برخی از شاخصهای ارائه شده از سوی وزیر علوم برای اثبات این ادعا چنین است: ثبت بیش از 20 هزار اختراع از سال 1384 تاکنون، ثبت 13 هزار مقاله علمی در پایگاه آی.اس.آی، کسب بالاترین نرخ رشد تولید مقاله در جهان، فعال بودن بیش از 2200 انجمن علمی دانشجویی، فعالیت 500 مرکز تحقیقاتی در کشور و حضور 57 هزار عضو هیات علمی در مراکز آموزشی.
این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان اغراق در توان علمی ایران، مسئلهای را حل نمیکند و با وجود پیشرفتهای چشمگیر در برنامههای علمی کشور، هنوز ایران در بسیاری از شاخصها از جمله بودجه پژوهش در رتبههای پایین منطقه قرار دارد و از این جهت دست یافتن به جایگاه اول منطقه که هدف ترسیم شده سند چشمانداز 1404 جمهوری اسلامی ایران است تلاش بسیاری میطلبد.
بهعنوان مثال وزیر علوم اذعان کرده است: سهم اعتبارات پژوهشی در سالجاری به بیش از 1/1 درصد خواهد رسید. این در حالی است که کشورهای پیشرفته سهم عمدهای از تولید ناخالص ملی خود را به تحقیقات اختصاص داده و همین مسئله دستاوردهای شگفتی در عرصههای مختلف علمی برای آنها به ارمغان آورده است.
از سوی دیگر، اظهارات وزیر علوم و برخی دیگر از مقامات دولت در مورد پیشرفتهای علمی بهگونهای است که گویا تمام این پیشرفتها حاصل کاریک دولت بوده است ؛ در حالی که انجام تحقیقات علمی یک پروسه زمان بر و چندین ساله است.
مثلا رضا ملکزاده معاون پژوهشی فرهنگستان علوم پزشکی میگوید: «محققان برای انجام تحقیقات علمی خود 5 تا 10 سال وقت صرف میکنند.» به این جمله باید این را هم افزود که برای انتشار نتایج تحقیقات علمی نیز معمولا بین یک تا 3 سال زمان صرف میشود.
همچنین باید به این نکته توجه داشت که حجمکلی بودجه پژوهشی کشور براساس مقدار، چیزی حدود یک میلیارد دلار است که با بودجه پژوهشی برخی دانشگاههای بزرگ کشورهای اروپایی و آمریکایی برابری میکند. از سوی دیگر 80 درصد بودجه پژوهشی کشور به سازمانها و 20 درصد به دانشگاهها اختصاص مییابد و همین مسئله کیفیت هزینه کرد بودجههای پژوهشی را با سؤال مواجه میکند.
نکته آخر اینکه باید پرسید کدام مسئله علمی در دنیا وجود دارد که بدون وجود ایران حل آن ناممکن است ؟