زیرا در حالی تأثیر منفی ایلیسو بر شماری از میراث فرهنگی نهچندان مهم ترکیه چنان بازتابی در این کشور پیدا میکند که پیامدهای سد سیوند برای بخشی از مهمترین میراث باستانی بشر مورد اغماض و سهلانگاری مسئولان دولتی در ایران قرار گرفته است. برای بررسی تأثیرات سیوند، مناسب است که مروری داشته باشیم بر گزارش کارشناس مرتبط.
سد سیوند در چارچوب طرح توسعه منابع آب رودخانه سیوند در قالب مطالعات طرح کربال و در حد شناخت مقدماتی توسط مهندسین جاستین وکرتنی در سال 1970 انجام شد. مطالعات مرحله اول آن از سوی مشاور سکو از شهریور 1367 آغاز و در مهر 1372 به اتمام رسید.
مطالعات مرحله دوم آن هم از اسفند 72 آغاز شد و در 78 به اتمام رسید. سد خاکی-سنگریزهای سیوند با ارتفاع 57 متر از پی، طول تاج 600 متر و حجم نرمال مخزن 150میلیون مترمکعب در محلی به نام تنگه بلاغی با هدف تامین آب آبیاری، در 80 کیلومتری شیراز ساخته شد. سد انحرافی پنیران نیز سدی سنگریزهای به ارتفاع 22 متر و حجم بدنه 150 هزار مترمکعب است.
این دو سد همراه با دو تونل 280 متری به نام تونل آبگیر کشاورزی و تونل تخلیه تحتانی (انحراف آب) 260 متری برای آبیاری اراضی سعادت آباد و توابع ارسنجان ساخته شدند؛ اراضیای که تا پیش از آن یا از حقابه رودخانه سیوند یا از آب زیرزمینی که با جریان آب در بستر رودخانه رابطه دارد بهرهمند میشدند.
در حقیقت از دهها سال پیش کشاورزی آبی در این اراضی انجام میشد و هیچ نیازی به ساخت سد نبود. بنابر گزارش سیمای طرح مشاور سکو در این منطقه آب زیرزمینی به وسیله قناتها، چشمهها و چاهها استخراج و بهره برداری میشده است. گزارش مشاور نشان میدهد که الگوی کشت بدون سد منطقه نیز کاملا آبی و شامل غلات آبی، چغندرقند، یونجه، صیفی جات و سبزیجات، حبوبات، ذرت، برنج و باغات است.
گزارش بسیار مغلوط بخش اقتصـادی طـرح سیوند نشانهای است از درک نادرست از اقتصاد، سدسازی، درآمد و... دراین گزارش پس از پراکندهگوییهای بسیار نادرست درباره خشکسالی، کنترل سیلاب و... هیچ هزینهای برای پیامدهای بسیار مخرب خشکاندن رودخانه سیوند و اثر آن بر مجموعه تالابهای طشک و پارک ملی بختگان که از تالابهای زیر پوشش معاهده رامسر به شمار میرود منظور نشده است. طرح سیوند نه تنها هیچ فایدهای برای مردم و منطقه نداشت که هزینه بسیار سنگین دو سد و دو تونل و خسارات زیستمحیطی فراوانی را به دنبال داشت.
سد سیوند، تنگه بلاغی با همه یادگارهای چندهزارسالهاش را به زیر آب برد تا شرکتهای سدسازکه متأسفانه آبخیزها، جنگلها، رودخانهها، تالابها، سیلابدشتها و دریاچههای کشور را به ورطه ویرانی کشاندهاند، بازهم بیشتر منتفع شوند.