همشهریآنلاین - پروانه بندپی: بسیاری از والدین، عکسها و ویدئوهای مختلفی از کودکان خود را در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، یوتیوب و سایر پلتفرمها به اشتراک میگذارند و زمانی که آنها را از نادرستی این کار و عواقب آن مطلع میکنید، برایشان قابل باور نیست و ممکن است حتی شما را به حساسیت و سختگیریِ بیش از حد متهم کنند.
خیلی از والدین به خصوص مادران، عکسها و ویدئوهای مختلفی از غذا خوردن، خوابیدن، بازی کردن، لباس پوشیدن، رنگ خاص چشم و موها، شیرینزبانی، رفتارهای بانمک و حتی خرابکاریهای کودک خود را در صفحاتی که برای او در شبکههای اجتماعی ایجاد کردهاند، منتشر میکنند و دلیل و دیدگاهشان هم این است که این صفحه مثل یک آلبوم است و کودک در آینده، عکسها و کلیپهای بامزه خود را میبیند و کل کودکی خود را پیش چشم دارد و حتما از این اقدام والدین خود تشکر خواهد کرد و قدردان خواهد بود. آنها میگویند انتشار عکسها و ویدئوهای کودکشان کاری پیشپاافتاده و عادی است و خطرناک نیست که بخواهد کودک را تهدید کند یا به او ضربه بزند و این حرف که ممکن است آینده آنها با این کار به خطر بیفتد و تحت تاثیر قرار گیرد، بسیار اغراقآمیز است.
اما آیا به عنوان پدر و مادر اجازه داریم در هر حالتی و هر وقت که دلمان خواست، عکس کودکمان را در پلتفرمها منتشر کنیم و درباره همه جزئیات زندگی کوچک آنها بنویسیم روانشناسان، جامعهشناسان و کارشناسان شبکههای اجتماعی معتقدند اتفاقا انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی نه تنها موجب قدردانی کودک در سالهای بزرگسالی نخواهد شد، بلکه میتواند او را دلخور و شاکی و حتی متضرر کند. چراکه این کار، هم حریم خصوصی کودک را لکهدار میکند، هم امنیت فیزیکی او را به خطر میاندازد و هم ممکن است زندگی او را در بزرگسالی تحت تاثیر قرار دهد. موضوعی که ممکن است جبرانش غیرممکن باشد. مثال کوچکش فیلم همان پسرک شمالی که چند سال قبل رسانهای شد و هیچکس فکر نکرد این وایرال شدن، چه بلایی بر سر آن بچه خواهد آورد.
موضوع آسیب دیدن کودکان وقتی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم پدیده "هوش مصنوعی" که هر روز در حال توسعه بیشتر است، این قدرت را دارد که وارد پنهانترین لایههای زندگی ما شود و خسارتهای سنگینی به ذهن و روح و زندگی شخصی و اجتماعی ما وارد کند.
بیشتر بخوانید؛
آخر و عاقبت انتشار تصاویر و کلیپهای کودکان در فضای مجازی/ هوش مصنوعی چه بلایی سر کودکتان میتواند بیاورد؟
محمدعلی فیاض، کارشناس و کنشگر کودک در حوزه سواد دیجیتال در این رابطه به همشهریآنلاین میگوید: هوش مصنوعی روز به روز دارد قویتر، پیچیدهتر و دایره تاثیرگذاریش گستردهتر میشود. با فرض این موضوع، هوش مصنوعی با در اختیار داشتن فقط یک عکس یا تنها با داشتن ۱۰ ثانیه از صدای یک کودک، میتواند صدا و تصویر آن کودک را در دوره نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری بازتولید کند و با پیشرفتهتر شدن سیستمهای هوش مصنوعی، این موضوع میتواند به واقعیت بسیار نزدیکتر شود.
فیاض میگوید: وقتی ما صدا، عکس یا فیلمی از کودکمان را در فضای اجتماعی منتشر میکنیم، درواقع داریم به هوش مصنوعی این اجازه را میدهیم که از او سوءاستفاده کند. یعنی قبل از این که کودک ما داوطلبانه به انتشار صدا و تصویرش علاقه نشان دهد یا قبل از این که اجازه این کار را به ما بدهد، ما صدا و تصویر دوره نوجوانی و جوانی او را میسازیم و در اختیار همه قرار میدهیم.
این کارشناس با تاکید بر این که این موضوع خطرات و عواقب زیادی برای کودک دارد، در این باره توضیح میدهد: یک خطر بزرگ این است که افراد سودجو میتوانند با در دست داشتن ابزارهای هوش مصنوعی، کودک ما را در فضای مجازی مورد "اغواگری آنلاین" قرار دهند. مثلا میتوانند تصاویری را بسازند و آنها را تهدید کنند که اگر چیزی را که میخواهیم، در اختیار ما قرار ندهی، تصویر یا ویدئویت را منتشر میکنیم. کودکان به دلیل کمتجربه بودن و آسیبپذیر بودن، به شدت در معرض این مساله قرار دارند. از طرف دیگر میتوانند با در اختیار داشتن تصاویر ساختگی (با کمک هوش مصنوعی)، برای آنها "قلدری مجازی" کنند و آنها را تهدید کنند و از هر راهی که بلدند، به آنها زور بگویند و همین، آسیب بزرگی برای کودک محسوب میشود.
این فعال حوزه سواد دیجیتال میگوید: ممکن است والدین از انتشار عکسهای کودک خود در فضای مجازی هیجانزده و غرق لذت شوند اما نمیدانند که وقتی کودک به سن قانونی رسید، افراد سودجو ابزارهایی در اختیار دارند که میتوانند تصاویری جعلی از او بسازند و با آن تصاویر، کارهای خلاف قانون خود را انجام دهند. طبیعتا اثبات این موضوع که تصویر متعلق به من نیست و جعلی نیست، کاری دشوار و زمانبر است. از طرف دیگر اگر آن تصویر در سطحی وسیع منتشر شود و درنهایت هم فرد تبرئه شود، تا زمان اثبات بیگناهیاش وجهه اجتماعی او به طور کامل از بین میرود. ضمن این که حافظه اینترنت قابل پاک شدن نیست. محتوایی که ما منتشر میکنیم، حتی اگر بعدها آن را حذف کنیم، ممکن است تا سالها در آرشیو شبکههای مختلف باقی بماند.
ساختن تصاویر جنسی از کودکان و انتشار آنها در سایتهای پورنوگرافی/ سوءاستفاده از عکس پروفایل
این کارشناس کودک در حوزه سواد دیجیتال در ادامه به موضوعی مهمتر اشاره میکند و میگوید: خطر بزرگتر در خصوص انتشار تصاویر کودکان در شبکههای اجتماعی، ساختن تصاویر جنسی از کودکان و انتشار آنها در سایتهای پورنوگرافی است. پیگیریهای قضایی و پلیسی این سایتها بسیار سخت است و خیلی از این تصاویر در محیطها و سایتهای غیررسمی منتشر میشوند و حذف کامل آنها از اینترنت غیرممکن است.
فیاض روی این موضوع هم تاکید میکند که والدین حتی نسبت به عکس پروفایل کودکان هم باید حساس باشند. او میگوید: خیلیها فکر میکنند اگر در پروفایل خود، عکس کودکشان را بگذارند و همه هم ببینند، کاری بامزه است اما از این بیخبرند که ممکن است با استفاده از یک عکس پروفایل، تصاویر خندهداری ساخته شود و در سطح وسیعی منتشر یا وایرال شود و به کودک ضربه بزرگی بزند. اینها فقط با یک عکس پروفایل یا یک ویدئوی معمولی که همه به آن میخندند و برای همدیگر میفرستند، میتواند اتفاق بیفتد.
این کارشناس معتقد است که در کشور ما والدین عموما اطلاع ندارند که انتشار یک عکس یا ویدئوی کودک، خطر و تهدیدی بالقوه به شمار میآید. پس اول باید این موضوع را به عنوان یک خطر به پدرها و مادرها معرفی کنیم. درضمن، فقط آگاه شدن والدین کافی نیست. والدین هم باید تلاش کنند و به کودکان خود آموزش دهند. از طرف دیگر، باید یک خواست اجتماعی برای عدم انتشار تصاویر کودکان شکل بگیرد تا انتشار آنها در سطح وسیع محدود شود.
حداقل صفحه مجازی خود را عمومی نکنید/ دلتان میآید حقوق کودک خودتان را زیر پا بگذارد؟
این کنشگر کودک در حوزه سواد دیجیتال با اشاره به این که والدین عمدتا متوجه خطرات فضای مجازی برای کودکان خود نیستند، میگوید: خیلی از والدین علاقه دارند از مراحل مختلف رشد کودک خود مثلا در اینستاگرام آلبوم درست کنند و آن را هم کاری عادی میدانند. حداقل میتوانند صفحه را پابلیک یا عمومی نکنند تا هرکسی وارد صفحه نشود و تصاویر کودک را نبیند. چون این کار والدین، حقوق کودک را به صورت ذاتی نقض میکند. آیا ما برای انتشار تصاویر، ویدئوها و اطلاعات کودک از او اجازه گرفتهایم؟ آن کودک وقتی بالغ شود، میتواند تصمیم بگیرد که آیا دوست دارد این تصاویر، آن ردپا و آن شهرت آنلاین را برای خود در فضای مجازی به اشتراک بگذارد یا نه. اما قبل از آن، اگر ما این کار را بکنیم، حقوق کودک را زیر پا گذاشتهایم. چطور کسی دلش میآید حقوق کودک خودش را زیر پا بگذارد؟! به هر حال ما مسئولیت بزرگی داریم.
فیاض میگوید: خیلیها میگویند احتمال سوءاستفاده از تصاویر کودک خیلی پایین است و حالا کو تا کودک بزرگ شود؟ در جواب باید گفت اتفاقا و متاسفانه احتمالی که ما داریم درباره آن صحبت میکنیم، یک احتمال بزرگ است. فقط به این فکر کنید که روزی فرزند شما بخواهد با یک تعداد محدودی از افراد برای یک عنوان شغلی مهم، یا پذیرش در یک دانشگاه خارجی، یا یک مورد بسیار مناسبِ مهاجرتی رقابت کند. اما سابقه آنلاینی که شما برای آن بچه ساختید، همه چیز را ویران خواهد کرد. ممکن است از نظر خودتان خوب باشد، اما از نظر آن کارشناس که دارد پرونده را بررسی میکند، میتواند همه اینها یک نقطه ضعف محسوب شود و میتواند کل آینده فرزند شما را تحت تاثیر قرار دهد. چطور امکان دارد وقتی ما از کسی اجازه نگرفتهایم یا از او مجوزی نداریم، اطلاعاتش را در اختیار عُموم افراد قرار دهیم؟ آیا در مورد خودمان هم این را میپسندیم؟!
از این کارشناس میپرسم چرا خود پلتفرمها اجازه چنین موضوعی را به والدین میدهند یا چرا مثلا اینستاگرام به افراد بالای ۱۳ سال که سن مناسبی هم نیست، اجازه ایجاد حساب کاربری میدهد؟ فیاض پاسخ میدهد: پلتفرمها به دلایلِ احتمالا اقتصادی خیلی علاقه ندارند این موضوع را پیگیری کنند یا از این موضوع مطمئن شوند که بچهها در سن درست و مناسبی وارد شبکههای اجتماعی میشوند یا نه. حتی خود بچهها هرچقدر نسلها جدیدتر میشود، ترفندها و ابزارهای دور زدنِ محدودیتهای فضای مجازی را بیشتر بلد میشوند. ابزارهای موجود برای دور زدن هم بسیار زیاد است. با این حال معتقدم محدود کردن، آموزش دادن و قانونمند کردن، توجه افکار عمومی را بیشتر از پیش به این موضوع مهم جلب میکند و میتواند به تدریج راهگشا باشد.
چطور به والدین و بزرگترها و کودکان آموزش دهیم؟/ آیا قانون میتواند کمکی کند؟
اما چطور میتوان والدین و دیگر بزرگترها را قانع کرد که انتشار تصاویر و ویدئوهای کودکان در شبکههای اجتماعی میتواند پرخطر و پر از آسیب باشد؟ چراکه موضوع تا حدی تازه و جدید است و شاید به همین دلیل خیلی از والدین دربرابر آن موضع میگیرند و مقاومت میکنند و اهمیت آن برایشان ملموس نیست. خیلی از آنها میگویند وقتی میگوییم شبکه اجتماعی، دیگر حریم خصوصی معنا ندارد! فیاض در این باره توضیح میدهد: ما باید به کودکان خود آموزش دهیم که هر موضوعی که در اینترنت منتشر میکنند که ردپایی از آنها به جا میگذارد، چه اثراتی میتواند بر آینده آنها بگذارد. والدین هم باید با آموزش صحیح، دسترسی کودکان به شبکههای اجتماعی که مخصوص بزرگسالان ساخته شده را محدود کنند و به آنها یاد بدهند که هیچ فضای خصوصی یا امنی در اینترنت وجود ندارد. تضمینی وجود ندارد که پیام یا اطلاعاتی که به صورت خصوصی برای کسی ارسال یا اصطلاحا دایرکت میکنیم، تا ابد خصوصی باقی بماند. ممکن است همین اطلاعاتِ به ظاهر ساده و پیشپاافتاده روزی در سطح وسیع منتشر شود و آسیب به بار بیاورد.
این فعال حوزه کودکان در حوزه دیجیتال به ناآگاهی مدارس و مهدکودکها هم اشاره میکند و میگوید: متاسفانه مدارس و مهدکودکها، تصاویر دانشآموزان و کودکان و فعالیتهای آنها را در تلگرام، اینستاگرام یا پیامرسانهای داخلی منتشر میکنند و بالای عکس، لوکیشن هم میزنند و این را رزومهای برای خود میدانند. والدین هم از بابت انتشار تصاویر خوشحال میشوند! در حالی که پدر و مادرها به عنوان یک خواست اجتماعی باید از مدارس بخواهند که از فرزندانشان عکس نگیرند یا عکسها را به صورت عمومی منتشر نکنند و لوکیشن هم نزنند. چون درج لوکیشن در عکس حتی احتمال دزدیده شدن بچه را به دنبال دارد! درضمن خود والدین باید الگوی مناسبی برای فرزندان باشند. چون ما به عنوان والدین هم در فضای مجازی از خودمان ردپا به جا میگذاریم و این ردپا آیینهای پیش چشم فرزندان ما است و خیلی مهم است که اول از خودمان شروع کنیم.
این کارشناس در پاسخ به این سوال که آیا قانونگذاری درست میتواند تا حدی از حقوق کودکان مراقبت کند، میگوید: حتما وجود قوانینی مثل آنچه که در فرانسه وجود دارد، یا قانونی که به طور کلیتر تحت عنوان GDPR در اتحادیه اروپا وجود دارد، میتواند حفاظت و حمایت خیلی جدیتری از کودکان در شبکههای اجتماعی داشته باشد. اصلا آنها به خاطر مراقبت از کودکان، چنین قوانین سفت و سختی را وضع کردهاند. کلا اتحادیه اروپا در این زمینه خیلی فعال و جدی است.
این کنشگر کودک در حوزه سواد دیجیتال تاکید میکند: همه کشورها نیاز به شفاف شدن این موضوع دارند که حقوق کودکان در شبکههای اجتماعی و کلا در دنیای دیجیتال چگونه تعریف میشود. البته تا زمانی که ما به صورت جزیرهای عمل کنیم، پلتفرمها نمیتوانند ملزم به رعایت قوانین شوند. اما عجالتا میتوانیم دل خوش کنیم به آموزش والدین و تمام افراد و نهادهایی که با کودکان در ارتباطند.
نظر شما