از ابتدای پیروزی شکوهمند خود و ظرف 30سال گذشته شعار تقویت همکاری با قاره سیاه و سیاست اهتمام به مسائل دوجانبه با این خطه جغرافیایی جهان را سرلوحه کار خود قرار داده است.
قانون اساسی در بند 16 اصل سوم، تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام و تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان را از اهدافی دانسته است که دولت موظف به بکارگیری همه امکانات خود برای تحقق آن شده است.
هر چند میزان توجه و اهتمام جمهوری اسلامی ایران به آفریقا در 3دهه گذشته دستخوش فراز و فرودهایی بوده و عوامل مختلفی همچون فضای سیاسی کشور و تفاوت اولویتهای مسئولان اجرایی باعث تشدید یا تضعیف میزان توجه به آفریقا بوده است، ولی نمیتوان غلبه نگاه فرهنگی دستاندرکاران امور آفریقا خصوصا در دو دهه اول انقلاب را منکر شد.
شعارهای اصولی انقلاب اسلامی که در اعماق جان مردم ستمدیده و رنجور آفریقا به سهولت ترجمه عملی مییافت ناشی از تقارب دیدگاه فرهنگی و انطباق اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی با روحیه و وجدان عمومی حاکم بر ملتهای آفریقایی بود؛ اصلی که بر نفی هرگونه ستمگری و ستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری نظام جمهوری اسلامی تاکید دارد.
بنابراین حضور انقلاب اسلامی ایران در قاره آفریقا خصوصا در 2دهه اول پس از پیروزی آن مبتنی بر اولویت بخشی به فعالیتهای فرهنگی و تاثیرگذاری بر روح و جوهره بکر اندیشه ساکنان این قاره و معرفی آرمانهای انقلاب بوده است.
تاسیس برخی مراکزفرهنگی، مؤسسات اجتماعی، نهادهای خدماتی و آموزش فنی حرفهای و کمک به بهبود وضعیت بهداشتی در کشورهای گوناگون آفریقایی خصوصا در حوزه غرب آفریقا که دچار استضعاف بیشتری بودند گواه این مدعاست.
شکی نیست که این حضور فرهنگی تاثیرات غیرقابل انکار خود را در ابعاد مختلف باقی گذاشته که در عرصههای مختلف تجلی داشته و با ظهور پدیدههایی همچون نامگذاری فرزندان به نام خمینی توسط والدین آفریقایی، مطرح شدن انقلاب اسلامی بهعنوان زبان و بیان گویای ستمدیدگان و مظلومان و افزایش علاقهمندی به شناخت بیشتر مکتب اهلبیت(ع)، شاهد بالندگی فکر و اندیشه ملتهای این قاره هستیم.
از جمله عوامل تسهیلکننده نفوذ افکار و اندیشههای انقلاب اسلامی در آفریقا میتوان به اطمینان مردم آن دیار به نبود دستور کار استعماری جمهوری اسلامی در تعامل با آنان و احساس قرابت فکری و عقیدتی و انطباق مواضع سیاسی انقلاب با آرمانهای قلبی آنها اشاره کرد ولی باید اذعان داشت که در صحنه تعامل با آفریقا و انجام یک همکاری سازنده و درازمدت با کشورهای این قاره شاهد ناکامیها و فرصتسوزیهایی نیز بودهایم که بعضاً عملکرد مثبت فعالیتهای جمهوری اسلامی در این بلاد را تا حدودی تحتالشعاع قرار داده است.
با تغییر نگرش و افزایش اهتمام دیگر کشورها و قدرتها به آفریقا، میدان تاثیرگذاری و تقویت حضور انقلاب اسلامی با پیچیدگی و ظرافتهای بیشتر همراه گردیده و بعضا رنگ و لعاب اقتصادی رقابتی پیدا کرده است؛
بهگونهای که در مقطع زمانی کنونی باید تاثیرگذاری در آفریقا را از دریچه همکاریهای اقتصادی و اجرای پروژههای سرمایهگذاری زیربنایی جستوجو کرد تا با اجرای طرحهایی چون پروژههای ساخت سد، احداث نیروگاههای برق حرارتی، کارخانه تولید سیمان، راهاندازی خط تولید خودرو و صدور دیگر خدمات فنی مهندسی، پیشرفتهای اقتصادی و تکنولوژیک انقلاب اسلامی را به آفریقای سیاه ارائه نمود.
هرچند امروزه پیام فرهنگی و ایدئولوژیک انقلاب اسلامی همچنان در قاره سیاه خریدار دارد و ملتهای محروم این خطه از گیتی، بهدنبال گمشده فکری و تقویت مبانی عقیدتی خود هستند، ولی باید اذعان داشت که مشکلات اقتصادی و فقدان خدمات اجتماعی و رفاهی در آفریقا و انتظاری که ملتهای آن از جمهوری اسلامی بهعنوان وجه حکومتی انقلاب اسلامی دارند فضایی را ایجاد کرده که باید برای تاثیرگذاری مناسب، شیوههای اجرایی ارتباط و نفوذ تغییر یافته و با تقویت همکاریها در بعد ارائه خدمات فنی مهندسی در راستای حل مشکلاتی چون آب، برق، بهداشت، تغذیه، توسعه و رفاه ملل آفریقایی، شاهد تاثیرگذاری بیشتر انقلاب اسلامی ایران در آفریقا باشیم.
هرچند انقلاب اسلامی طی 30سال گذشته مخاطبان ویژه خود را در آفریقا پیدا کرده است ولی باید اذعان نماییم که این جایگاه و موقعیت با توجه به بروز رقبای جدید و تغییر شکل و ماهیت نیازهای این قاره، نیازمند تقویت و تحول بوده و باید نسخه جدید متناسب با خواستههای فعلی مردم این قاره پیچیده شود. این رویکرد جدید که همانا تقویت حضور اقتصادی و تجاری در این قاره است موجب قوام و دوام حضور انقلاب اسلامی در آفریقا خواهد بود.
* سفیر ایران در سودان و اریتره