وزیر اسبق کشور و رئیس کنونی سازمان بازرسی گهگاهی هم به عملکردهای اقتصادی دولت نهم تاخت. پورمحمدی در این مصاحبه تاکید میکند که انتقادهای گاهگاهش نه فقط متوجه دولت نهم که حتی متوجه عامه مردم بوده است اما منتقدان تنها بخشی را که مربوط به دولت بوده است برجستهتر کردهاند. با این وجود همین انتقادها و سفرهای استانی اخیر پورمحمدی شائبه حضور اولین وزیر کشور کابینه نهم در انتخابات ریاستجمهوری دهم را تقویت کرد.
او احتمال حضورش را در انتخابات نفی نمیکند و حالا در کنار محمدجهرمی، وزیر کار دولت نهم، 2 وزیری(فعلی و سابق) هستند که برای رقابت با رئیس دولت، احتمالا به عرصه انتخابات ریاستجمهوری دهم ورود پیدا میکنند. بازدید رئیس سازمان بازرسی از روزنامه همشهری فرصتی به دست داد تا در گفتوگویی با وی، رخدادهای انتخاباتی و مسائل اجتماعی کشور را بررسی کنیم.مباحث مربوط به رخدادهای انتخاباتی را در این بخش میخوانید.
- این روزها موضوع نامزدی شما در انتخابات مطرح است. کدام یک از جریانها یا گروههای سیاسی کشور از شما حمایت میکنند. شما عضو جامعه روحانیت مبارز هستید و با موتلفه و جامعه اسلامی مهندسین نیز جلساتی داشتهاید، ممکن است توضیح دهید که در این جلسات چه گذشته است؟
ببینید جریانات اصولگرا هنوز به یک جمعبندی نرسیدهاند و مواضع خودشان را بهطور مشخص اعلام نکردهاند. بهخصوص اینکه ما در شرایطی هستیم که ریاستجمهوری و دولت در اختیار جریان اصولگراست و طبعا تصمیمگیریها باید با ملاحظه این واقعیت باشد که طبق رویهای که در کشور ما و در بسیاری از نقاط دنیا وجود دارد معمولاً هر جریانی که قوه اجرایی را در اختیار دارد، سعی میکند تا حدی که میتواند حضور خود را ادامه بدهد و در رأس قوهاجرایی بماند. این واقعیتی است که مورد توجه همه صاحبنظران در جبهه اصولگرایی هست.
- شما عضو جامعه روحانیت مبارز هستید. نظر جامعه روحانیت و جامعه مدرسین درباره نامزدی شما چیست؟ آیا نظر مساعد آنها را گرفتهاید؟ چون به غیر از آقای کروبی، شما تا به حال تنها روحانی حاضر در انتخابات هستید. آیا در جلسات جامعه روحانیت که درباره انتخابات پیش رو است حضور پیدا میکنید؟
بله. در این جلسات بحثهای کلی مطرح بود و مصداقی بحثی نشده است.
- با جامعه اسلامی مهندسین و حزب موتلفه اسلامی چطور؟
با افرادی در جامعه اسلامی مهندسین صحبت کردهام، اما جلسه رسمی با اعضای این جامعه نداشتهام. با سایر احزاب و تشکلها نیز صحبتهایی داشتهام.
- در برخی سایتها گفته شده که آقای [محمدمهدی] فقیهی بهعنوان رئیس ستاد شما انتخاب شده است.
نه. من هنوز ستادی تشکیل ندادهام. در ثانی آقای فقیهی مسئولیتی ندارند.
- با بحث دولت ائتلاف ملی که مطرح میشود موافق هستید؟ و آیا بهعنوان یکی از نامزدهای بالقوه جریان اصولگرا، ورود شما را به عرصه انتخابات باید از کارکردهای دولت ائتلافی دانست؟ درصورت ریاستجمهوری از این طرح استفاده میکنید؟
ببینید منطق یک رفتار بالغ سیاسی حکم میکند که از همه ظرفیتهای موجود بهخوبی استفاده شود. اگر میشد مدلی را طراحی کرد که در این مدل بهترینها در خدمت مردم قرار بگیرند؛ این وجه بهتری پیدا میکرد اما این امکان عملا وجود ندارد. در واقع باید بگوییم بهدلیل گرایشهای مختلف و دیدگاههای متفاوت عملا این یکدستی نمیتواند پیش بیاید.
