در اینجا بهانه این نیست که راههای برون رفت از این مشکل را بررسی کنم و در آخر هم به این نتیجه برسم که اگر برنامه جامع کاهش آلودگی هوا به اجرا درآید، آلودگی رفع میشود و به این دلخوش کنم که این مشکل حتما حل شدنی است. نه اصلا تصور نکنید که قصدم از نوشتن این گزارش مرور پرونده آلودگی هواست، بلکه قرار است در این گزارش با ارائه آمارهای مختلف مقصر اصلی آلودگی هوای تهران و سایر شهرهای ایران را معرفی کنم. قرار است بگویم که چه عاملی باعث مرگ روزانه 27 نفر در تهران میشود. اگر شما این گزارش را تا آخر بخوانید، باید متوجه شوید که چرا هر ساله میزان مرگ و میر شهروندان تهرانی بر اثر امراض ناشی از آلودگی هوا بیشتر میشود.
میگویند کارخانههای صنعتی بسیاری در اطراف تهران قرار دارد، میگویند این شهر پر است از کارخانههای آلاینده، میگویند بیش از 3 میلیون و 600 هزار خودرو در این شهر تردد میکند و روزانه 1200 خودرو نیز به جمع آنها افزوده میشود. آمارهای بسیاری در مورد آلایندههای سطح شهر وجود دارد. حتی در طول سالهای گذشته اعلام شد که بیش از 86 درصد از آلایندگی سطح شهر تهران بر عهده منابع متحرک است. حتی میگویند که حدود دو میلیون و 289 هزار و 762 تن انواع آلایندهها از منابع متحرک به هوای تهران وارد میشود، اما هیچ کس در طول این سالها که همیشه بحث آلودگی هوای تهران داغ بوده و کارشناسان بسیاری را به سخن گفتن واداشته نگفت که عمده دلیل آلودگی هوای تهران سود سالانه معادل 9 هزار میلیارد تومان است که به جیب خودرو سازان میرود.
در طول این سالها هیچ کس حتی سراغی از خودروسازانی نگرفت که با تولید خودروهای بیکیفیت و پرمصرف علاوه بر آنکه منابع سوختی ما را تلف میکردند، سم را به ریههای مردم فرو میکردند، آنهم به خاطر سودی معادل 9 هزار میلیارد در سال. اصلا قرار نبود در طول این سالها کسی به فکر مردم باشد. برخی وزارتخانهها هم نگران این بودند که مبادا واردات خودروهای استاندارد، کمر خودروسازان داخلی را بشکند، بله خانمها و آقایان،ماجرا از این قرار است؛ خودروسازان اولین متهم مرگ شهروندانی هستند که بر اثر آلودگی هوا میمیرند و هر ساله به تعدادشان اضافه میشود.
تلاش 40 ساله خودروسازان داخلی برای تولید خودروی بیکیفیت پیکان که قیمت تمام شدهاش در حدود 2 میلیون و 100 هزار تومان است، بیش از هرچیز به بهای آلوده شدن هوای بسیاری از شهرهای کشور تمام شدهاست. اما این خودروی بیرقیب شاید سودآورترین محصولی باشد که در میان خودروسازان جهان تولید شدهاست.
مسلما تنها دلیل این بیرقیب بودن، بازار انحصار تولید خودرو و حمایت چند وزارتخانه از خودروسازان است. کار تا آنجا پیش رفته است که سازمان محیط زیست که اولین وظیفهاش حمایت از محیط زیست کشور است، در زمره حامیان تولیدکنندگان خودرو برآمده است و در طول 40 سال گذشته با دادن مجوزهای مختلف بهخودروسازان نه تنها مانع تولید آلایندهترین خودروی حال حاضر جهان شده، بلکه مشوقهای مختلفی نیز در اختیار خودروسازان گذاشته است تا این شرکتها بیقیدانه 40 سال محصولی را روانه بازار کنند که هم به لحاظ آلایندگی غیراستاندارد است، هم به لحاظ مصرف سوخت.
این تمام کاری است که خودروسازان کردهاند. عجیب است که در سال 81 شرکت ایرانخودرو با افتخار حاصل 40 سال تلاش خود را اعلام میکند. این شرکت که روزگاری با تلاش علیاکبر خیامی و برادرانش تاسیس شد و سرمایهای اندک داشت، بعد از 40 سال اعلام کرد که سرمایه این شرکت چیزی در حدود 240 هزار میلیارد تومان است. این رقم در مقایسه با سود خودروسازان جهان چشمگیر است. رقمی معادل 240 میلیارد دلار حاصل تلاش 40 ساله خودروسازی است که تنها یک محصول تولید کرد؛ پیکان. شکی نیست که این سود، به بهای مرگ تدریجی شهروندان شهرها و مصرف بیش از اندازه انرژی در کشور تمام میشود. مصرف روزانه 70 میلیون لیتر بنزین در کشور، نه تقصیر مردم است و
نه هیچ کس دیگر، تنها دلیل بالا بودن مصرف سوخت در کشور 40 سال تولید خودرویی پر مصرف است؛
خودرویی که در بهترین حالت در هر 100 کیلومتر 10 لیتر بنزین مصرف میکند و با مستهلک شدن نیز مصرف بنزیناش تا 15 الی 17 لیتر هم میرسد؛ خودرویی که سالانه 2 میلیارد دلار بنزین مصرف میکند؛ بودجهای که معادل 8 برابر بودجه توسعه ناوگان حملونقل عمومی است؛ خودرویی که بیش از 7 برابر لوکوموتیو آلودگی تولید میکند، اما سود سالانه این خودرو برای شرکت سازندهاش رقمی معادل 9 میلیارد دلار است.
این یک واقعیت است که 40 سال تولید پیکان از کارخانه سازندهاش هیولایی ساختهاست که دیگر هیچ کس یارای مقابله با آن را ندارد. این هیولا بیتردید در طول نیم قرن، با مرگ تدریجی شهروندان بزرگ شدهاست و قربانیاناش همچنان در راهند.
خط آخر
حتما قرار است فاجعه لندن در تهران نیز رخ دهد. حتما قرار است که رشد حیرتآور مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا، همچنان ادامه یابد و کارخانههای تولیدکننده خودروهای بیکیفیت به سودشان دست یابند. انگار هیچچیز نمیتواند پدیده پیکان را از چرخه بحران زندگیمان خارج کند. سازمان محیط زیست با وجود آنکه در روزهای بحران آلودگی هوا با صدور بیانیهها و اخطارها تلاش میکند حضور خود را جدی نشان دهد، همچنان بهخودروهایی که موتور محرکه پیکان را دارند مجوز میدهد. این سازمان همچنان از تولید موتور سیکلتهای آلاینده حمایت میکند. وزارت صنایع و معادن نیز با صدور مجوز برای شرکتهای تولید کننده، محصولات پرمصرف و آلاینده را روانه بازار میکنند و از ورود خودروهایی با استاندارد بالای زیست محیطی و مصرف بسیار کم جلوگیری میکند.
تمامی دستگاههای دولتی مصرف بسیار سوخت در کشور را موجب شدهاند و همچنین اولین متهم افزایش آلایندگی در شهرها هستند و در این میان شهروندان قربانیان خاموش آنان. خانمها و آقایان، آنان آزادانه محصولاتی تولید میکنند که قرار است سرانجام ما را بر اثر خفگی یا تنگی نفس یا هر چیزی مثل این بکشند و ما چقدر خوشحالیم که بهخودروی ملی دست یافتهایم یا سود سالانه شرکتهای داخلی خودروساز از کارخانههایی مانند بنز و یا نمونههای آسیای شرقی بسیار بیشتر است. خانمها و آقایان، آنان پول خون ما را در جیبهایشان گذاشتهاند.