مرجان توکلی کار جدی و مستمر ترجمه را از اردیبهشت سال 81 با فعالیت در مجله موفقیت آغاز کرد و این همکاری تا کنون نیز ادامه دارد.
وی سال 80 موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد رشته زبانشناسی از دانشگاه تربیت مدرس شد. در کارنامه کاری وی «داستان زندگی پیامبران»، نوشته «لیلا عظام» هم قرار دارد که خود میگوید اطلاعی از سرنوشتآن در دست ندارد. کتاب «داستانهایی به کوتاهی زندگی» کار دوم وی است که از سوی انتشارات کتاب پنجره به بازار کتاب راه یافتهاست.[انتشار کتاب داستانهایی به کوتاهی زندگی]
با خانم توکلی گفت وگویی کوتاه انجام دادهایم که میخوانید.
- نویسنده کتاب ، ریچارد کوئک، در ایران تا چه اندازه آشنا است و آیا پیش از این هم کتابی از وی ترجمه شده بود؟
تا جایی که میدانم نویسنده این کتاب به هیچ عنوان در ایران شناختهشده نیست و این نخستین باری است که کتابی از ایشان ترجمه و چاپ میشود. جستجوی اینترنتی از اسم ایشان در ایران به جایی نرسید. حرفه خود آقای کوئک بیشتر بازاریابی در انواع مختلف آن است. ایشان در مالزی زندگی میکنند.
- نگاهی به عنوان کتاب ومقایسه متن با عنوان نشان میدهد که برخی از داستانها بیش از آنکه داستان باشند، بیان تجربهای علمی و یا رفتاری روانشناسانه است. فکر نمی کنید نام کتاب اندکی با محتوای آن همخوانی ندارد؟
کاملا درست است. عنوان اصلی کتاب «کاپوچینو و موفقیت» بود و خود نویسنده در قسمتی پشت جلد کتاب چنین میگوید: «عنوان اصلی این کتاب کاپوچینو و موفقیت میباشد. میگویند نوشیدن روزانه یک فنجان کاپوچینو، منفیبافی و یاس را دور میکند.» اما پس از رایزنیهای انجامشده با مسئول بسیار محترم و اندیشمند «کتاب پنجره» (جناب آقای یراقچی) و با توجه به کوتاهی داستانها، اسم «داستانهایی به کوتاهی زندگی» برای کتاب برگزیده شد.
- خودتان از چه داستانهایی درکتاب خوشتان آمده است؟
چون این کتاب را خودم با عشق ترجمه کردم، نمیتوانم بگویم که از چه داستانهایی بیشتر خوشم میآید. من همه داستانهای این کتاب را بهنوعی پرستش میکنم. شاید اسم این را غرور بگذارید، ولی باز هم این غرور دوستداشتنی است. تکتک داستانهای این کتاب پیامهای دلنشین و مبتنی بر اصول روانشناسی دارد که خواننده دانا را به تعمق و تدبر فرا میخواند. ولی داستانهای شماره 59 (به دیگران ببخش تا در عوض بستانی)، 13 (دوست جانباز)، 68 (کودکان پرسروصدا) و 72 (این را دارم برای تو درست میکنم) از تاثیرگذارترین و دوستداشتنیترین داستانها هستند.
- فکر می کنید این کتاب بیشتر به کار کدام گروه سنی و افراد میآید؟
یکی از محاسن کتاب حاضر این است که بسیاری از گروههای سنی (از گروه سنی «ب» _ که اگر اشتباه نکنم کلاس سوم به بالا هستند _ گرفته تا افراد مسن _ که یکی از آنها مادر خود من بود) به تناسب درکشان از زندگی و تجربیاتی که کسب کردهاند میتوانند از آن استفاده کنند. البته فکر میکنم که گروههای سنی پایینتر علاقه چندانی به خواندن نتیجهگیریها نداشته باشند، ولی گروههای سنی بالاتر حتما به خواندن نتیجهگیریها نیز اقدام خواهند کرد.
- آیا به ترجمه به عنوان یک حرفه نگاه میکنید، یا آنکه به صورت تفننی دست به ترجمه میزنید؟
درست است که من هماکنون در وزارت علوم اشتغال به کار دارم، ولی علاقه فراوانی به کار ترجمه دارم و مایلم در آینده شکل حرفهایتری به ترجمههایم بدهم (البته ظرف 6 سال آینده که سابقه کارم در وزارت 20 سال میشود و قصد دارم که بعد از این مدت به مقام بازنشستگی نایل شوم!!!!
- از میان مترجمان ادبی ایران کارهای کدامیک را بیشتر میپسندید؟
تمام کتابهای جناب آقای بهمن فرزانه و فرزاد فربد را با عشق میخوانم و سعی میکنم از کتابهای استاد گرامی آقای مهدی قراچهداغی (البته در کلیه زمینهها) مشق بگیرم!
- از کارهای آیندهتان بگویید؟
کتاب برای ترجمه، فراوان دارم ولی دلم میخواهد کتابی کار کنم که جاودانه شده و من را در بالا رفتن از نردبان موفقیت یاری کند