او سال گذشته با حضور در 3 نمایش جزو پرکارترین بازیگران تئاتر محسوب میشد .
امسال نیز با 3 نمایش «کابوسهای یک پیرمرد بازنشسته خائن ترسو»، «خشکسالی و دروغ» و «پیچ تند» به ترتیب به کارگردانی نادر برهانی مرند، محمد یعقوبی و کتایون فیض مرندی در جشنواره تئاتر فجر حاضر است تا بار دیگر خود را به عنوان یک بازیگر پرکار مطرح کند. به همین بهانه با او گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
- مدتی بود از تئاتر فاصله گرفته بودید اما به یکباره با حضور در چند نمایش به تئاتر برگشتید و به نوعی جبران تمام غیبتهایتان را در یک سال جبران کردید. این پرکاری از کجا ناشی میشود؟
به دلیل مشکلات شخصی حدود یک سال و نیم از تئاتر فاصله گرفته بودم و در هر هیچ نمایشی نتوانستم به ایفای نقش بپردازم. در واقع مشکلات باعث شده تا از تئاتر فاصله بگیرم. اما سرانجام با حضور در نمایش «ماه در آب» به کارگردانی محمد یعقوبی، فرصت حضور مجدد در صحنه را پیدا کردم و خوشبختانه این روند تداوم پیدا کرد و مرتب در کارهای مختلفی حاضر شدم. در واقع این غیبت و دوری باعث شد با یک انرژی مضاعف بازگردم. در این مدت یکسری پیشنهادات داشتم که به شدت علاقهمند بودم در آنها حضور داشته باشم. نمایشنامه «غلتشنها»را 5-4 سال پیش نمایشنامه خوانی کرده بودیم و علاقه زیادی داشتم تا در اجرای عمومی آن هم حضور داشته باشم. نمایشنامه«ماچیسمو» یعقوبی را هم که قبلا خوانده بودم و به آن بسیار علاقه داشتم.
- به غیر از علاقه شخصی و دوری، دلایل دیگری هم برای پرکار بودن در این عرصه داشتید؟مثلا مباحث مالی و... .
من معتقدم. بازیگر نباید پرکار باشد و حتی پرکاری را برای بازیگر بد میدانم. در این صورت بازیگر نمیتواند روی نقشهایش تمرکز کند و انرژیاش را از دست میدهد. بنابراین در ایفای نقش هم نمیتواند متفاوت عمل کند. هر بازیگر برای هر نقشی باید چند ماه روی کارش فکر و تمرکز کند اما گاهی مشکلات مالی هم در این راستا تاثیرگذار است.
البته من در تئاتر فقط نقشهایی را که دوست داشتهام انتخاب کردهام، در حالی که پیشنهادهایی در حوزه سینما و تلویزیون داشتم که فقط به لحاظ مالی، پیشنهاد مناسبی بود! اما حتی مشکلات و مسائل مالی هم سبب نشد تا این نقشها را بپذیرم. البته درآمد تئاتر هم به هیچ عنوان مکفی نیست و همیشه دستمزدها خیلی دیر پرداخت میشود، در حالی که میزان دستمزد بازیگران در سینما و تلویزیون به مراتب بالاتر از تئاتر است اما همچنان حضور در تئاتر با تمام مشکلاتش را به حضور در سینما و تلویزیون ترجیح میدهم.
- در 2 سال گذشته، همواره در جشنوارهها پرکارتر بودهاید. دلیل این پر کاری در زمان جشنوارهها چیست؟
دلیل اصلی آن ضعف مدیریت است. در همین جشنواره فجر برخی کارگردانان از حضور در جشنواره به دلیل کمبود بازیگر انصراف دادهاند. بیشتر بازیگران هم اینک در 3-2 نمایش مشغول بازی هستند و دلیل اصلی این امر این است که بازیگران نمیخواهند در سال آینده بیکار باشند. در حال حاضر گروهها ناچار به اجرای عمومی بعد از جشنواره هستند. بنابراین در زمان جشنواره هر بازیگری باید در 3-2 کار حضور داشته باشد تا سال بعد، بیکار نماند، در حقیقت ترس از بیکاری را باید دلیل اصلی این پرکاری در زمان جشنواره دانست.
- البته یک دلیل دیگر این مسئله هم کمبود بازیگر است، قبول دارید؟
100درصد. در 4 سال گذشته بازیگران جدیدی به تئاتر کشور وارد نشدهاند. در این دوره با اینکه اتفاقات خوبی رخ داده است اما یکی از بزرگترین ایرادهای مدیریت جدید این است که جلوی رشد جوانان گرفته شده است. آمار نشان میدهد در 4 سال گذشته عده بسیار کمی توانستهاند وارد بازار کار حرفهای تئاتر شوند و در این میان هیچ نشانی از استعدادهای جوان دیده نمیشود، در حالی که در دوره قبلی ریاست مرکز هنرهای نمایشی، جوانان زیادی از جمله خود من وارد بازار حرفهای تئاتر شدیم و در آن دوران استعدادهای زیادی به تئاتر معرفی شدند.
در این دوره بخش عمدهای از تمرکز مسئولان اداره کل هنرهای نمایشی، روی نمایشهای مذهبی بود و به لحاظ کمی شاهد رشد خوبی در این عرصه بودیم اما متاسفانه حمایتهای لازم حتما از این جریان صورت نگرفت تا به لحاظ کیفی در این عرصه هم شاهد رشد و پیشرفت چندانی نباشیم. در حقیقت ضعف مدیریت در این دوره جلوی رشد و ظهور استعدادها را گرفت.
در همین دوره به دلیل تشدید مشکلات مالی، میزان پایین دستمزدها و تاخیر در همین پرداختهای ناچیز شاهد کوچ بازیگران تئاتر به سینما و تلویزیون هستیم. این هم یکی دیگر از دلایل کاهش بازیگر در عرصه تئاتر است. در واقع در دوره مدیریت فعلی بستر فعالیت هنرمندان نسبت به 4 سال قبل بستهتر شده و جلوی رشد و پیشرفت در حوزههایی مثل نمایشنامهنویسی و کارگردانی گرفته شده است. در تئاتر استعدادهای زیادی در حال شکوفا شدن هستند که بستر فعالیت برای آنان فراهم نیست. در مقابل و برای جذب مخاطب با دستمزدهای بالا،بازیگران سینما را به تئاتر میآورند تا تماشاگران از نمایشها استقبال کنند، در حالیکه در تمام دنیا منتقدان به شدت با چنین روشهایی مخالف هستند و به آن اعتراض میکنند.
- در ا جرای امسال، تجربه ایفای 3 نقش متفاوت را داشتید، «کانال کمیل» نمایشی دفاع مقدسی، «غلتشنها» نمایشی کمدی و «ماچیسمو» نمایشی تاریخی سیاسی بود. تقریبا اجرای این 3 نمایش هم همزمان شد و همزمان در 2 کار بازی میکردید. ایفای نقش سه شخصیت متفاوت کمی دشوار به نظر میرسد، چگونه با آن کنار آمدید؟
من اعتقاددارم یک بازیگر باید همه نوع نقشی را تجربه کند. بازیگر باید برای خودش متد داشته باشد. تمرکز روی یک متد و شیوه خاص در بازیگری، باعث رشد و پیشرفت بازیگر میشود. در تئاتر یاد گرفتم نقشهای متفاوت را بپذیرم و با اتکا به متد و شیوه به سمت رشد و پیشرفت قدم بردارم. اگر یک بازیگر روی حس، ذهنیت و بدنش تسلط داشته باشد و بتواند به نقطه ایده پردازی برسد، میتواند در ایفای نقشهای متفاوت موفق باشد.
- در جشنواره امسال هم باز در 3 نمایش حضور دارید. این تفاوت نقش و بازی در اجراهای امسال هم وجود دارد؟
هر 3 نمایشی که امسال در آنها حضور دارم، کارهای متفاوت و خاصی هستند، اما به دلیل اینکه نمایش «کابوسهای یک پیرمرد...» بلافاصله بعد از جشنواره اجرای عمومی میشود، انرژی بیشتری روی آن گذاشتم، چون فرصت اصلاح و روتوش برای این نمایش وجود نداشت. در عین حال نقشم در این کار، نقش سخت و پیچیدهای است. در «کابوسهای...» نقش یک پیرمرد را بازی میکنم که زندگی و گذشتهاش را در مقابل چشمانش میبیند؛ او کم صحبت میکند و بیشتر احساسات و عکسالعملهایش را بروز میدهد.
نمایش «خشکسالی و دروغ» محمد یعقوبی هم تجربه جدیدی است. در این نمایش نقش یک وکیل 40ساله را بازی میکنم که دوبار ازدواج کرده است و تماشاگر شاهد زندگی و شرایط زناشویی او است. در نمایش «پیچ تند» هم نقش آلبرت یک مسیحی 30ساله را برعهده دارم که عاشق همسرش است،اما قرار است از او جدا شود و... .
در حقیقت هیچکدام از این نقشها حتی در جزئیات هم با یکدیگر اشتراکاتی ندارند و کاملا با هم متفاوت هستند.