طی چند هفته گذشته تعداد بیشتری، از سایت روزنامههای نیویورکتایمز، یواسایتودی، واشنگتنپست، لسآنجلستایمز و چند روزنامه دیگر بازدید کردند. این آمار 27درصد افزایش داشته و جالب اینجاست که وبسایت روزنامه دیلی نیوز که در نیویورک منتشر میشود تنها در یک ماه با 99درصد افزایش بازدیدکننده مواجه بوده است. این اتفاق شاید ناشی از بحران اقتصادی در آمریکا باشد که از یک سو افزایش هزینههای چاپ روزنامه به شکل سنتی را در پی داشته و از سوی دیگر به کاهش تعداد خوانندگان روزنامههای سنتی منجر شده است.
اما کاهش تعداد مخاطبان روزنامههای چاپی و افزایش خوانندگان آنلاین، به مسائل جانبی دیگری به جز مسائل اقتصادی جاری مربوط میشود. نباید فراموش کرد که اگرچه تعداد خوانندگان روزنامهها در کشورهای توسعه یافته، کاهش پیدا کرده اما امکانات جانبی دیگر، این امکان را در اختیار مخاطبان قرار میدهد که به هر حال با اخبار و مسائل روز دنیا در ارتباط باشند و در حقیقت حتی با حذف قطعی روزنامههای چاپی و تبدیل آنها به یک نوستالژی، بازهم خبررسانی به جایی خواهد رسید که مارشال مک لوهان کانادایی اعتقاد داشت؛ دنیایی که همگان با رسانهها همه چیز را میدانند!
در چنین دنیایی، کمرنگ شدن یا حتی حذف منابع چاپی، تعداد مخاطبان روزنامهها را تغییر نمیدهد چون بالا بودن سطح سواد در کشورهای توسعه یافته، میزان آشنایی با فناوریهای جدید ارتباطی و توانایی استفاده از آنها، نهادینهشدن ضرورت اطلاع از دنیای پیرامون، امکانات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که از سوی دولتها در اختیار مخاطبان قرار میگیرد و... همگی از عواملی هستند که توسعه روزنامهنگاری آنلاین را آسان کرده اگرچه ممکن است این توسعه، کمرنگ شدن یا حتی حذف روزنامههای چاپی را به همراه داشته باشد.نکته بعدی اهمیت بحث مخالفان و موافقان روزنامهنگاری آنلاین و بینتیجه ماندن این بحثهاست.
موافقان روزنامه نگاری آنلاین معتقدند که مجموعهای از شرایط در دنیای امروز، ظهور رسانههای جدید را هموار کرده و همین مسئله در مسیر خود نابودی رسانههای چاپی را اجتنابناپذیر میکند! اما موافقان روزنامهنگاری به شیوه سنتی و چاپی، بر اهمیت انتشار روزنامهها به شکل گذشته که دسترسی عموم را ممکن میسازد تاکید میکنند.
این در حالی است که هر کدام از این دو گروه، در توجیه دفاعیات خود، بر عمومی بودن رسانه مورد نظر صحه میگذارند؛ به این معنا که هم موافقان روزنامهنگاری آنلاین، رواج این سبک روزنامه نگاری را بهدلیل فراهم آوردن مخاطبان بیشتر در سراسر جهان ضروری میدانند و هم موافقان انتشار روزنامهها به شکل سنتی معتقدند که رسانههای چاپی به دلایلی چون گستردگی موضوعات، عادت خرید روزنامه در بین توده مردم و عدمآشنایی با شیوه دسترسی به رسانههای دیجیتال، مؤثرتر و کاربردیتر هستند!
اگر روزنامه نگاری آنلاین را مکمل روزنامههای سنتی بدانیم به نوعی صورت مسئله را پاک کردهایم چون همگی میدانیم که پرمخاطبترین بخش روزنامههای سنتی صفحات خبری آنهاست که با وجود رسانههای دیجیتال و روزنامهنگاری آنلاین کمرنگ میشوند و به تدریج رسانههای چاپی تنها گردآورنده مجموعهای از مقالات تخصصی و گزارشهای تحلیلی هستند که هیچ کس نمیتواند بگوید که این مطالب در رسانههای جدید نباید باشند! آنچه دراین میان مهم است عدمطرح این مسائل به شیوه علمی در محافل آکادمیک است.
البته شاید تنها طرح مسئله مهم نباشد که اگر باشد باید بگوییم که حداقل فراتر از مرزهای ایران و حتی در خود ایران نیز بارها این موضوع مورد بحث قرار گرفته است. اما ظاهرا همه سعی دارند هر چه دیرتر به این موضوع بپردازند چون هیچ کدام از نتایج کار خود مطمن نیستند و در حقیقت آمارگیریها و نظرسنجی مخاطبان در مورد این دو حوزه مورد مقایسه قرار نگرفته است.
به هر حال کاهش تعداد مخاطبان رسانههای چاپی، به هر دلیلی که باشد، مباحث جدیدی را شکل داده که نمیتوان به درستی دریافت که این مباحث آیا روزنامه نگاری در عصر حاضر را با بحران مواجه کرده یا اتفاق خوشایندی را در این حوزه رقم زده است!حال فرض کنید در کشور ما استفاده از روزنامه نگاری آنلاین به جایی برسد که همه روزنامهها، وبسایتهای حرفهای و کاربردی داشته باشند، تعداد مخاطبان باسواد چنان بالا رود که بتوانند از رایانه و اینترنت استفاده کنند و مهمتر از همه اینکه بخواهند منابع خبری خود را تغییر داده و به رسانههای جدید توجه کنند؛
در چنین شرایطی باز هم مسئله دسترسی به اینترنت و پهنای باند، مشکل اساسی دیگری است که پیش روی این دسته از مخاطبان قرار میگیرد.البته یکی از نگرانیهای صاحبان روزنامهها در یک ماه گذشته، بحث هزینههای چاپ و درآمدهای حاصل از فروش روزنامههایشان بوده که با استفاده بیشتر از وبسایتها، وضعیت مبهمی پیدا کرده است. حتی یک ناشر که توزیع سه روزنامه آمریکایی را بهعهده دارد، اعلام کرده که امسال، 12درصد کاهش درآمد نسبت به سال 2007داشته است. بنابراین معضل بعدی تامین هزینههای جاری روزنامه نگاری آنلاین است.
اگر قرار باشد هر روز تعداد بیشتری به جای استفاده از رسانههای چاپی، به خبرگزاریها و سایت روزنامهها مراجعه کرده و هزینهای بابت آن نپردازند، بهزودی همین شیوه اطلاع رسانی و اطلاعیابی نیز با بحران مواجه میشود. در چنین شرایطی باید به همه این اتفاقات با دیده تردید نگاه کرد؛ چون دیگر نمیتوان به درستی اعلام کرد که کارکرد روزنامهنگاری چاپی و سنتی بیشتر است یا روزنامهنگاری آنلاین!