به گزارش همشهری آنلاین، برپایی آیین نوروز از دیرباز در میان اهالی کن مرسوم بوده و هنوز هم گرامی داشته میشود. علینقی کنی از اهالی کن که ۷۰ سال دارد و به فعالیت در باغداری و پتوفروشی مشغول است، میگوید: «در گذشته هنگامیکه نوروز از راه میرسید، ساکنان کن شیرینی و نخود و کشمش میخریدند و محله به محله میان کودکان توزیع میکردند. در واقع آنها با این کارآمدن بهار و روزهای خوش نوروز را اعلام میکردند. مردان در ۳ روز اول فروردین بهصورت دستهجمعی برای عید دیدنی به خانه بستگان سر میزدند و بعد از آن به کار در مزرعه میرفتند. اما خانمهای خانه دید و بازدیدشان را بهمدت یکماه ادامه میدادند. آن زمان در شب عید مثل امروز میوه تازه و خورد و خوراک مناسب در سفره مردم پیدا نمیشد و محفلهای مردم با آجیل و میوههای خشک شده گرم میشد. اهالی به بچهها به جای پول نقد، قرآن عیدی میدادند و البته بعضاً تخممرغ رنگی هم بهعنوان عیدی نصیبشان میشد.»
قصه های تهران را اینجا دنبال کنید
سبزه معروف سفره هفتسین در مرادآباد
حاج علی مرادآبادی درباره اهمیت سفره هفتسین در میان اهالی قدیم مراد آباد میگوید: «پارچه سفره هفتسین معمولاً سفید و تمیز بود و ۷ نوع خوردنی که با حرف سین آغاز میشد در آن جلوهگری میکرد. این ۷ خوردنی عبارت بود از سیر، سرکه، سماق، سمنو، سبزی، سنجد و سیب. علاوه بر این اشیا و مواد دیگری هم در کنار آنها بود. ۴ گوشه سفره هم با شمعهایی در شمعدان روشن میشد. این روشنایی و بهطورکلی همه عناصر قرارداده شده در سفره نشانه رحمت، گشادهدستی، خیر و برکت بود. مواد هفتسین قرار داده شده بر روی سفره هم نشانه برکت، سلامتی، زایش، زیبایی و شادابی بود. یک کاسه آب که نارنجی در آن انداخته بودند هم جزء ضروریات سفره بود. از نظر اهالی قدیم حصارک، نارنج بهمعنی بدون رنج بودن است و حضور این میوه در سفره هفتسین برای دفع درد و رنج ضروری است.»
غبارروبی رسم دیرین پونکیها در سال نو
رضا کمالی از قدیمیهای پونک از حال و هوای آن روزهای نوروز در محله پونک میگوید: «مردم همگی آستین همت بالازده و به غبارروبی خانه و کاشانه مشغول میشدند و سیاهی زمستان را از طاقچهها و از روی در و دیوار خانه مثل مطبخ خانه، مهتابیها، اتاقهای ۳ دری و ۵ دری، اتاقهای زاویه، پستوها، راهروها، هشتیها و... پاک میکردند. پدر و مادرها در فکر نوکردن خانه و رختهای خود بودند و بچهها هم برای پوشیدن لباسهای تازه و گرفتن عیدی بیقراری میکردند. روزهای نزدیک عید، حاجی فیروزها برای شادکردن مردم در کوچه و خیابان به راه میافتادند. آنها با سیاهکردن صورت خود و پوشیدن لباسهای رنگارنگ بر تن و گذاشتن کلاه بر سر و در دست گرفتن دایره زنگی و نواختن آهنگهای من در آوردی خنده بر لبان اهالی جاری میکردند. البته حاجی فیروزها با خنداندن مردم پولی هم به جیب میزدند، مثلاً به در دکانها میرفتند و از مردم طلب پول میکردند. مردم هم بابت شاد شدنشان به آنها پولی پرداخت میکردند.»
نوروز سنگانی و قصه تخم مرغ و شاخ گاو
نوروز در حریم منطقه هم حال و هوای خودش را داشت. حاج حسن اکبری، از ساکنان روستای سنگان درباره تفاوتهای نوروز از گذشته تا حال میگوید: «در میان ما پدربزرگها و مادربزرگها ارزش ویژهای دارند و بههمین دلیل بالای سفره هفتسین از قبل برای آنها حفظ میشود. در میان ما عقیده بر این است که در لحظه تحویل سال همگی به آینه نگاه کنند و پس از آن بزرگترین فرد خانواده قرآن را برداشته و چند آیه را با صدای بلند بخواند. پیش از تحویل سال هم اعضای خانواده دستهجمعی دعای مخصوص را زمزمه میکنند. از دیگر عقاید رایج درمیان اهالی حریم این است که در لحظه تحویل سال تخممرغهای رنگی تکان میخورد برای همین آینهای را بهصورت خوابیده در سفره قرار داده و تخممرغها را روی آن قرار میدهند تا در لحظه تحویل سال بههم بخورند. عدهای از قدیمیها معتقد بودند کره زمین بر روی شاخ گاوی قرار گرفته که هرگاه خسته شود آن را از یک شاخ به شاخ دیگر پرتاب میکند. به نظر آنها لحظه تحویل سال وقتی است که این گاو خسته میشود. پس از تحویل سال اعضای خانواده به روبوسی با هم مشغول شده و فرارسیدن سال نو را به هم تبریک میگویند و بزرگترها عیدیهای کوچکترها را که معمولاً سکه یا اسکناس بود از میان قرآن کریم درآورده و به آنها میدادند.»
رسم سمنوپزان در باغ فیض
یکی از رسومی که قبل از فرارسیدن نوروز وجود داشته، مراسم سمنوپزان در باغفیض بوده که هنوز هم به قوت خود باقی است. زهرا عبدو که هنوز هم پیش از نوروز به پخت سمنو میپردازد، درباره این مراسم میگوید: «قدیمیها بر این باور بودند که سمنو نیرودهنده مرد خانه است و اگر در زمان نوروز در خانهای پخته نشود، مرد خانه در سال جدید خواهد مرد. پختن سمنو با آداب خاصی انجام میشد و نه تنها برای گذاشتن در سفره هفتسین پخته میشد بلکه نذری برای برآورده شدن حاجات هم محسوب میشد. در میان اهالی همچنین رسم بود در این روزها برای گرفتن حاجت از درگاه خدا و معصومین نذری پخته شود. معمولاً در پختن هر نوع نذری هم به یک امام متوسل میشدند. مثلاً پختن شلهزرد به امامحسن(ع)، آش شلهقلمکار به امام زینالعابدین(ع) و سمنو نیز به فاطمه زهرا(س) اختصاص داشت. بهعنوان مثال، زنی برای بچهدار شدن یا مادری برای گشایش بخت دخترش ممکن بود که چنین نذرهایی داشته باشد.»
نظر شما