یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۶:۵۱
۰ نفر

حمیدرضا امیدی سرور: سابقه برگزاری بیش از ربع قرن،‌ عمر کوتاهی نیست برای تثبیت موقعیت یک جشنواره، آن هم جشنواره‌ای که لااقل در کشور ما طولانی‌ترین عمر را داشته است.

به همین جهت شاید زمان آن رسیده باشد که با نگاهی به فراز و نشیب‌های این جشنواره در طول سال‌های دور و نزدیک، هرچند گذرا به ارزیابی آن نشست تا در پرتو اهدافی که به نظر می‌رسد در این فستیوال دنبال می‌شود به ردیابی میزان توفیق آن در تحقق اهداف خود پرداخت؟

صرف‌نظر از مراسم جشن خانه سینما، جشنواره فیلم فجر در طول سال‌های برگزاری‌اش با وجود انبوهی از جشنواره‌های ریز و درشت موضوعی که برگزار می‌شود، رقیبی چندان جدی نداشته است. حتی جشن خانه سینما که این سال‌‌ها می‌رود با الگو گرفتن از مراسم اسکار و تداوم برگزاری‌اش اعتباری برای خود دست و پا کند، نتوانسته است خطری جدی برای اعتبار جشنواره فیلم فجر محسوب شود، به ویژه آنکه جشن خانه سینما جشنواره نیست بلکه مراسمی است که طی آن انجمن‌های مختلف زیرمجموعه خانه سینما در هیئت آکادمی این مراسم، جوایزی به برگزیدگان خود می‌دهند و البته دور نیست اگر که این مراسم، با ساختاری حساب شده و یک آکادمی موجه کار خود را دنبال کند، جوایزی را به برگزیدگان خود اهدا کند که اعتبار آنها بیش از جوایزی باشد که یک هیئت داوری محدود با اما و اگرهای فراوان به برگزیدگان خود می‌دهد.

به هر روی فارغ از این مسئله یکی از مهمترین نکاتی که به نظر می‌رسد در عدم بالندگی جشنواره فیلم فجر و رسیدن به جایگاهی معتبر در میان جشنواره‌های داخلی و یا حتی خارجی نقش داشته، همین بی‌رقیب ماندن آن است. درست است که تعداد انبوهی از جشنواره‌های موضوعی در طول هر سال برگزار می‌شود اما هیچ یک از این جشنواره‌ها از اعتباری برخوردار نیستند که بتوانند در برابر جشنواره فیلم فجر در همین حد و اندازه‌ای که دارد قد علم کنند. به همین خاطر از آنجا که به شکلی باری به هر جهت برای خالی نبودن عریضه برگزار می‌شوند، نمی‌توانند میدانی رقابتی را نیز در این میان شکل دهند، به ویژه اینکه اغلب این جشنواره‌ها با استقبال چندانی از سوی مخاطبان نیز روبه‌رو نمی‌شوند.

 نکته‌ای که در این میان به ذهن می‌رسد آن است که آیا بهتر نیست به جای برگزاری بسیاری از این جشنواره‌ها که بودن یا نبودن آنها تاثیری ندارد، یک جشنواره قابل قبول با معیارهای واقعا بین‌المللی برگزار شود که نه تنها بر سینمای ایران تاثیر سازنده داشته باشد بلکه اعتباری فرامرزی را نیز برای سینمای ایران به همراه داشته باشد،  خاصه آنکه بسیاری از همین جشنواره‌های موضوعی، در نوع خود بودجه قابل توجهی را نیز صرف می‌کنند که با روی هم گذاشتن آنها می‌توان جشنواره فیلم فجر را که همواره با مشکل تامین اعتبارات دست به گریبان است، به شکل آبرومندانه‌ای برگزار کرد.

جشنواره‌هایی که بودن یا نبودن آنها فرق نمی‌کند و بسیاری از آنها آنقدر خنثی هستند که برای چاپ خبرهایشان باید به برخی نشریات آگهی دهند ‌و تازه با همین شکل هم بسیاری از علاقه‌مندان سینما باز هم از برگزاری آنها خبردار نمی‌شوند، اگر برگزار نشوند اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد!

جشنواره فیلم فجر سال‌هاست که لفظ بین‌المللی بودن را با خود یدک می‌کشد؛  صفتی که به نظر می‌رسد می‌خواهد برای آن اعتبار بیاورد و یا لااقل آن را در حد جشنواره‌های بین‌المللی دیگری که سراغ داریم بالا ببرد. اما واقعیت آن است که بین‌المللی بودن جشنواره فیلم فجر در طول همه این سال‌ها صرفا شعار بوده است؛ صفتی که اگر بخواهیم دنبال شاخصه‌هایی بگردیم که بر این بین‌المللی بودن دلالت کنند، چیزی دستمان را نمی‌گیرد، ‌جز تعدادی از فیلم‌های شناخته شده و یا ناآشنای کشورهای خارجی که به شکل جرح و تعدیل شده در جشنواره به نمایش گذاشته می‌شوند و بخش رقابتی این فیلم‌ها چنان بی‌حس و حال است که برای مخاطب داخلی در مقایسه با رقابت فیلم‌های سینمای ایران توجهی را برنمی‌انگیزد. با این وصف، حکایت آن در محافل سینمایی خارج از ایران نیز مشخص است.

میزان اعتبار جهانی بودن جشنواره فیلم فجر زمانی روشن می‌شود که توجه داشته باشیم چه تعداد از فیلم‌های شرکت کننده در آن با میل و رغبت و یا درخواست پیگیرانه سازندگان آنها در این جشنواره شرکت می‌کنند و یا اینکه پوشش خبری از این جشنواره توسط رسانه‌های بین المللی تا چه اندازه است که به فرض موفقیت یک فیلم خارجی در این جشنواره، سازنده آن به چهره‌ای آشنا در محافل سینمایی خارج از ایران بدل شده و راه خود را برای حضور در جشنواره‌ای معتبرتر هموار سازد.

جالب اینکه حتی وضع حضور میهمانان خارجی جشنواره نیز به گونه‌ای نیست که به فرض حضور چهره‌هایی شناخته شده و نام آشنا در سینمای جهان،  رسانه‌ها علاقه‌ای برای پوشش خبری این جشنواره داشته باشند.

در بسیاری از دوره‌های برگزاری جشنواره، اخباری درباره حضور فلان بازیگر یا فیلمساز شنیده شده که حتی مراسم بزرگداشتی نیز برای آنها در جشنواره در نظر گرفته شده بود  اما در نهایت با وجود اخبار ضد و نقیض درباره حضور این چهره‌ها به این حقیقت رسیده‌ایم که فلان فیلمساز یا بازیگر شناخته شده بین‌المللی تنها با فیلم‌هایشان در جشنواره فیلم فجر میهمان خواهند بود!

طبیعی است وقتی مناسبات فرهنگی کشور ما به گونه‌ای است که نمی‌توان فیلم‌ها را برخلاف میل سازندگانشان با جرح تعدیل روبه‌رو نکنیم، آیا بهتر نیست عطای جهانی بودن جشنواره را به لقای آن ببخشیم و لااقل همین جشنواره را که داریم به شکل آبرومندانه‌تری به همان شکل داخلی‌اش برگزار کنیم؟

مشکل اینجاست که متاسفانه جشنواره فیلم فجر هنوز فاقد یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌هایی است که لااقل هر جشنواره بین‌المللی که در حد استانداردهای متوسط باشد از آن برخوردار است؛ بدین معنی که هنوز جشنواره فیلم فجر جایی ثابت ندارد که به این اسم و رسم شناخته شود؛ جایی مثل کاخ جشنواره‌هایی که بسیاری از جشنواره‌های مهم بین‌المللی از آن برخوردارند؛ محلی که در آن بتوان همه میهمانان جشنواره اعم از دست‌اندرکاران فیلم‌ها و اهالی مطبوعات را گرد هم آورده، سالن‌هایی برای نمایش فیلم‌ها و یا برگزاری همایش‌های جنبی جشنواره داشته باشد و... .

هرچند شاید بهتر باشد واقع بین باشیم و خواسته‌هایی را مطرح نکنیم که لااقل بعید به نظر می‌رسد در دهه بعدی نیز برای سینمای ما محقق شوند. جشنواره فیلم فجر با وجود همه اعتبار داخلی‌اش هنوز که هنوز است هر ساله در انتخاب برگزیدگانش با اعتراضاتی از سوی صاحب‌نظران و اهالی سینما رو‌به‌رو می‌شود که در اهدای فلان جایزه سفارش‌هایی وجود داشته و یا اینکه به فلان فیلم به هر دلیلی بی‌مهری شده است. این مسئله ناشی از آن است که با گذشت 27 سال از عمر جشنواره، کمتر دوره‌ای بوده که درباره ترکیب هیئت‌های داوری جشنواره اما و اگر وجود نداشته باشد و در واقع با یک اجماع نظر از سوی صاحب‌نظران سینما و یا اهالی سینما درباره کسانی که به کرسی قضاوت در جشنواره تکیه می‌زنند، روبه‌رو باشیم.

این معضل تا بدان جا پیش می‌رود که گهگاه شاهد هستیم که برخی از فیلمسازان مطرح یا حتی نه چندان مطرح ترجیح می‌دهند فیلم‌های خود را به دفتر جشنواره ارائه نکنند و به این ترتیب می‌بینیم که این اتفاق مهم سینمایی در حوزه داخل کشور آنقدرها هم برای برخی از سینماگران اهمیت پیدا نمی‌کند که لزومی برای شرکت در جشنواره احساس کنند. به ویژه از زمانی که قانون شرکت در جشنواره به عنوان شرط اکران فیلم برداشته شده و شرکت یا عدم شرکت فیلم‌ها در جشنواره به عهده خود صاحبان فیلم‌ها گذاشته شده، این مسئله پررنگ‌تر شده است.

 مگر نه این است که در طول سال‌های دور و نزدیک شاهد بی‌مهری به یکسری نام‌ها بوده‌ایم که هر قدر هم که فیلم‌هایشان خوب بوده در جشنواره جایزه‌ای را کسب نکرده‌اند و برعکس با چهره‌های خاصی روبه‌رو هستیم که هر بار با شرکت در جشنواره جزو کسانی بوده‌اند که جوایز اصلی جشنواره را به خود اختصاص داده‌اند. به این ترتیب به نظر می‌رسد که این شائبه وجود دارد که جشنواره فیلم فجر هنوز نتوانسته آنگونه که باید بی‌طرفی خود را به اثبات برساند و همه حاضران در بخش‌های رقابتی جشنواره را به یک چشم نگاه کند. آنچه در بالا گفته شد البته به این معنا نیست که جشنواره فیلم فجر نقاط قوتی نداشته است.

به هر حال ایجاد یک فضای رقابتی در جشنواره در طول سال‌های گذشته شرایطی را برای تحرک و پویایی سینمای ایران فراهم آورده است. بسیاری از فیلمسازان جوان در همین جشنواره کشف شده‌اند و حضور در جشنواره باتوجه به پوشش خبری داخلی آن زمینه‌ای را فراهم آورده تا توانایی‌های بسیاری از این فیلمسازان دیده شود و از سوی دیگر شور و شوقی برای موفقیت در جشنواره را برانگیخته که باعث حرکت به جلوی بسیاری از این جوانان شده است. نکته در اینجاست که جشنواره فیلم فجر، قابلیت‌هایی بسیار فراتر از آنچه تا امروز شاهدش بوده‌ایم، دارد. اتفاقی که در دوره‌های طلایی جشنواره رخ داد، قابل تکرار است، اگر برنامه‌ریزی و سیاست‌ درستی از سوی متولیانش وجود داشته باشد. جشنواره فیلم فجر باید از موقعیت منحصر به فرد خود استفاده‌ای به مراتب مطلوب‌تر ببرد.

کد خبر 74887

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز