قاچاقچی مواد که در یکی از شهرهای غربی کشور به اتهام حمل ۱۰ کیلو هروئین دستگیر و به اعدام محکوم شده بود، در راه انتقال به دادگاه فرار کرد و با حضور در پایتخت، باند سرقت تشکیل داد.

باند

به گزارش همشهری آنلاین، از چند ماه قبل کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران در جریان دستبردهای سریالی به خانه‌ها قرار گرفتند و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارقان را آغاز کردند.

بررسی‌ها نشان می‌داد که اعضای این باند پس از شناسایی خانه‌هایی که صاحبخانه در آن حضور نداشت، اقدام به تخریب قفل در ورودی کرده و پس از ورود به داخل خانه اموال قیمتی مانند طلا، ‌پول، لپ‌تاپ، ‌تبلت، گوشی موبایل و وسایل باارزش دیگر را سرقت می‌کردند.
یکی از مالباختگان زنی جوان بود که به مأموران گفت: من ساکن شمال تهران هستم و چند روز قبل برای سفر کاری به شهرستان رفتم اما وقتی برگشتم با صحنه عجیبی مواجه شدم. قفل در آپارتمان تخریب شده و وسایل خانه‌ام به‌هم ریخته بود. پس از جست‌وجو در داخل خانه متوجه شدم که دزدان همه طلا و جواهراتم به همراه ۲ دستگاه گوشی موبایل گران‌قیمتم را سرقت کرده‌اند.

ردپای مجرم سابقه‌دار

کارآگاهان پایگاه ششم وقتی راهی محل زندگی این زن شدند، در بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته سرنخی از دزدان به‌دست آوردند. آنها ۴ نفر بودند که با ۲ دستگاه موتورسیکلت که پلاکشان مخدوش بود به مقابل خانه شاکی رفته بودند. یکی مقابل در مانده و نگهبانی می‌داد و ۳ نفر دیگر وارد ساختمان شدند و دقایقی بعد، درحالی‌که اموال مسروقه همراهشان بود، از آنجا خارج شدند. آنها چهره خود را کاملا پوشانده بودند که قابل شناسایی نباشد اما در ادامه تحقیقات معلوم شد یکی از موبایل‌هایی را که از خانه شاکی دزدیده‌اند به یک مغازه‌دار فروخته‌اند.

ماموران در گام بعدی راهی این مغازه شدند و به تحقیق از صاحب آن پرداختند. وی گفت: کار من خرید و فروش تلفن همراه است و چند وقت قبل مردی جوان به مغازه‌ام آمد و گفت می‌خواهد گوشی‌اش را بفروشد. اصلا فکر نمی‌کردم که گوشی سرقتی باشد چون جعبه داشت. من هم گوشی را خریدم و چند روز بعد به یکی از مشتریانم فروختم و از سرقتی بودن آن خبر نداشتم. ماموران این بار به بررسی دوربین مداربسته مغازه پرداختند و تصویری از چهره فردی که گوشی را به مغازه‌دار فروخته بود به‌دست آوردند. در بررسی بانک اطلاعاتی پلیس و آلبوم عکس مجرمان سابقه‌دار معلوم شد که این فرد مجرمی سابقه‌دار و تحت تعقیب پلیس یکی از شهرهای غربی کشور است. تحقیقات نشان می‌داد که او چند سال قبل به اتهام حمل موادمخدر دستگیر و به اعدام محکوم شده بود اما آخرین بار هنگام انتقال به دادگاه، ‌موفق به فرار شده بود.

مرد محکوم به اعدام از آن زمان فراری بود و پلیس نتوانسته بود ردی از وی به دست‌آورد و حالا بررسی‌ها نشان می‌داد که وی پس از فرار از زندان به پایتخت گریخته و عضو باند سرقت شده است. با این سرنخ مأموران ردیابی‌های خود را ادامه دادند تا اینکه مخفیگاه متهم در یکی از خیابان‌های جنوب تهران شناسایی شد. کارآگاهان این خانه را زیرنظر گرفتند و متوجه شدند که علاوه بر محکوم به مرگ فراری، ۳ نفر دیگر که همگی آنها از اعضای باند سرقت هستند نیز به آنجا رفت‌وآمد دارند.

وقتی عملیات کارآگاهان برای دستگیری این باند کلید خورد، سارقان به محض دیدن پلیس، با چاقو به آنها حمله کردند تا راهی برای فرار پیدا کنند، اما تلاش آنها بی‌نتیجه باقی ماند و هر ۴ متهم دستگیر شدند. از سوی دیگر در بررسی پاتوق آنها، ‌لوازم سرقتی و ابزاری که آنها برای سرقت به‌کار می‌بردند، ‌کشف شد. در ادامه متهمان برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند و بررسی‌ها برای کشف تمامی سرقت‌هایی که مرتکب شده‌اند ادامه دارد.

فرار به پایتخت برای سرقت

سردسته باند، ‌مردی ۴۵ ساله و یک محکوم به اعدام فراری است. او مدتی قبل زمانی که در راه انتقال به دادگاه بود، ‌موفق شد با کمک همدستانش فرار کند و پس از آن بود که باند سرقت از خانه‌ها را تشکیل داد. گفت‌وگو با او را بخوانید.

چند وقت است که باند سرقت تشکیل داده‌ای؟

حدود ۶ ماهی می‌شود که این باند را تشکیل داده‌ام و با همدستانم به خانه‌های پایتخت دستبرد می‌زنیم.

با چه شگردی دست به سرقت می‌زنید؟

معمولا خانه‌هایی را که چراغشان خاموش است شناسایی می‌کنیم، ابتدا زنگ را می‌زنیم و اگر کسی آیفون را برنداشت، ‌به روش تخریب قفل در وارد خانه‌ها می‌شویم و اغلب وسیله‌های گران‌قیمت را سرقت می‌کنیم؛ از پول و طلا و سکه گرفته تا گوشی موبایل و لوازمی که فکر می‌کردیم با فروش آن پول خوبی گیرمان می‌آید. البته به وزنش هم دقت می‌کردیم، وسایلی می‌بردیم که وزن زیادی نداشته باشند.

چقدر پول در این مدت به جیب زدید؟

حدود ۵ میلیارد تومان.

ظاهرا سوابق زیادی هم در پرونده‌ات موجود است؟

من یک حرفه‌ای هستم. البته اکثر سوابقم مربوط به سرقت است؛ ‌سرقت از خانه‌ها. تمام سرقت‌ها را در شهرستان انجام دادم و این نخستین بار است که در پایتخت دست به سرقت می‌زنم.

اما حکم اعدام هم در پرونده‌ات وجود دارد؟

به خاطر حمل موادمخدر بود. مدتی قبل در شهرمان که در یکی از استان‌های غربی کشور است، یک محموله موادمخدر خریدم. قرار بود که محموله را به یک قاچاقچی بین‌المللی بفروشم تا آن را از مرز خارج کند. اما فکر می‌کنم یک نفر مرا لو داد و یک روز پلیس به خانه‌ام ریخت، دستگیرم کرد و محموله را هم که زیر زمین خانه‌ام جاسازی کرده بودم، کشف کرد. به این ترتیب بود که گیر افتادم و حکم سنگینی برایم درنظر گرفتند.

چه شد که از سرقت منزل به سمت قاچاق مواد رفتی؟

آخرین باری که  ‌به جرم سرقت منزل دستگیر شدم،  مدتی در زندان بودم که شنیدم یکی از دوستانم بعد از آزادی افتاده در کار خرید و فروش موادمخدر و زندگی‌اش از این‌رو به آن رو شده بود. می‌گفتند با فروش و معامله مواد به ثروت کلانی دست یافته است. من هم دیگر از این وضعیت خسته شده بودم. سرقت از خانه‌ها خیلی ریسکش بالاست. با هزار مشقت وارد خانه‌ها می‌شوی و بعد باید بیفتی دنبال یافتن طلا. مدام استرس داری مبادا صاحبخانه برسد و یا همسایه به شما شک کند. تازه اکثر مواقع، ‌طرف هیچ پول و طلایی در خانه نگه نمی‌دارد و به در بسته می‌خوریم. اگر هم چیزی گیرمان بیاید باید تقسیم کنیم و پولش اصلا نمی‌ماند. به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم بعد از آزادی، ‌کارم را عوض کنم و به خرید و فروش موادمخدر روی بیاورم که متأسفانه خوش شانس نبودم و پیش از فروش محموله سنگین دستگیر شدم.

چند کیلو مواد در خانه‌ات کشف شد؟

حدود ۱۰ کیلو گرم هروئین. دادگاه حکم اعدام به من داد و باید در زندان منتظر مرگ می‌نشستم؛ به همین دلیل نقشه کشیدم تا هرچه زودتر از پشت میله‌های زندان فرار کنم تا حکم مرگم را اجرا نکنند و فرصت زندگی داشته باشم.

از نقشه فرارت بگو؟

در زندان به یکی از دوستانم زنگ زدم و خواستم تا کمکم کند. او هم قبول کرد و به این ترتیب نقشه فرار را کشیدیم. از سوی دیگر به حکم اعتراض کردم و برای قاضی نوشتم که اطلاعات جدیدی درباره چند قاچاقچی بین‌المللی دارم. به این ترتیب روز حادثه وقتی مرا از زندان به دادگاه انتقال می‌دادند، ‌دوستانم به‌خودروی حمل زندانی حمله کرده و توانستند مرا فراری بدهند.

بعد از فرار چه کردی؟

به شهرهای مختلف رفتم و با هویت جعلی زندگی می‌کردم اما درآمد خوبی نداشتم. تصمیم گرفتم به تهران بیایم و برای تامین مخارج زندگی دست به سرقت بزنم. خانه‌ای در پایتخت اجاره و آنجا را تبدیل به پاتوق کردم. عده‌ای را جمع کردم و روزانه راهی مناطق مختلف تهران می‌شدیم و خانه‌ها را خالی می‌کردیم. فکرش را نمی‌کردم که دستگیر شوم اما حالا که گیر افتادم به‌شدت پشیمانم، چون جرم دیگری به پرونده سنگینم اضافه شده است.

کد خبر 718406
منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار حوادث

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha