همشهری آنلاین - مهدی اسماعیلپور: از جمله چهرههای سرشناسی که در منطقه ما سکونت داشت و در رشته ورزشی پر طرفدار فوتبال فعالیت میکرد شاهین بیانی بود. کاپیتان سابق استقلال و مدافع سابق تیمملی که در دهه ۶۰ و ۷۰ از محبوبترین ورزشکاران ایران محسوب میشد. هرچند حدود ۱۰ سال میشود که شاهین از محله دولت و منطقه رفته است اما بسیاری از ساکنان قدیمی هنوز دوران حضورش در منطقه را به یاد دارند و با افتخار از او یاد میکنند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
بیانی زمانی که به بزرگترین افتخارات ورزشی خود یعنی قهرمانی با استقلال و تیمملی در آسیا دست پیدا کرد از بچهمحلهای ما بود. مغازه بستنیفروشی معروف او در خیابان شریعتی هم هنوز در خاطره بسیاری از ما مانده است. با کاپیتان شاهین بیانی شماره ۵ محبوب آبیهای پایتخت در مورد ۱۲ سالی که در منطقه ما زندگی میکرد و کار و کاسبیاش هم اینجا بود هم کلام میشویم و به ۲۴ سال پیش برمیگردیم.
متولد کدام محله تهران هستید؟
متولدسال ۱۳۴۰ هستم. درمیدان شهدا یا همان ژاله سابق، خیابان شهباز کوچه باباشاهی، روبهروی ورزشگاه شهدای شهباز متولد شدم و محله اصلی ما آن جا بود. تا ۲۵ سالگی در این محله که در منطقه ۱۳واقع شده است زندگی میکردیم.
چه سالی به منطقه ۳آمدید؟
سال ۶۹ که پس از ۳ سال بازی در کشور قطر به ایران و تیم استقلال برگشتم ۲ واحد آپارتمان در خیابان دولت تقاطع خیابان شریعتی خریداری کردم. یکی از این آپارتمانها برای خودم و دیگری برای پدرم و مادرم بود؛ اینگونه شد با خانواده به منطقه ۳ نقل مکان کردیم.
چه سالی ازدواج کردید؟
سال ۶۵ ازدواج کردم که سال اول را در خانه پدری زندگی میکردیم. بعداز آن به مدت ۳ سال با همسرم به قطر رفتیم و آنجا بودیم.
چند سال در منطقه ۳ سکونت داشتید؟
از سال ۶۹ تا سال ۸۰ در اینجا بودیم. در سال ۸۱ به محله نیاوران رفتم و حدود ۱۲ سال است در این محله زندگی میکنم البته در محله جدید خانهای خریداری نکردم و مستأجر هستم.
گویا در خیابان شریعتی یک مغازه بستنیفروشی هم داشتید که حسابی معروف بود؟
درست است. یک مغازه بستنیفروشی به اسم نیشکر داشتم که در خیابان شریعتی مقابل ظفر بود. البته ۶ دانگ آنجا برای خودم نبود و با کسی شریک بودم.
بسیاری از اهالی منطقه مغازه بستنیفروشی شما به اسم نیشکر را به خاطر دارند. خودتان خاطره از آن سالها دارید؟
همان سالها که در خیابان دولت زندگی میکردیم به مدت ۳ سال بستنیفروشی نیشکر را هم داشتم. از آن جا که بعد از ظهرها خودم دم مغازه بودم خاطرات زیادی از مردم و مشتریانی دارم که به آن جا میآمدند. خیلی از مردم فقط برای اینکه من را ببینند به نیشکر میآمدند. هیچوقت برخورد خوب و محبتآمیز مردم را فراموش نمیکنم.
بعد هم که این مغازه را فروختید؟
این مغازه را فروختم تا در میدان محسنی در پاساژ مریم یک مغازه خریداری کنم. هنوز هم این مغازه را دارم و آن را اجاره دادهام. این مغازه را به اسم دخترم شیما نامگذاری کردم که هنوز هم این اسم روی آن است. آن جا را اجاره دادم و در آن کار فروش لباس مردانه انجام میدهند. منتظرم تا پسرم بزرگ شود و مغازه را به او بسپارم.
چند فرزند دارید؟
یک دختر ۲۳ ساله به اسم شیما و یک پسر ۱۲ ساله به اسم شایان دارم.
آنها هم مثل شما اهل ورزش هستند؟
شایان تا دوران ابتدایی فوتبال بازی میکرد اما به دلیل علاقهای که به ورزشهای رزمی از جمله بوکس داشت وارد این رشته شد. دخترم هم ورزش میکند و بیشتر به اسکی علاقه دارد. مدتی هم عضو تیم اسکی ردبول بود و در آن فعالیت حرفهای داشت. شیما هنوز هم این رشته را دنبال میکند.
بیش از یک دهه در منطقه دولت که زندگی میکردید. از دید شما این محله چه ویژگیهایی دارد؟
محله دولت و دروس ساکنان اصیل و با فرهنگی دارد. بیش از ۱۰ سال آنجا زندگی کردم و اگر برای خرید مغازه و کار و کاسبی نبود هیچوقت این محله خوب را ترک نمیکردم و آن خانه را نمیفروختم. یکی از خوبیهای این محله نزدیک بودنش به محدوده مرکزی شهر و در عین حال خلوتی آن است. تمام امکانات لازم برای داشتن یک زندگی خوب و آرام در اینجا فراهم است و دسترسی خوبی هم به سایر نقاط شهر دارد. تمام مایحتاج مورد نیاز زندگی از سوپرمارکت گرفته تا قصابی هم در دسترس است.
از محل جدید زندگیتان راضی هستید؟
راضی هستم اما خب اجارهها خیلی بالاست! اما از طرف دیگر هم وقتی آدم از محلههای پایین شهر به محلههای بالاتر میآید برایش خیلی سخت است که دوباره به محلهای پایین برگرددد. برای همین به هر شکلی که شده بوده در محله نیاوران ماندگار شدهایم.
حالا چطور شد که تصمیم گرفتید در پاساژ مریم و در محله میرداماد مغازه بخرید؟
راستش را بخواهید شهرداری این پاساژرا تازه ساخته بود و مغازههای آنجا را به فوتبالیستهایی که همراه تیمملی به جامجهانی ۹۸ فرانسه صعود کرده بودند با ۲۰درصد تخفیف میفروخت. این تخفیف شامل حال فوتبالیستهای قدیمیتر تیمملی هم میشد. همراه با حدود ۲۰ فوتبالیست دیگر در این پاساژ مغازه خریدیم که ۱۱ تا ۱۲ نفر آنها ازکسانی بودند که مقابل استرالیا بازی میکردند. بقیه هم فوتبالیستهای قدیمیتر تیمملی بودند. همراه ایرج داناییفرد و مرحوم ناصر حجازی یک مغازه در آنجا خریداری کردیم. با اینکه نام این پاساژ مریم است اما اگر در میدان محسنی بپرسید بیشتر آنجا را به اسم پاساژ ملیپوشان میشناسند و به این نام معروف است.
اطلاع دارید اکنون چند نفر از فوتبالیستهایی که آنجا مغازه خریدند هنوز آن را حفظ کردهاند؟
ناصرخان خدابیامرز به خاطر اینکه قصد داشت کار ساختوسازانجام دهد مغازهاش را فروخت و از پاساژ فوتبالیستها رفت. تا آن جا که من اطلاع دارم الان فوتبالیستهایی مثل آقای علی دایی که ۲باب مغازه آن جا دارد، حمید استیلی و افشین پیروانی و خداداد عزیزی هنوز در این پاساژ حضور دارند.
آنها هم مثل شما مغازه را اجاره دادهاند یا خودشان آنجا را اداره میکنند؟
باز هم تا جایی که من اطلاع دارم همه بچهها مثل من مغازهشان را اجاره دادهاند. فقط آقای علی دایی است که کار اداره مغازههایش را به برادرانش سپرده و هنوز آنها را اجاره نداده است.
آپارتمانی که برای پدرتان خریده بودید چه شد؟
پدرم در سال ۸۱ که به رحمت خدا رفت در آن آپارتمان زندگی میکرد و تشییع جنازه خدا بیامرز هم در همانجا گرفتیم. اما بعد از آن مادرم این آپارتمان را فروخت و به محله سیدخندان رفت. بعد مادرم این خانه را هم فروخت و الان با خواهرم در شمال زندگی میکند.
بیش از ۱۰ سال است که از منطقه ۳ به منطقه دیگری نقل مکان کردهاید و همچنین متولد محله دیگری هستید. با این وجود هنوز به منطقه و محله دولت تعلق خاطر دارید؟
زمانی که ما به خیابان دولت آمدیم مثل حالا اینقدر شلوغ نبود. ما از نخستین ساکنان خیابان دولت بودیم برای همین از ساکنان بومی و اولیه این محله به حساب میآییم. در محلهای که بیش از ۱۰ سال با همسر و فرزندانم و پدر و مادرم زندگی میکردم خاطرات تلخ و شیرین زیادی دارم. جدا از تمام خاطرات تلخ و شیرین، مغازهای که در میرداماد دارم و آن را برای پسر نگه داشتهام نیز باعث میشود تا پیوند من با منطقه ۳ قطع نشود. تمام اینها دلیل خوبی است تا همچنان به محله و منطقه قدیمیام علاقه و تعلق خاطر داشته باشم. دختر و پسر من هردو زمانی که ساکن محله دولت بودیم به دنیا آمدند و اینجا محله اصلی شیما و شایان است. در این سالها که از محله دولت رفتیم نیز هر روز در مسیر خانه از آن جا رد میشوم و اینطور نیست که محله قدیمیام بیخبر باشم.
شیما و شایان هم مثل شما استقلالی هستند؟
هردو نفر استقلالی هستند و بازیهای این تیم را دنبال میکنند. ما یک خانواده استقلالی هستیم و طبیعی است که شیما و شایان هم مثل پدرشان استقلالی باشند.
تعطیلات نوروز در تهران بودید یا به مسافرت رفتید؟
تا روز هفتم فروردین تهران بودیم و بعد از آن سفر چند روزهای به چالوس داشتیم.
در تعطیلات نوروز حال و هوای تهران چطور بود؟
خیلی خوب بود. در این روزها از خیابانهای منطقه ۳ هم زیاد رد میشدم و دیگر خبری از ترافیک نبود. برخلاف همیشه از آلودگی هوا هم خبری نبود و هوای تهران پاک و تمیز بود. در روزها عید حال و هوای تهران بهویژه منطقه ۳ که همیشه شلوغ است عالی بود وحرف نداشت!
آبی وفادار
برادران بیانی یعنی شاهین و شاهرخ از معروفترین و بهترین فوتبالیستهای دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ فوتبال ایران محسوب میشوند. هرچند هردو سابقه بستن بازوبند کاپیتانی استقلال را در کارنامه دارند اما شاهین کاپیتان اصلی آبیها بود و بازوبند را از مرحوم ناصر حجازی به ارث برد. شماره ۵ استقلال در تمام دوران فوتبال خود منهای ۳ سالی که بهعنوان لژیونر فوتبال ایران به لیگ قطر رفت تنها پیراهن آبی را بر تن داشت و یکی از نمادهای تعصب در باشگاه استقلال و فوتبال باشگاهی ایران محسوب میشود. شاهین فوتبالش را با استقلال آغاز کرد با استقلال هم به پایان رساند. شاهین یکی از ارکان اصلی دوران طلایی آبیهای در دهه ۹۰ میلادی بود که لقب اس اس آث میلان را یدک میکشید. هرچند شاهین بیانی از بهترین و سرشناسترین فوتبالیستهای ملی و باشگاهی در دوران خودش بود، اما بسیار عجیب است که وقتی نام او را در موتورهای جستوجوگر اینترنت وارد وارد میکنیم و دکمه اینتر کیبورد را فشار میدهیم اطلاعات بسیار کمی در موردش چیش رویمان ظاهر میشود! شاهین فوتبال خود را به شکل جدی در سن ۱۵ سالگی از سال ۱۳۵۵ با تیم جوانان استقلال شروع کرد.
یک سال بعد در حالی ۱۶ سال بیشتر نداشت توسط جکیچ سرمربی وقت استقلال به تیم بزرگسالان استقلال آورده شد. در بازی دوستانه با الاهلی امارات برای نخستین بار پیراهن تیم اصلی استقلال را بر تن کرد. در سال ۱۳۶۵ لژیونر شد و به مدت ۳ سال در تیمهای الشمال و العربی قطر بازی کرد. شماره ۵ در سال ۱۳۶۹ به استقلال برگشت و با این تیم قهرمان باشگاههای آسیا شد. کاپیتان نایب قهرمانی آسیا را هم با استقلال در کارنامه دارد. دفاع آخر آن سالهای استقلال پس از کسب جامهای مختلف و ۱۷ سال عضویت در این تیم در سال ۱۳۷۳ در بازی دوستانه با تیمملی سنگاپور و با پیراهن آبیهای پایتخت از دنیای بازیگری خداحافظی کرد. او هرچند مدافع آخربود اما در دوران بازیگری خود ۶ گل هم برای استقلال به ثمر رساند. ۱۸ بازی ملی و یک گل زده هم در کارنامه ملی بیانی دیده میشود.
او با تیمملی در بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن قهرمان شد. در سال ۱۳۵۸ به تیمملی امید دعوت شد و برابر تیمملی بزرگسالان شوروی بازی کرد که مسابقه با تساوی بدون گل تمام شد. شاهین در سال ۱۳۶۱ در مسابقات دیوار بزرگ چین برای نخستین مرتبه پیراهن تیمملی بزرگسالان را برتن کرد. او در تیمملی دفاع راست بود و پیراهن شماره ۲ را میپوشید. او به واسطه درخشش در تیمملی بعد از بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول لژونر شد و به لیگ قطر رفت. تنها گل ملی شاهین هم برابر کرهشمالی به ثمر رسیده است. بعد از خداحافظی بیانی از فوتبال بازوبند کاپیتانی استقلال به امیر قلعهنویی رسید. جالب اینکه ماجرای سقوط استقلال به لیگ زیر گروه که از آن بهعنوان لیگ ۳ نام برده میشود هم بعد از خداحافظی شاهین اتفاق افتاد.
منتشر شده در همشهری محله منطقه سه به تاریخ ۱۳۹۳/۱/۳۰
نظر شما