دره قرار گرفته و در این وضعیت صنایع در غرب واقع شدهاند و وزش باد نیز از این سمت به سمت شرق است بنابراین آلایندهها در قسمتهای مختلف شهر پراکنده شده و به محیطزیست شهری و شهروندان آسیب میرساند و معتقدم که موقعیت جغرافیایی تهران برای توسعه این چنین مناسب نبوده و صنایع نباید در اطراف شهر متمرکز میشدند؛ چرا که در این صورت میشد برای توسعه پایدار برنامهریزی کرد ولی وقتی صنایع و کارخانهها بدون بررسیهای دقیق کارشناسانه در محدوده و اطراف شهر شکل گرفتهاند دیگر تلفیق طبیعت و صنعت نمیتواند مفهومی داشته باشد.
- برخی تحقیقات زیستمحیطی گویای آن است که محیطزیست در تهران از بین رفته و با توجه به وضعیت ساخت و سازی که وجود دارد عملا تا چند سال دیگر چیزی تحت عنوان اکولوژیک شهری مفهوم نخواهد داشت کمااینکه در حال حاضر نیز گلها عطر و بوی خود را از دست داده و بسیاری از پرندگان از شهر رفتهاند، فکر میکنید راهکاری برای جلوگیری از ادامه این روند وجود دارد؟
شاید وجود داشته باشد ولی در حال حاضر اندیشیده نشده و ما در بخش آب، خاک و هوا با مشکلات مختلفی مواجه هستیم که سالها زمان میبرد تا آنها را حل کنیم و زمانی برای پیشگیری از این موضوع باقی نمیماند.
- مهمترین انتقادی که کارشناسان شهری عنوان میکنند این است که تهران کاربرد اصلی خود را از دست داده و از شکل واقعی خود خارج شده یعنی باغها از بین رفته و برجها قد کشیدهاند و همین مسئله باعث شده که شهر چهره متفاوتتری به خود بگیرد، چهرهای که کلانشهرهای دیگر کشور به تقلید از پایتخت به خود میگیرند. برنامهریزان چگونه میتوانند از بروز این تغییر چهره در شهرهای دیگر کشور جلوگیری کنند؟
فقط با مطالعات همهجانبه و مدیریت واحد شهری میتوان جلوی این اتفاق را گرفت؛ موضوعی که در تهران رعایت نشد و شهر در جریان موازیکاریها و ناهماهنگیها به مشتی برج و ساختمان و کارخانه تبدیل شد.
- به توسعه پایدار از بعد اجتماعی بپردازیم، تهران در این ارتباط نیز شاخصهای خوبی ندارد چه ارزیابیای از این موضوع دارید؟
وقتی تهران به کانون توسعه تبدیل شد و متعاقب آن قدرت و ثروت در پایتخت تمرکز یافت جمعیت بسیاری به شهر مهاجرت کردند چرا که هر جا که قدرت و ثروت متمرکز باشد جذابیت برای افزایش مهاجرت توسعه پیدا میکند و براین اساس ما شاهد بودیم که از دهههای گذشته جمعیت به صورت گسترده و برنامهریزی نشده به تهران سرازیر شد و متعاقب آن شهرکهای کارگری شکل گرفت و امروز تهران به نقطهای رسیده که میزان جمعیت آن از ظرفیت تحمل آکوسیستماش بیشتر است و زمانی که جمعیت بالاتر از ظرفیت تحمل اکوسیستم باشد تخریب شروع میشود.
- آیا میتوان گفت این تخریب از صنایع شروع شده و تمرکز صنایع در اطراف شهر زمینههای مهاجرت به پایتخت را فراهم کرده است؟
بله. اگر به صورت اصولی به موضوع نگاه کنیم باید تا شعاع 17کیلومتری تهران، صنعت در اطراف شهر نباشد و از تمرکز صنایع در این محدوده جلوگیری شود ولی این اتفاق افتاده و صنایع شکل گرفتهاند و جابهجایی آنها هم بسیار هزینهبر و محال است بنابراین گسترش شهرکهای کارگری نیز معلول این مسئله بوده و احتمال دارد گستردگی بیشتری نیز پیدا کند.
- اگر بخواهیم به شاخصهای توسعه پایدار در تهران رتبه بدهیم به نظر شما این رتبه چه عددی میتواند باشد؟
نمیتوانم عددی را بگویم اما باید قبول کرد که ما در مورد شاخصهای توسعه پایدار در تهران شاخصهای پایینی داریم و با این وضعیت به این هدف نمیتوانیم نائل آییم.
- حرکت تهران به سمت توسعه پایدار مستلزم چه عواملی است؟
فقطوفقط مدیریت یکپارچه شهری؛ چیزی که کشورهای توسعه یافته را از مجرای این چنینی نجات داد و دیگری ضمانت اجرایی قوانین؛ چرا که اجرای قوانین در این حوزه مشکل دارد.