ولیکن یک سؤال اساسی وجود دارد که چرا این افزایش رتبه علمی با افزایش رتبه مجلات علمی کشور ما همراه نیست؟ به عبارت دیگر چرا ما این توان علمی را از طریق مجلات خودمان به نمایش نمیگذاریم؟ دراین زمینه نکاتی قابل یادآوری است:
1- ما با چاپ مقاله در مجلات خارجی ضمن کسب رتبه بالاتردربرابر رقیبان علمی، بخشی از امتیازاتی که نتیجه تلاش محققان کشور است را درقا لب ضریب تاثیر (IF) در اختیارهمین رقبا قرار میدهیم. بنا بر گزارشهای موجود طی 10 ماه اول سال 87، بیش از 11 هزار مقاله علمی ازایران در مجلات ISI خارجی به چاپ رسیده است. به این ترتیب با فرض اینکه بهطورمتوسط هر مقاله یک استناد را برای مجله مربوط جذب کند و براین پایه که این مقالات در 100 مجله که بهصورت فصلنامه بوده و هر شماره آنها 15 مقاله چاپ میکند، طی مدت دو سال به ضریب تاثیر هر مجله رقمی برابر با 9/0 اضافه کرده ایم! این در حالی است که مقالات برخی محققان ما استنادهای بسیار بیشتری برای مجله مربوط جذب میکنند. لذا اگر این ضریب تاثیرها به مجلات ISIداخلی داده شود نه تنها به رتبه علمی کشور ما میافزاید، بلکه قدرت رقابت مجلات داخلی ما را نیز افزایش میدهد.
درنتیجه این مجلات با قرار گرفتن درکانون توجهات مجامع علمی دنیا ودستیابی به زمینههای مطلوب برای بازگشت نتایج، راه خود را برای حضور در کتابخانههای مهم دنیا و جذب مقالات دیگران باز میکنند. حال اگر درآمدهای ارزی حاصل از این توجهات را نیز لحاظ کنیم به خوبی قابل توجیه است که چرا مجلات دنیا برای افزودن ارتقای علمی خود، از جمله از طریق افزایش ضریب تاثیر (IF) در حال رقابتاند. بنابراین گرچه با تولید مقاله علمی رتبه بالاتری به دست میآوریم، ولی با چاپ آن درمجلات خارجی، قدرت رقابت وثمرات اقتصادی آن را در اختیار رقبای علمی خود قرار میدهیم.
2- این تصور که مجلات داخلی توان حضور در عرصههای بینالمللی برای رقابت با مجلات خارجی را ندارند، اگروجود داشته باشد کاملاً اشتباه است. اخیرا شاهد آن بودیم که یک مجله ایرانی مورد توجه مجامع علمی دنیا قرار گرفت و با ورود به لیست ISI، در پایگاههای اطلاعات علمی SCIE و JCR نمایه شد. این مربوط به شرایطی میشود که مجلات علمی داخل برای دستیابی به ارتقا، تقریباً از هیچگونه پوشش حمایتی برخوردار نبودند. گر چه حمایت مالی اولین اولویت نیست، ولی اگر نسبت کوچکی از همان تشویقهای مالی اعطا شده در سال گذشته برای چاپ مقاله در مجلات ISI خارجی به ارتقای مجلات علمی اختصاص مییافت، یقینا امروز از تعداد زیادی مجلات علمی مطرح در سطح جهانی برخوردار بودیم.
3- تاریخچه موضوع نشان میدهد که سیاست ایجاد مجلاتی علمی برای حضور در عرصه بینالمللی و عرضه توان علمی کشوردر سطح جهانی حدود 10 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در وزارت علوم و آموزش عالی وقت شکل گرفت. بدینمنظور 5مجله علمی در زمینههای پزشکی، علوم انسانی، علوم پایه، کشاورزی و مهندسی راهاندازی شد و این مجلات با وجود توفیقات نسبی که کسب کرده بودند، در حدود 12-10 سال بعد، نه تنها پوششهای حمایتی و هدایتی را از دست دادند، بلکه با پیدایش دیدگاههای بسیار منفی، بهعنوان مجلاتی که به درد نمیخورند چوب حراج خورده و هر یک به گوشهای رها شدند! قابل توجه است که واگذاری این مجلات همزمان بود با شروع حرکت جدی و قوی برای ارسال مقالات ایرانی به مجلات ISI خارجی.
4- نگارندگان مقالات علمی با وجود آزادی نسبی درتعیین موضوع تحقیق، برای آنکه بتوانند نظر مثبت یک مجله بینالمللی را تامین کنند، ناچارند درموضوعاتی تحقیق کنند که برای آن مجله در اولویت باشد. دامنه آزادی محقق بهویژه وقتی محدودتر میشود که حداقلی از ضریب تاثیر(IF) برای مجله تعیین میشود. یک عضو هیات علمی برای آنکه حیثیت علمیاش مخدوش نشده و بلکه بتواند توان خود را در بالاترین حد به نمایش بگذارد، راهی جز این ندارد که موضوعات تحقیقاتی مجلات خارجی یادشده را وجهه همت خود قراردهد. این به معنای آن است که هر موضوع دیگر، ازجمله موضوعات مورد نیاز داخل کشور به حاشیه رانده میشود.
5- اینگونه نیست که مجلات بینالمللی خارجی برای چاپ مقاله نسبت به تمامی عناوین تحقیقات یا مقالات انگیزه یکسانی داشته باشند. صرفنظر از دیگر جنبهها، حداقل این است- و درست هم هست- که دلیلی نمیبینند مقالهای را چاپ کنند که مشکل یک منطقه یا کشور خاص را هدف قرارداده و پیامی برای دیگر کشورها ندارد. بارها مشاهده شده که سردبیران یا داوران مجلات بینالمللی خارجی درخصوص مقالهای اعلام داشتهاند مقاله خوبی است ولی جا دارد درمجلات منطقهای یا کشور مربوط چاپ شود. به همین دلیل مؤسسات بینالمللی مثل Thomson Reuters سعی دارند مجلات منطقهای را نیز درلیست نمایههای خود داشته باشند تا بنا بر آنچه خود اظهارمی دارند
(Access to local research) از تحقیقات داخل کشورها نیز باخبر باشند.
6- درست است که در مواردی تحقیق انجام شده ممکن است برای داخل کشور هم مفید باشد، ولی آنچه با منافع ملی ما سازگار است آن است که اولا بهترین استعدادهای علمی ما در راستای اهداف خودمان به کار گرفته شود. ثانیا ظرفیتهای توسعه کشور مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته و برای مشکلاتمان راه حلهای علمی پیدا کنیم. حدودیک دهه اجرای سیاستهای مبتنی بر مجلات ISI خارجی از هم اکنون آثار خود را به نمایش میگذارد. بهعنوان مثال در بخش کشاورزی، کلکسیون گندم موجود در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران (کرج) بهعنوان یک منبع غنی از ذخایر ژنتیک که در دنیا مشهور است و در خاورمیانه نظیر ندارد، ظرفیتهای عظیمی از تولید ثروت را در اختیار میگذارد، که فقط با تحقیق علمی قابل بهره برداری است.
مشاهده میشود کمتر محققی، بهویژه در این دهه اخیر به سراغ این گنج عظیم رفته است، چرا؟ برای آنکه به دلایل فنی ازجمله زمان بر بودن، نتایج این تحقیق به خوبی در مجلات ISI خارجی به چاپ نمیرسد! به این ترتیب با تشویق و بلکه الزام همه جانبه چاپ مقالات در مجلات خارجی، ما شاهد آن هستیم که تحقیقات مورد نیاز داخل نه تنها بیسروصدا به سایه کشیده شده، بلکه مرگ درحال خواب را تجربه میکند. نتیجه قهری حاصل از این سیاست چیزی جز این نیست که برای هر امری از امور کشور دست به دامان مستشاران خارجی شده و دوران غم انگیز 60 هزار مستشار خارجی را تکرار کنیم!
اثر مخرب تشویق چاپ مقاله در مجلات خارجی چیزی نیست که برای اولین بار در کشور ما مطرح میشود. این موضوع به گواهی 100 سردبیر و دست اندرکار مجلات علمی در تعدادی از کشورها تجربه شده و گزارش آن در یک مقاله علمی ارائه شده است: برخی دانشمندان هشدار میدهند که اتفاق ناخوشایندتر حمایت از مقالاتی است که در نشریات بینالمللی چاپ میشوند. برای مثال در برزیل، آفریقای جنوبی و چین مقالاتی که در نشریات بینالمللی چاپ میشوند دوبرابر مقالات چاپ شده در نشریات داخل پاداش میگیرند. و نیز این که: مطالعات علمی نشان میدهد با آنکه 1/24 درصد از دانشمندان جهان متعلق به کشورهای در حال توسعه هستند، اما روند غالب انتشارات علمی بهگونهای است که تلاش کشورهای فقیر را برای تقویت نشریات علمی و بومی و همچنین بهبود کیفیت پژوهشهای منطقهای که به آن نیاز مبرم دارند خنثی و باطل میسازد.
7- فکر ایجاد مجلات بینالمللی در کشور که ضمن تبادل علمی و عرضه توان پژوهشی محققان مان در سطح جهانی بتوانند تحقیقات ویژه داخل رانیز پوشش دهند همواره وجود داشته و درسال 1368 تحقق یافته است. در این زمان5 مجله علمی در قلمروهای پزشکی، علوم انسانی، کشاورزی، فنی ومهندسی وعلوم پایه درحوزه معاونت پژوهشی وزارت علوم وآموزش عالی وقت شروع به کارکرد که به زبان انگلیسی چاپ میشد. فعالیت این مجلات پس از افت وخیزها ادامه یافت، تا در اواخردهه 70 ناگهان با یک تغییر سیاست مواجه شده و آنها از سوی بعضی مسئولان بهعنوان مجلاتی که فقط ظاهر آراستهای دارند یاد شد.
چیزی نگذشت که به این مجلات در واقع چوب حراج زده شدوهریک به دانشگاه یا سازمانی انتقال یافت و تحت فشارمالی یا بعضی تغییرات قرارگرفتند. جالب توجه است که سیاست ارسال مقالات علمی به خارج با تبلیغات وسیعی که روی عنوان ISI صورت گرفته و بهدنبال آن تشویقهای مالی آن را حمایت کرد شدت گرفت. درحال حاضرگرچه حمایتهای مالی حذف شده ولی روند ارسال مقالات علمی به خارج درحالی ادامه مییابد که گویی هیچ مسئولی نسبت به مجلات بینالمللی ایرانی احساس کمبود نمیکند.
8- ازمیان 5 مجله یاد شده فوق، با وجود حذف بسیاری ازحمایتها 2مجله به لیست ISI وارد شده و علاوه براین یکی از آنها در2پایگاه بینالمللی SCIE و JCR نمایه شده است. ورود به SCIE به این معنی است که نشریه در حد یک مجله پیشرو درسطح جهانی است و ورود به JCR یعنی مجله به عرصه رقابتهای بینالمللی وارد شده است. این نشان میدهد که اگر ما داوطلبانه این عرصه رقابت را رها نکرده بودیم و همان سیاست عرضه نوآوریهای علمی از طریق مجلات داخلی SCIE و JCR را ادامه میدادیم، امروز ارتقای علمی درسطح جهانی را عمدتا از طریق مجلات ایرانی به دست آورده و همراه با آن بسیاری مزایا، که یکی از آنها حفظ جایگاه تحقیقات مورد نیاز کشور است حاصل شده بود.
با توجه به نکات فوق پیشنهاد میشود:
1- ضمن تلاش برای افزایش رتبه کشوردرتولید جهانی علم، مجلات (ISI) و(JCR) داخلی برای چاپ مقالات با نوآوری بالا در اولویت قرارگرفته و بدین منظور از ساز و کارهای تشویق درآییننامه ارتقا وتشویق مالی استفاده شود.
2- استناد به مجلات داخلی JCR در موقع ارسال مقاله به مجلات خارجی مورد تشویق قرارگیرد، تا با افزایش تعداد استناد و در نتیجه ضریب تاثیر، قدرت رقابت مجلات داخلی افزایش یابد.
3- در درازمدت سیاستهای لازم برای ارتقای اساسی ترمجلات علمی داخل کشور و ورود آنها در ردیف مجلات پیشرو دنیا در دستور کار قرار گیرد. در این زمینه سازوکارهای هدایت راهبردی و حمایت فنی و مالی ضروری است.
در پایان ضمن یادآوری اینکه ادامه ارسال مقاله به مجلات خارجی ضروری است، افزایش تعداد مجلات بینالمللی پیشرو در کشور و تقویت و اولویت این مجلات در انتشار مهمترین یافتههای علمی و نوآورانه محققان مان پیشنهاد و مورد تاکید قرار میگیرد.
دکترکاظم پوستینی