همشهری آنلاین- ابوذر چهل امیرانی: کارگاهشان در اطراف امینآباد شهرری است و این معلم ورزش و ۱۰نفر از شاگردان مدرسه استثنایی طاهر، در آن مشغول ساخت میز فوتبالدستی با ابزاری ساده هستند که اتفاقاً مشتریهای زیادی هم دارد.
«فاطمه محمدی» مادر یکی از دانشآموزان میگوید: «واقعاً مهارتآموزی و کار کردن با بچههایی که کمتوان ذهنی هستند، بسیار سخت است. این را خودمان که فرزندان توانیاب داریم، بهتر درک میکنیم. با این وجود، آقای مهربانی در کارگاه خود اقدام به اشتغال این بچهها کرده و با حوصله زیاد نحوه ساخت لوازم ورزشی را به آنان آموزش میدهد.»
وی ادامه میدهد: «نگهداری این بچهها در خانه هم سخت است و از طرفی نمیتوانیم آنها را تنها به خارج از خانه بفرستیم چون ممکن است دچار سانحه شده یا با همسنهای خود گلاویز شوند. از وقتی که پسرم حمید به این کارگاه آمده، بازیگوشیهایش را کنار گذاشته و اینجا هرکاری از دستش برمیآید، انجام میدهد. احساس سرزندگی دارد و خود را فردی مفید میداند. از طرف دیگر توانسته کمکخرج خانواده باشد و وقت خود را بیهوده سپری نکند.»
پدر یکی دیگر از بچهها که مایل به معرفی خود و فرزندش نیست، میگوید: «در مدارس استثنایی برای مهارتآموزی دانشآموزان برنامهریزی میشود و بچهها مهارتهایی مثل کار با چوب و فلز را یاد میگیرند، اما پس از فارغالتحصیلی خانهنشین میشوند و یادگیری این مهارتها سودی برایشان ندارد.»
او اضافه میکند: «آقای مهربانی با راهاندازی این کارگاه و مشغول کردن دانش آموزانش، آنها را به تولیدکنندههای زبردستی تبدیل کرده که اینک میتوانند برای خودشان کسبوکاری راه بیندازند. البته در کنار این بچهها، افراد زیادی هم که معلولیت نداشتند، با مهارتآموزی در اینجا توانستهاند کارگاهی برای خود راهاندازی کنند و برای خودشان کسب درآمد داشته باشند.»
پدر یکی دیگر از بچهها میگوید: «فرزندان ما نهتنها در این کارگاه مشغول کار شدهاند، بلکه روحیه همدلی پیدا کردهاند. با همدیگر برای ساخت لوازم ورزشی همکاری میکنند و در غم و شادی یکدیگر شریک هستند. اگر یکی از آنها اسبابکشی داشته باشد، بقیه برای کمک به او حاضر میشوند و همدیگر را مثل برادرشان دوست دارند. آقای مهربانی بیش از کار، به رعایت احترام در این کارگاه تأکید دارند و از بیاحترامی و رفتار نامناسب بچهها نسبت به یکدیگر به آسانی نمیگذرند.»
این بچهها وظیفه خود را به بهترین شکل انجام میدهند
«علی فردایی مهربانی» از کودکی در کنار تحصیل، به فعالیت در مشاغل مختلف پرداخته و در نوجوانی با برادرش که معلم حقالتدریس بود، تصمیم گرفتند کاری برای خودشان راه بیندازند. آن زمان، خیلی از بچهها عاشق فوتبالدستی بودند و مهربانی و برادرش با برانداز کردن این وسیله ورزشی که یکی از همسایهها خریده بود، به فکر تولید آن افتادند.
لوازم موردنیاز را تهیه کرده و در زیرزمین خانه پدریشان مشغول درست کردن این وسیله ورزشی شدند. نخستین محصول تولیدی خود را به پدر یکی از دوستانشان سپردند تا در مغازهاش بفروشد و وقتی اشتیاق مردم برای خرید آن را دیدند، شروع به تولید تعداد زیادی فوتبالدستی کردند.
همان زمان، مهربانی به خدمت سربازی رفت و برادرش بهتنهایی این کار را انجام داد. او پس از پایان خدمت سربازی، بهعنوان معلم حقالتدریس در آموزش و پرورش پذیرفته شد، ولی بهدلیل تأخیر در آماده شدن مدارکش، مجبور به فعالیت در مدرسه استثنایی طاهر شد. ابتدا دوست داشت هرچه سریعتر از این مدرسه به مرکز دیگری منتقل شود، اما بهزودی دلبسته شاگردانش شد. او در کنار تدریس، شغل خود را توسعه داد و بهدلیل افزایش سفارشها، کارگاهی در اطراف شهرری اجاره کرد. کمی بعد به کارگر احتیاج پیدا کردند تا سفارشها را با سرعت بیشتری تحویل دهد.
مهربانی میگوید: «من که توانایی و مهارت شاگردانم را دیده بودم، تصمیم گرفتم یکی از آنها را در کارگاه استخدام کنم. این بچهها حوصله و دقت زیادی برای انجام کار دارند و هیچوقت از کارهای تکراری خسته نمیشوند. بههمین دلیل، در کارهای تولیدی بازدهی خیلی خوبی دارند. کمکم ۹نفر دیگر از بچهها را به اینجا آوردم و فوت و فن کار را به آنها یاد دادم. با اینکه اوایل مجبور بودم روش کار را چندین بار به آنها آموزش دهم، اما به جرأت میتوانم بگویم که آنها مانند افراد معمولی و حتی بهتر از آنها وظیفه خود را انجام میدهند. این بچهها به کار و محصولاتشان حساسیت و تعصب دارند و تا زمانی که سفارش مشتریها را کامل نکنند، دست از کار نمیکشند، حتی اگر من به آنها اعلام کنم که کار را تعطیل کنند.»
مهربانی همه کارگرانش را بیمه کرده و حقوق آنها را مطابق قانون وزارت کار پرداخت میکند. او قلق همه بچهها را بهخوبی میداند و هیچوقت از دستمزد آنها بهخاطر خراب کردن سفارشها کسر نکرده است. در کنار فعالیت در این کارگاه، هرازگاهی به مدرسه هم میرود تا اگر کمکی از دستش برمیآید، برای بچههای محصل انجام دهد.
نظر شما