خب پس منطقیترین شکل چیست؟ منطقیترین شکل این است که استفاده از بهترینها در داخل بلوکهای سیاسی عملی شود. در کشور ما دو بلوک غالب شکل گرفته است؛ دو بلوکی که با عنوان اصولگرا و اصلاحطلب شناخته میشوند. بهترین حالت این است که هر بلوکی هر گاه قدرت را در اختیار گرفت از همه ظرفیت خودش استفاده کند.
این بهنظر من حداقل منطق بالغ و عاقلانه سیاسی است که باید اتفاق بیفتد. طبعا من به خاطر این گرایش و ذهنیتی که دارم فکر میکنم که این رفتار را باید انجام دهم. من با دوستان اصولگرا که صحبت میکنم سعی دارم آنها را به چنین گرایشی تحریک کنم. شاید ائتلاف تعبیر دقیقی نباشد ولی بهنظرم آنچه رایج شده میتواند بهعنوان یک مدل قابل دفاع در به کارگیری نیروهای یک بلوک سیاسی استفاده شود. من اگر مورد وثوق مردم قرار بگیرم حتما چنین مدلی را به کار خواهم گرفت.
- فقط در جریان اصولگرا؟
بله، در جریان اصولگرا. شاید از افرادی خارج از جبهه اصولگرایی به مقتضای یک تخصص ویژه و البته با داشتن صلاحیتهای لازم استفاده کنیم اما فکر میکنم اساس و شاکله هیات اجرایی را با نیروهای اصولگرا میبندیم.
- فکر میکنید تا چه زمانی با این حرکت بهاصطلاح موتور روشن و چراغ خاموش برای حضور در انتخابات باید ادامه بدهید؟
من نه چراغم خاموش است نه موتورم اما ملاحظاتی را در نظر میگیرم. من در یک دایره واقعبینانه با احترام به تفکر جمعی در حال حرکت هستم و با این شاخصها حرکت خودم را ادامه میدهم. خیلی اصرار به اینکه یک حرکت انفرادی به قصد اینکه حتما و به هر شکلی رئیسجمهوری شوم، ندارم.
- آقای جهرمی، وزیر کار دولت نهم اعلام کرده که احتمالا در انتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا میکند و سایت طرفدارانش نیز به راه افتاده است. اینکه از دولت نهم 2وزیر - شما وزیر اسبق کشور و آقای جهرمی وزیرکار کنونی- در تلاش هستند رقیب انتخاباتی رئیس دولت شوند چه معنایی دارد؟
معنای مشترکی ندارد. چون آقای جهرمی همچنان عضو کابینه دولت نهم است و من خارج از کابینه دولت نهم هستم.
- آیا فکر میکنید که دولت فعلی توانمندیهای لازم را ندارد که اصولگرایان در فکر نامزدهای دیگری هستند؟
دولت فعلی تواناییهایی دارد اما قرار نیست ما در سطحی از تواناییها متوقف بشویم. فکر میکنم ما وظیفه داریم که این تواناییها را ارتقا و رشد بدهیم.
- فکر میکنید مردم به یک اصولگرا به جای اصولگرای دیگر رای بدهند؟
(سکوت) بله، بستگی به کارآمدی افراد دارد. در نگاه مردم، کارآمدی افراد بسیار مهم است.
- یعنی نامزدها؟
بله. مردم گرایشهای مبنایی دارند و من اعتقادم این است که تمایلات عمومی مردم به جریان اصولگرایی قویتر است. اما این گرایش مبنایی براساس یک سری شاخصها و اصول تثبیت شده است که مهمترین آن کارآمدی نامزدها و نقش چهرهها با توجه به تحول شرایط است. به همین دلیل تمایل مردم به شخصیتها و چهرهها تا حدودی تغییر پیدا میکند. این چهرهها هستند که میتوانند شاخصها را بالا و پایین کنند و شاخصهای جدیدی را تعریف کنند. پس نقش چهرهها بهنظر من قابل تامل است. به همین دلیل است که امکان دارد مردم در یک جبهه از یک فرد به فرد دیگری تمایل نشان دهند؛ همانطوری که ما در انتخابات دور قبل دیدیم. روند انتخاباتی در جبهه اصولگرا کسی غیر از آقای احمدینژاد را نشان میداد. در چند هفته باقیمانده به زمان رای گیری تقریبا تمایلات مردم به خاطر تاثیر پذیری از چهرهها جابهجا شد.
- خودتان بهتر مطلع هستید که تقریبا در هیچ کدام از نظرسنجیها جز 5 نفر اول نیستید. با این وضع چگونه امیدوارید که مردم از چهره دیگری به شما روی بیاورند؟
البته شما هم بهخوبی بهخاطر دارید که رئیسجمهور فعلی نیز در نظرسنجیهای اولیه انتخابات قبلی، جزء گزینههای مطرح نبود. من دنبال یک تحول و انجام اصلاحات مبنایی در برخی امور کشور هستم، مثل اصلاحات اداری. فکر میکنم کشور نیازمند تحول و اصلاح اداری است و اگر این تحول اتفاق نیفتد بسیاری از اصلاحات دیگر به فرجام نخواهد رسید. هدف من پیش از آنکه پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری باشد، این است که این نگاه در جامعه چه بین مردم رای دهنده و چه در نگاه منتخب مردم، نگاه غالب شود و بهعنوان یک گرایش غالب در جامعه در بیاید. حضور من با یک سری اصول، اهداف، رویکردها و برجستهسازی برخی موضوعات همراه است.
- این هدف یا اصلاحات آیا به شخصیت حقوقی شما بهعنوان رئیس سازمان بازرسی کشور مرتبط است؟
نه، این تجربه اداری من است. در چند دهه گذشته در حوزههای مختلفی کار کردهام و احساس میکنم کشور از جهاتی رنج میبرد. باید از این جهت کمک کنیم، تلاش کنیم و برای اینکه تحولی در کشور ایجاد شود باید از ظرفیتهای موجود به خوبی استفاده کنیم. چنین رویکردهایی باید بهصورت غالب در جامعه بهوجود بیاید.
وقتی که در جامعه چند چهره برجسته که سابقه دارند و از امتیاز موقعیت اجرایی گذشتهشان بهخوبی استفاده کرده و مجددا در صحنه انتخاباتی حضور پیدا میکنند خواه ناخواه چهرههای جدید مورد توجه مردم نخواهند بود؛ یعنی چهرههایی که در گذشته موقعیتهای اجرایی و سیاسی داشتند طبعا در نگاه افکار عمومی از اقبال بیشتری برخوردارند تا چهرههای جدید و این کاملا بدیهی است. انشاءالله ما به یک بلوغ سیاسی برسیم که هر کسی که دوره خودش را سپری کرد دیگر نیاز نباشد پا به عرصه انتخابات بگذارد و از رانت موقعیتهای گذشتهاش استفاده کند. نکته دوم اینکه هنوز ما به یک سازوکار منسجم سیاسی از جهت گروهی نرسیدهایم. این کارکرد بهمراتب قویتر از کارکردهای شخصی است.
برای من جاذبه ندارد که با ظرفیتهای فردی و با تمهیدات مختلفی که در اطراف آن انجام میشود بخواهم موقعیتی را در کشور کسب کنم. بهنظر من این ما را به فرجام مطلوبی نخواهد رساند. اصرار من در حال حاضر این است که ما به مجموعهای با فعالیتهای هماهنگ و منسجم و با برنامه تبدیل شویم و به جای اینکه صرفا روی یک سری موقعیتهای فردی افراد برای رای آوری تاکید کنیم و افکار عمومی را به آن سمت بسیج کرده و همه سرمایههای خودمان را متوجه این رشته بکنیم، به یک سازوکار گروهی برسیم. میتوان بر موقعیتهای فردی تاکید کرد، هیچ اشکالی هم ندارد، در فضای سیاسی هم قدرت مانور خواهد داشت، جاذبه آفرینی هم خواهد کرد و گرایشهایی در جامعه ایجاد میکند، ولی منشأ تحول در کشور نمیتواند باشد.
- فرمودید که چهرهها میتوانند سرنوشت انتخابات را تغییر دهند و باز اشاره کردید که به 2 دلیل این امکان در حال حاضر وجود ندارد؛ در این صورت جایگاه شما برای ورود به این عرصه در کجاست؟
من فکر میکنم که هنوز صحنه خیلی شفاف نشده است. الان افرادی بهعنوان نامزد انتخابات مطرح هستند که یا از چهرههای گذشته هستند یا ابزار زیادی در اختیارشان است. کمی که صحنه شفاف شود واقعیتها بیشتر خود را نشان میهد.
- تحلیلتان از ریاستجمهوری دوباره آقای احمدینژاد چیست؟ فکر میکنید که به صلاح کشور است که احمدینژاد رئیسجمهوری بشود یا خیر؟
آقای احمدینژاد منتخب قبلی مردم است اما ما برای مقطع بعدی صحبت میکنیم. فکر میکنم اگر بتوانیم گام بالاتری را برداریم حتما به نفع مردم و کشور است.
- مجموعه اصلاحاتی که به آن اشاره کردید از کارهایی است که سازمان بازرسی انجام میدهد یا در جای دیگری کارهای دیگری در حال انجام است؟
شاید در کشور، من از معدود افرادی هستم که این همه تنوع ماموریت داشته و در حوزههای مختلف کار کردهام و اشراف به مسائل کلان و خرد کشور دارم. از آنجا که اشراف وسیع تری به مسائل کشور دارم احساس میکنم که نیازمند تحولات عمیق تری در بخشهایی هستیم. من وظیفهام این است که انجام این تحولات را تبدیل کنم به یک گفتمان غالب و بعد به یک وظیفه عمومی. با نامزدیام در انتخابات قصد دارم ادبیات تحول در جامعه به یک ادبیات غالب تبدیل شود؛ اگر فضا مهیا بود.
- برای این منظور برنامه ریزی خاصی صورت گرفته است؟
تلاش میکنم. افراد زیادی با دیدگاههای من هم فکری دارند و نظر مساعدی هم ابراز میکنند. فضا از پیچیدگیهایی برخوردار است. ولی شرایط ظهور و بروز این منویات وجود دارد و امکان اینکه این برنامهها بهفعلیت برسد دور از ذهن نیست و امکان اینکه در همین حالت جنینی باقی بماند هم هست.
- در انتخابات ریاستجمهوری گذشته کشور همیشه یا جریان اصولگرا پیروز بوده یا جریان اصلاحطلب و هیچ وقت جریان سومی متولد و پیروز نشده است. بهنظر میرسد الان شما به نوعی از یک جریان جدید صحبت میکنید.
من بهعنوان ساماندهی و شفافسازی و عاقلانهتر کردن فعالیت در جریان اصولگرا تلاش میکنم. این همه تحرک به خرج میدهم برای اینکه جریان اصولگرایی به قوام و انسجامی برسد، برای همین است که تاکنون اعلام نامزدی نکردهام وگرنه میتوانستم خیلی راحتتر اعلام نامزدی بکنم. دلیل عمده این است که مایلم این پروسه از همان مجرای خودش که مجرای جریان جمعی است طی شود.
- مشخصاً میتوانید بفرمایید که در چارچوب اصولگرایان چه گروههایی با شما کار میکنند؟
ما با اغلب دوستان صحبت میکنیم. بهعنوان فرد مورد نظر جریان اصولگرایی، مورد توجه هستم اما این جمع بندی هنوز صورت نگرفته است. جمعی وجود دارد که مورد توجه دوستان در جریان اصولگرایی هستند.
- اگر امر دایر بر این باشد که بین شما و آقای احمدینژاد، اصولگرایان به معرفی یک نامزد واحد تصمیم بگیرند ، شما چه تصمیمی میگیرید؟
من سعی میکنم از تصمیم جمعی و صریح اصولگرایان پشتیبانی کنم.