همشهری آنلاین - بهاره خسروی : پسر نازپرورده خانواده که در یکی محلههای غرب تهران متولد شد. استعداد خوبی در ورزش و درس داشت و حسابی مورد حمایت خانواده بود. کارنامه ورزشیاش را که زیر و رو کنی کلی مدال و رتبههای افتخارآمیز و حتی مدارک مربیگری رشتههای مختلف ورزشی در آن دیده میشود. اما همه چیز برای سامیار با یک اشتباه در دوران دانشجویی به یکباره تغییر کرد و باعث اسارتش در بند بیماری اعتیاد شد. سامیار به قول خودش با دید باز درگیر این بیماری شد و بارها تصمیم به ترک و رهایی گرفت؛ اما همه این تصمیمها چندان دوام نداشت و خیلی زود دوباره به چرخه این گرفتاری بازگشت تا تقریبا ٣ سال پیش بود که سامیار تصمیم جدی به ترک اعتیاد گرفت و به نیت جبران خسارتهای اجتماعی که در دوران بیماریاش متحمل شده بود تصمیم گرفت مددیار کمپهای ترک اعتیاد و گرمخانهها شود. او با همین هدف، بیماری اعتیاد را پشت سر گذاشت و یک سالی هم است که مددیار یکی از گرمخانههای شهر تهران است. اگر علاقهمند به شنیدن قصه سامیار هستید تا پایان همراه باشید.
دانشگاه و گرایش به اعتیاد
سامیار عاشق ورزش بود. از ورزشهای توپی مانند فوتبال و بسکتبال گرفته تا شنا و غریق نجات که در همه این رشتهها کارنامه موفقی دارد. او با اشاره به همین موضوع سر صحبت را باز میکند : «مدرک درجه ٣ مربیگری و داوری فوتبال و غریق نجاتی شنا را دارم. عشق ورزش بودم به همین دلیل در دانشگاه هم رشته تربیتبدنی را انتخاب کردم. سال ورودی سال ١٣٨٦ رشته تربیتبدنی هستم. در واقع اعتیادم هم از همین سال در دانشگاه شروع شد. در آن دوران ناخواسته جذب دوستانی شدم که اعتیاد داشتند و همپای آنها برای مصرف مخدر شدم. تا سال ١٣٩٠ درسم تمام شد حسابی با این دوستان دمخور بودم حتی به خاطر آنها یک ترم از درسم ماند و نتوانستم مدرکم را بگیرم.»
سامیار بعد از ناکامی در تحصیل همان سال به خدمت سربازی در شهر کرمان اعزام و این شروع سختیهای تازه در زندگیاش میشود. اعتیادش رو به افزایش میگذارد و باید دوسالی را دور از خانواده سر کند و این بار برای تامین نیازش به هروئین روی میآورد. این ماجرا سختی کارش را چند برابر میکند.
ترک ناموفق اعتیاد
سامیار قصه ما دو سال سخت را در کرمان سپری میکند و دوباره راهی تهران و آغوش خانواده میشود. اما این بار ماجرای تازهای در راه است خواهرش با یک وکیل خوب و موفق ازدواج میکند. او باید برای حفظ آبروی خانواده و خوشبختی خواهرش باید ماجرا را پنهان یا اعتیاد را ترک کند: «موضوع ازدواج خیلی مهم بود. توصیه شد بهخاطر ازدواج خواهرم به ترک اعتیاد فکر کنم. آن زمان پدرم هم تریاک مصرف میکرد و بهواسطه اعتیاد من خیلی اذیت شد و بیش از همه مادرم بود که رنج میکشید. ما نمیخواستیم کسی متوجه اعتیاد ما شود. تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم. اما ماجرا به آن روندی که باید ادامه پیدا کند نشد. »
سامیار تعریف میکند که همه از ماجرای اعتیادش به نحوی مطلع بودند، اما کسی نمیدانست که هروئین مصرف میکند. او بعد از مدتی نسبت به این داماد تازهوارد خانواده حس صمیمت پیدا میکند و ماجرای مصرف هروئین را بازگو میکند. سامیار با تشویق خانواده و اطرافیان دوباره تصمیم به ترک اعتیاد میگیرد و این بار با اعضای «کنگره ٦٠» آشنا میشود.
او میگوید : «دو سالی با اعضای این کنگره برای رهایی از بیماری همراه شدم. جمعهها همراه اعضا در پارک طالقانی ورزش میکردیم. دو مدال در رشتههای بسکتبال و فوتبال همراه اعضای همین گروه از مسابقات کسب کردم. آنجا آموزشهای خوبی داشتیم. در کنگره بیشتر تاکید بر روی جهانبینی و تغییر نوع نگرش برای داشتن اراده و گذشتن از سد تلخیها شکستها و ناکامی میشد. اما روراست نبودم و همچنان به مصرف موادمخدر ادامه میدادم و همین موضوع باعث شد تا کنگره را ترک کنم و مسیرم در راه مصرف موادمخدر ادامه دادم. »
کمک به دوستان و گرفتاری در دام شیشه
اواخر سال ١٣٩٧ و اوایل سال ١٣٩٨ این بار جدی تصمیم به ترک اعتیاد گرفت و به کمپ ترک اعتیاد رفت. یکی از دوستان هم پیشنهاد داد که یک سالی در کمپ بماند و همانجا خدمت کند. او میگوید : «ماندن یکساله در کمپ برایم تصوری دور از ذهن بود. مدت درمان بیماریام بهپایان که رسید تصمیم گرفتم از کمپ راهی خانه شوم و بهجای ماندگاری دائم در رفتوآمد باشم. در اولین گام سراغ دوستان قدیمیام رفتم تا بانی کمک به آنها ترک مواد مخدرشان شوم اما نرفته دوباره آلوده شدم و پای بساط آنها نشستم و این بار به شیشه هم معتاد شدم و کار بدتر شد. »
رهایی از دام اعتیاد
یکی از مهمترین نیازهای درمانی، بیماران اعتیاد بیماری اعتیاد ایجاد امید و دلگرمی در فضای خانواده و جامعه است. سامیار چند بار ترک اعتیاد ناموفق داشت و به هر دری زده بود تا از بند این بیماری رها شود. نخستین روزهای بهار دو سال قبل بود که خسته و درمانده از همهجا دوباره تصمیم به ترک اعتیاد و رهایی گرفت. اما این بار با خودش عهد بست تا درمان کامل از کمپ بیرون نزند و تا جایی که امکان دارد برای بهبود و درمان سایر بیماران اعتیاد خدمت کند.
سامیار از ماجرای درمان کامل بیماریاش تعریف میکند : «این بار یکی از دوستان پیشنهاد ماندن ٢٨ روز در کمپ ترک اعتیاد را داد و گفت بعد از این مدت شمال می بریمت. به کمپ ترک اعتیاد قرچک ورامین رفتم. آن زمان نمیدانستم چه مدت زمانی باید در کمپ بمانم. به خیال خودم همان ٢٨ روز یا نهایت سه ماه ماندگاری در کمپ را تخمین میزدم. اما من یازده ماه در کمپ ماندم الان که فکر می کنم این مدت ماندگاری در تقویت ارادهام برای ترک اعتیاد کمک فراوانی کرد. اگر سر ٢٨ روز یا سه ماه از کمپ بیرون میزدم دوباره به اعتیاد روی میآوردم. البته در آن مدت هم اجازه ورود و خروج از کمپ را داشتم. »
وفا به عهدی که بستم
دو سالی است که سامیار پاک شده و زندگی جدیدی را شروع کرده است. او با خودش عهد بسته بود تا به جبران خسارت اجتماعی و آزارهایی که به خود و خانوادهاش در سالهای بیماری اعتیاد تحمیل کرده در کمپها و مددسراها خدمت کند: «افرادی که اعتیاد دارند بیش از هر کسی به خودشان ضربه میزنند و سختی میکشند. من دوست داشتم بعد از گذر از همه سختیها تجربیاتم را در اختیار کسانی قرار دهم که مثل ما در این سختیها درمانده شدهاند و نمیدانند چه کنند. هر چند این، کار سخت و پر فرسایشی است اما همین که بتوانم نور امید را در دلی شکسته و ناامید زنده کنم یعنی قدمی برای جبران گذشته برداشتهام. نزدیک یک سالی است که در مددسرا فعالیت دارم تا به همه بیماران اعتیاد و کسانی که از خانواده و جامعه طرد شدهاند کمک کنم و بگویم من هم از جنس شما هستم. »
مشکل مدارک هویتی برای بازگشت به زندگی
مهمترین مشکل آسیبدیدگان اجتماعی و کارتنخوابها و معتادان و... برای بهبود و بازگشت دوباره به جامعه وجود انگیزه و هویت است. سامیار میگوید : «متاسفانه بیشتر افرادی که در مددسراها بهعنوان کارتنخواب اسکان پیدا میکنند هیچ مدرک هویتی ندارند. نخستین نیاز هر فرد بیمار این است که بعد از بهبودی از سوی جامعه پذیرفته شود؛ بنابر این نیاز به کار و اوراق هویتی دارند. نبود اوراق هویت مانع از پیدا کردن کار مناسب برای آنها میشود و همین ماجرا بیانگیزگی و زمینه بازگشت دوباره به بیماری را میان آنها فراهم میکند.»
به گفته او به دلیل مصرف موادمخدر هورمونهای مورد نیاز بدن فرد معتاد، ترشح نمیشود و بهمرور زمان حواس پنجگانه هم کم کار میشود. برای بازگشت دوباره بدن به حالت عادی یازده ماه زمان لازم است. شاید از نظر جسمانی بعد از ترک موادمخدر در اوایل مشکلی بروز نکند اما به دلیل عدم ترشح هورمونهای مورد نیاز ناخودآگاه فرد به مصرف مواد تشویق دعوت میشود که این زمان نیاز به مراقبت و توجه بیشتری دارد.
نظر شما