مجموع نظرات: ۲
سه‌شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۲:۵۷
۰ نفر

«تو بی‌هویتی»، «جوان‌های امروز معضل بی‌هویتی دارند»، «بحران هویت بحران امروز جامعه است»؛ چنین جمله‌هایی را ممکن است بارها شنیده و خوانده باشید.

هویت

همشهری آنلاین: با وجودی که واژه‌های هویت و بی‌هویتی کاربرد نسبتا زیادی دارند اما به همین راحتی هم نمی‌توان در مورد آنها اظهار نظر کرد. روان‌شناسان راه‌هایی دارند که از طریق آنها تشخیص می‌دهند که فرد دچار بی‌هویتی است یا نه برعکس به آن دست پیدا کرده. شما هم اگر دوست دارید بدانید آیا در مسیر دستیابی به هویت موفق بوده‌اید یا نه، به سوال‌های پرسشنامه زیر پاسخ دهید.

اندر احوالات هویت 

«خود را بشناس»؛ جمله‌ای معروف از سقراط است که به نوعی بیانگر زمینه‌های تاریخی فلسفی مقوله هویت است که به شناخت «خود» توجه دارد. به نظر می‌رسد که انگیزه تلاش در جهت «شناخت خود» به‌طور آگاهانه و جدی از دوران نوجوانی آغاز می‌شود و یکی از مهم‌ترین مسائلی که در این رابطه مطرح می‌شود مساله شکل‌گیری هویت فردی است که طی آن نوجوان و جوان در تلاش است تا برای موجودیت و سیر زندگی خود پاسخ‌ها و راه‌هایی بیابد؛ پاسخ‌ها و راه‌هایی که زمینه‌های آن از سال‌ها پیش، در دوران کودکی، از طریق همانندسازی‌های گوناگونی که کودک با اطرافیان خود داشته، پی‌ریزی شده‌اند.

بنابراین به نظر می‌رسد دو عامل اولیه در طول رشد به چگونگی تشکیل هویت کمک می‌کنند؛ یکی، ویژگی‌ها و صفات خاص فرد است و دیگری، محیط و افرادی که فرد با آنها در تعامل است.

یکی از مسائل و مشکلات اساسی در سنین نوجوانی و بعد از آن مشکلات مربوط به احساس هویت است.  

در این سنین خودانگاره فرد باید شکل گیرد. خودانگاره یعنی هماهنگی عقاید ما در مورد خودمان و آنچه دیگران در درباره ما به صورت ایده‌آل فکر می‌کنند. این فرایند به تصویری هماهنگ و سازگار می‌انجامد. شکل‌گیری و پذیرش هویت کاری دشوار و پراضطراب است.

نوجوان باید نقش‌ها و ایدئولوژی‌های مختلف را آزمایش کند تا مناسب‌ترین آنها را تعیین کند.  روان‌شناسی به نام اریکسون  وضعیت افرادی راکه در رسیدن به هویتی منسجم ناکام مانده و دچار بحران هویت می‌شوند، سردرگمی نقش نامید. آنها نمی‌دانند چه کسی و چه چیزی هستند، به کجا تعلق دارند و یا به کجا ‌خواهند رفت.  

تحقیقات و پژوهش‌ها نشان می‌دهد ۳۰ درصد افراد در سنین بعد از نوجوانی همچنان در جست‌وجوی هویت خود هستند. نکته جالب دیگر اینکه، این مشکل بین دانشجویان بیشتر از دیگران دیده می‌شود؛ همچنین این تحقیقات  نشان می‌دهد افرادی که دارای شغل هستند در مقایسه با افرادی که از شغل مشخصی برخوردار نیستند، از هویت انسجام یافته‌تری برخوردارند. به عقیده اریکسون هویت، محصولی است که بذر آن در سنین کودکی ریخته می‌شود ‌اما در نوجوانی بروز می‌یابد و در بزرگسالی نیز گسترش پیدا می‌کند.  

هویت و بحران هویت

شکل‌گیری هویت، یکی از تکالیف اساسی در دوران نوجوانی است. دوران نوجوانی ازجهتی مشکل‌ترین دوره از دوره‌های تحول روانی در چرخه زندگی انسان‌هاست. در این دوره نوجوان باید از دوران کودکی خداحافظی کرده و خود را برای مسوولیت‌های بزرگسالی ‌آماده کند.

نابراین نوجوانی یک دوره انتقالی به حساب می‌آید و دوره‌های انتقالی یا برزخ، سخت‌ترین دوره‌هاست، زیرا مرحله‌ای است که که فرد به گذشته تعلق ندارد  و در عین حال متعلق به آینده هم نیست؛ به عبارت دیگر نوجوان نه کودک است و نه بزرگسال بلکه حالتی میان این دو است.

اگر بحران‌های خاص مربوط به این مرحله به خوبی حل نشوند، این بحران که در واقع سر درگمی نقش است، تا آخر عمر ادامه می‌یابد و شخص تا سنین میانسالی و حتی دوران کهولت، نمی‌داند کیست و از خود چه می‌خواهد، چه هدفی دارد و می‌خواهد چه کسی باشد.  
پرسشنامه زیر می‌تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید آیا به بحران هویت مبتلا هستید یا اینکه هویت شما به درستی شکل گرفته است؟ این پرسشنامه از چند دسته سوال تشکیل شده که شما باید در هر دسته یکی از گزینه‌های الف تا دال را انتخاب کنید.

سوال‌ها دسته اول

الف: آینده زندگی خود را روشن و ‌امیدوارکننده می‌بینم.  ب: برای استقلال خود در آینده فکر نکردم. ج: هیچ علاقه‌ای به فکر کردن در مورد آینده ندارم. د: طرح و نقشه خود را تیره و تاریک می‌بینم.

دسته دوم

الف: شغلی را برای آینده خود در نظر گرفتم.  ب: در بزرگسالی شغل مورد علاقه خود را نمی‌یابم  ج: نمی‌توانم درباره شغل آینده خود تصمیم بگیرم.  د: علاقه‌ای به کار کردن ندارم.        

دسته سوم

الف: دوستان زیادی دارم. ب: با دوستان رفت و آمد نمی‌کنم. ج: از همنشینی با دوستان لذت نمی‌برم. د: اصلا دوستی ندارم.

دسته چهارم    

الف: از جنسیت خود، کاملا راضی هستم. ب: به نظر من جنسیت افراد باعث برتری آنهاست. ج: دوست دارم لباس جنس مخالف را بپوشم. د: اگر تغییر جنسیت‌ امکان‌پذیر بود، این کار را می‌کردم.      

دسته پنجم  

الف: از شرکت کردن در مراسم مذهبی، لذت می‌برم. ب: هر روز عقاید مذهبی در من ضعیف می‌شود. ج: فردی مذهبی نیستم. د: اصلا نمی‌دانم خدا چرا من را آفریده است.

دسته ششم

الف: از دروغ گفتن، بدم می‌آید. ب: گاهی دروغ می‌گویم. ج: به بزرگترها درخانه احترام نمی‌گذارم. د: از انجام کارهای خوب و شایسته فراری هستم.      

دسته هفتم 

الف: دوست دارم با مردم داد و ستد داشته باشم. ب: از کارکردن با دیگران لذت نمی‌برم. ج: مشکلات خود را با دیگران در میان نمی‌گذارم.  د: اگر کاری از من بخواهند انجام نمی‌دهم.        

دسته هشتم

الف: زندگی برای من لذت‌بخش است. ب: احساس ‌امنیت خاطر نمی‌کنم.  ج: کار خود را با اعتمادبه‌نفس انجام نمی‌دهم. د: احساس بی‌مصرفی و پوچی می‌کنم.        

دسته نهم 

الف: به کار خود علاقه‌مندم و آن را با جدیت انجام می‌دهم. ب: کاری را که شروع کرده‌ام تمام نمی‌کنم. ج: در روحیه من تلاش و ابتکار وجود ندارد. د: انجام دادن کارها برای من فوق‌العاده سخت است.       

دسته دهم

الف: از اوقات خود حداکثر استفاده را می‌کنم. ب: برای انجام دادن کارهایم برنامه‌ریزی نمی‌کنم. ج: حوصله‌ام سر می‌رود و سردرگم هستم. د: وقت خود را تلف می‌کنم.

نمره‌گذاری و تفسیر

نمره‌گذاری: به گزینه‌های الف نمره صفر، به گزینه‌های ب نمره یک، به گزینه‌های ج نمره دو و به گزینه‌های د نمره سه بدهید و در انتها نمرها را جمع کنید.  

نتیجه: اگر نمره شما بین ۲۰ تا ۳۰ است، مشکل زندگی شما شکل نگرفتن هویت در دورانی است که هویت باید شکل می‌گرفته است. می‌توانید با مراجعه به یک روان‌شناس ببینید مشکل کجاست؟

اگر نمره شما بین ۱۰ تا ۲۰ است تا حدوی هویتتان شکل گرفته‌اما هنوز در حوزه‌هایی از زندگی مشکل شکل‌گیری هویت وجود دارد که باید رفعش کنید.

اگر نمره شما بین صفر تا ۱۰ است باید به شما تبریک بگوییم که هویتتان بسیار خوب شکل گرفته و به همین دلیل می‌دانید که از زندگی چه می‌خواهید و چه نمی‌خواهید.

کد خبر 763479
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha