پنجمین شماره دوره جدید مجله سینمایی موسسه همشهری « ۲۴ » با موضوع ۱۰۰ فیلم ماندگار تاریخ سینما منتشر شده در این شماره استثنایی به سردبیری سعید مروتی ۱۰۰ فیلم از میان همه فهرست‌ها توسط ۱۰ منتقد ارزشیابی شده. در روزهای تعطیل نوروزی مجموعه ای از میان این معرفی‌ها را برای شما گلچین کرده‌ایم.

سوپ 2

۱

انت فرن / ترجمه جواد نصرتی: «سوپ اردک» پنجمین فیلم از قرارداد پنج فیلمی برادران مارکس با پارامونت بود و شرایط ساخت آن چندان امیدوارکننده نبود. پارامونت در آن زمان، دچار اغتشاش داخلی بود و ابتدای سال1933 برادران مارکس با پارامونت بر سر درآمد تعدادی از فیلم‌های پیشین خود مناقشه داشتند. لئو مک‌کاری، کسی که آن‌ها به‌عنوان کارگردان جدید خود انتخاب کرده بودند، چندان به این پروژه اشتیاق نداشت و سختی‌هایی در راه تمام کردن متن فیلم وجود داشت؛ اما درنهایت تمام اختلاف‌نظرها حل شد و در میانه سردرگمی‌های معمول که در فیلم‌های برادران مارکس وجود داشت، فیلم ساخته شد. مک‌کاری که اغلب تنها کارگردان «واقعی» برادران مارکس خوانده می‌شد، گفته بود این فیلم را یکی از بهترین کارهایش نمی‌داند؛ اما منتقدان در آینده چندان با او هم‌عقیده نبودند. 

۲

حسن «سوپ اردک» سادگی آن است. پلات بی‌پیرایه فیلم که شامل رقابت حاکمیت‌های فریدونیا و سیلوانیا می‌شود، هم پارودی ژانر «پادشاهی اسطوره‌ای» است و هم محیطی ایده‌آل برای مواد خام محبوب برادران مارکس؛ صحنه، آن‌طور که جرالر ویلز گفته، به‌جای این‌که مخالف سبک آن‌ها باشد، برایشان مناسبت است. ما شاهد تک‌نوازی‌های تحمیل‌شده پیانو و چنگ از سوی هارپو و چیکو نیستیم؛ درواقع تنها سه قطعه موزیکال داریم؛ یک آهنگ برای گروچو و دو صحنه طراحی شده که به‌خوبی با روند فیلم ترکیب شده است. زیپو درگیر روابط عاشقانه نمی‌شود و هیچ تلاشی برای ارائه یک چهارچوب اجتماعی متعارف برای شخصیت‌های ساده‌لوح ستاره‌ها وجود ندارد. 

در این شرایط، داستان به‌صورت عملیاتی با حجم چشمگیری از تکه‌های کمدی و مزه‌پراکنی‌ها پیش می‌رود. مطالب زیادی درباره منشأ این تکه‌های کمدی نوشته شده است؛ رد برخی از آن‌ها، به‌خصوص آن‌هایی که شامل ادگار کندی می‌شوند، به فیلم‌های لورل و هاردی می‌رسید که قبلاً لئو مک‌کاری روی آن‌ها کار کرده است. بسیاری از مزه‌پراکنی‌ها بازیافتی از مواد خام خود برادران مارکس در دیگر کارهایشان است؛ حتی صحنه معرکه آینه هم ریشه در جای دیگری دارد. تمام این وام‌گیری‌ها احتمالاً به چشم استفاده از مواد خام از استخر عمومی مواد کمدی که سابقه آن‌ها به خیلی قبل برمی‌گردد، دیده خواهد شد. چیزی که در «سوپ اردک» قابل‌توجه است، شایستگی انتخاب این مواد و ظرافت ارائه آن‌هاست. 

۳

مک‌کاری که به نظر می‌رسد شخصیت آرام و متدهای بداهه‌اش به‌خوبی با همین ویژگی‌ها در ستاره‌هایش ترکیب شده، احساسی خطاناپذیر درباره این‌که چه چیزی برای برادران مارکس بهتر است داشت و به‌صورت متمایزی، رویکردی نو برای استفاده از آن داشت. هارپو که بعدها به یک شخصیت بازیگوش و غیرقابل‌مهار تبدیل شد، در «سوپ اردک» همچنان یک ستاره است و مک‌کاری از این‌که به ما اجازه بدهد نمایش شلوغ و آشوبگر او را نظاره کنیم ترسی ندارد. چیکو به‌عنوان جاسوس چیکولینی، به صورتی کاملاً منطقی انتخاب می‌کند که به‌عنوان «پوشش» یک فروشنده بادام‌زمینی باشد و به همین خاطر با ادگار کندی، فروشنده لیموناد در مقابل هم قرار می‌گیرند؛ تقابل‌هایی که ترکیبی از مزه‌پراکنی‌های لورل و هاردی و برادران مارکس است. گروچو، کمدین کلامی تمام‌عیار، برخی از معروف‌ترین صحنه‌های با دیالوگ خود را دارد، اما ‌به طرز خیره‌کننده‌ای، صحنه معروف آینه‌ها با هارپو را کاملاً بی‌کلام و تماماً فیزیکی بازی می‌کند.   

در مقام مقایسه، وقتی‌که فیلم اکران شد، منتقدان اندکی از آن خوششان آمد. ورایتی در نوشتن ریویویی مثبت درباره آن، تنها بود و فیلم در گیشه هم موفق نبود؛ بااین‌حال بعدها نویسندگان چیزهای زیادی داشتند که درباره فیلم بگویند و به‌مرورزمان، یکی از فیلم‌های محبوب مخاطبان شد. منتقدان فرانسوی، این فیلم و دیگر آثار برادران مارکس را کارهایی سوررئالیستی خوانده‌اند. دیگر نویسندگان آن را طنزی سنجیده درباره دیپلماسی دولتی و جنگ یا بیانیه‌ای آشکارا صلح‌طلبانه خوانده‌اند. بیشتر کسانی که درگیر ساخته «سوپ اردک» بوده‌اند انکار کرده‌اند که آگاهانه برای چیزی به‌جز سرگرمی تلاش کرده‌اند، اما قطعاً این‌طور است که جنگ در «سوپ اردک» دلیلی بسیار احمقانه دارد و به روشی بسیار احمقانه در جریان است. اگر به تصویر کشیدن یک جنگ احمقانه را بتوان به‌عنوان یک بیانیه درباره احمقانه بودن جنگ تفسیر کرد، پس «سوپ اردک» یک فیلم صلح‌طلبانه است.

۴

«سوپ اردک» آخرین فیلم برادران مارکس بود که برای پارامونت ساخته شد. وقتی‌که فیلم به پایان رسید، زپو از صنعت سرگرمی کناره‌گیری کرد و گروچو، چیکو و هارپو به ام‌جی‌ام رفتند؛ جایی که تحت هدایت اروینگ تالبرگ «شبی در اپرا» را شروع کردند- فیلمی کاملاً متفاوت ‌که در آن زمان بازگشت آن‌ها به اوج خوانده می‌شد. «سوپ اردک» باوجود ناکامی اولیه‌اش در کسب موفقیت، به آن‌جا رسیده که به‌عنوان یکی از، و احتمالاً، شاخص‌ترین فیلم برادران مارکس شناخته می‌شود. به نظر می‌رسد ادبیات انتقادی درباره برادران مارکس و کارهای آن‌ها از حجم خود کارهایشان بیشتر شده است؛ یک نشانه برای جایگاه «سوپ اردک» در زرادخانه برادران مارکس، این است که گاهنامه‌ای انتقادی که تماماً به تحقیق درباره برادران مارکس اختصاص داده شده «فریدونیا گازت» نام دارد.

سوپ اردک/ لئو مک کری | زرادخانه برادران مارکس

کد خبر 749693
منبع: همشهری آنلاین

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha