آزاده مختاری: 2 سارق حرفه‌ای که در طول 3‌ساعت به 5 طلافروشی در جنوب شرق تهران دستبرد زده بودند، در بررسی‌های تخصصی پلیس دستگیر شدند.

متهمان 2 هم محلی بودند که برای انتقام‌گیری از پدر یکی از آنها نقشه سرقت‌ها را عملی کرده بودند.

ساعت 7:30 بعد از ظهر 7دیماه، ماموران پلیس در جریان دستبرد 2 مرد موتور سوار به یک طلافروشی در جنوب شرق تهران قرار گرفتند.

بررسی‌های اولیه نشان می‌داد یکی از سارقان بعد از نزدیک شدن به مغازه طلافروشی با پرتاب سنگ، ویترین مغازه را شکسته و بعد از سرقت مقداری طلا، همراه دیگر همدستش که سوار یک موتورسیکلت بود،از محل گریخته است.

هنوز چند ساعت از این ماجرا نگذشته بود که ماجرای سرقت از 4 طلافروشی دیگر که همه آنها توسط 2 جوان موتورسوار صورت گرفته بود، به پلیس گزارش شد. تحقیقات نشان می‌داد تمامی این سرقت‌ها با استفاده از یک شگرد و از سوی همان 2 سارقی صورت گرفته که نخستین سرقت را رقم زده بودند.

وقوع 5 سرقت سریالی از طلافروشی‌ها، آن هم در مدت 3ساعت، باعث شد تا یک گروه ویژه از کارآگاهان اداره اول آگاهی تهران مامور رسیدگی به این پرونده شوند و به این ترتیب بررسی‌های تخصصی برای شناسایی سارقان موتورسوار آغاز شد.

ماموران در نخستین اقدام به بررسی صحنه سرقت‌ها پرداختند و در تحقیق از شاهدان و بررسی فیلم‌های ضبط شده توسط دوربین مداربسته طلافروشی‌هایی که هدف سارقان قرار گرفته بودند، به جمع آوری اطلاعاتی پرداختند که می‌توانست پلیس را در شناسایی سارقان یاری دهد.

آنها در شاخه دیگری از تحقیقات، با این احتمال که سارقان برای فروش طلاهای مسروقه به طلافروشی‌های شهر مراجعه خواهند کرد، محل‌های احتمالی فروش طلاها را به صورت نامحسوس زیرنظر گرفتند تا اینکه بعد از گذشت 2 روز به نخستین سرنخ‌ها از سارقان دست یافتند.

این سرنخ را یکی از مخبرین پلیس در اختیار گروه تحقیق قرار داد. او مدعی بود مرد مرموزی به یک طلافروشی در بازار تهران رفته و قصد دارد مقداری طلای بدون فاکتور را به فروش برساند.

با این اطلاعات، ماموران عازم طلافروشی مورد نظر شدند و مرد مرموز را قبل از خروج از مغازه دستگیر کردند. وقتی مشخص شد طلاهای کشف شده از متهم، همان طلاهای مسروقه‌ای است که توسط دزدان موتورسوار به سرقت رفته است، مرد جوان به اداره پلیس انتقال یافت و تحت‌بازجویی قرار گرفت.

« این طلاها متعلق به من نیست و آنها را از برادرم گرفته‌ام. او مالک یک کارگاه تعمیر طلاست و ساعتی قبل از من خواست طلاها را به طلافروشی ببرم و برایش بفروشم.»
مرد جوان در حالی این جملات را بیان می‌کرد که مدعی بود از ماجرای مسروقه بودن طلاها بی‌خبر است. وقتی ماموران با این ادعای او مواجه شدند، عازم محل کار برادر وی شده و او را نیز دستگیر کردند.

متهم دوم اما مدعی بود طلاهای مسروقه را از 2 جوان که فقط اسم آنها را می‌داند خریداری کرده و قرار است فروشندگان برای گرفتن پول طلاها بار دیگر به کارگاه او مراجعه کنند.

متهمان در آلبوم عکس

اظهارات مرد طلاساز در حالی بیان می‌شد که وقتی ماموران پلیس، آلبوم عکس مجرمان سابقه‌دار را در اختیار وی قرار دادند، او در بین عکس‌ها، مردان جوانی که طلاها را به او فروخته بودند شناسایی کرد. به این ترتیب جست‌وجو برای دستگیری مظنونان اصلی پرونده که دارای سوابق کیف‌قاپی و شرارت هم بودند وارد مرحله‌ای تازه شد.

از آنجا که پلیس توانسته بود هویت این 2 مظنون را شناسایی کند، تمامی پاتوق‌های آنها را زیر نظر  گرفت تا اینکه 48 ساعت بعد از سرقت‌های زنجیره‌ای، یکی از آنها را در خیابانی در جنوب تهران شناسایی کرد.

وقتی ماموران قصد دستگیری مرد جوان را داشتند، وی با مشاهده خودروی پلیس به  داخل خودرویش دوید و سعی داشت از محاصره ماموران فرار کند؛ اما گلوله‌های پلیس با اصابت به لاستیک خودروی متهم،آن را پنچر کرد و مانع فرار وی شد. 

با دستگیری مرد جوان واعتراف وی به سرقت‌های زنجیره‌ای از طلافروشی‌ها، همدست وی نیز دستگیر شد و در بازرسی مخفیگاه او، مقداری از طلاجات مسروقه کشف و ضبط شد.

اعتراف عجیب

متهم اصلی این پرونده فرزند یک مرد ثروتمند است که بعد از بازداشت مدعی شد هیچ مشکل مالی نداشته و به خاطر اختلافاتی که با پدرش داشته، نقشه این سرقت‌ها را عملی کرده است.

این مرد جوان در جریان بازجویی‌ها مدعی شد: « 7 ماه قبل بر سرکار و حق و حقوقم با پدرم درگیرشدم، بحثمان بالا گرفت و من شرکت او را ترک کردم. از همان روز بود که تصمیم گرفتم هر طوری شده از پدرم انتقام بگیرم.

ابتدا به سراغ یکی از دوستان قدیمی‌ام که چندین بار به خاطر شرارت‌هایش روانه زندان  شده بود رفتم. تصمیم داشتم با دزدی آبروی پدرم را ببرم. نقشه‌ام را با دوست قدیمی درمیان گذاشتم و او هم قبول کرد که همکاری کند.

به این ترتیب، در ابتدا به سراغ کیف قاپی رفتیم و در مدت زمان کوتاهی بیش از60 فقره کیف قاپی و گردنبند‌قاپی در تهران و کرج مرتکب شدیم. بعد از آن بود که نقشه سرقت‌های بزرگ‌تری را طراحی کردم و این بار تصمیم به سرقت از طلافروشی‌ها گرفتم.

مرد جوان افزود: این بار همراه دوستم سوار یک موتور سیکلت به خیابان 17 شهریور رفتیم و در  3 ساعت به 5  طلافروشی دستبرد زدیم تا اینکه ماموران ما را شناسایی و دستگیر کردند.

ویترین‌های ضدضربه

سرهنگ محمدیان- رئیس پلیس آگاهی پایتخت- با اعلام این خبر از طلافروشان خواست برای ویترین مغازه‌هایشان از شیشه‌های نشکن و ضد ضربه استفاده و مغازه‌هایشان را به دوربین مداربسته مجهز کنند

کد خبر 71936

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز