به گزارش همشهری آنلاین، بنا بر قانون مصوب ۲۵ آبان ۱۳۱۶ شمسی، قسمت عمده جواهرات به بانک ملی ایران منتقل شد و سپس جزو پشتوانه اسکناس و بعدا وثیقه اسناد بدهی دولت به بانک بابت پشتوانه اسکناس قرار گرفت. به همین دلیل پس از سقوط محمدرضا پهلوی، خاندان پهلوی نتوانستند این جواهرات ملی را از کشور خارج کنند.
اما قدیمیترین جواهراتی که در موزه وجود دارد به دوران صفویه بازمیگردد. در حقیقت در این دوره بود که پادشاهان صفوی به ارزش جواهرات پی بردند و حتی کارشناسانشان را به کشورهای هند، عثمانی، فرانسه و ایتالیا میفرستادند تا جواهر بخرند و به اصفهان ببرند. با ورود محمود افغان و شکست شاه سلطان حسین، آخرین پادشاه صفوی در سال ۱۱۰۱ خورشیدی، بخش اعظمی از خزانه جواهرات غارت شد اما مدتی بعد هنگامی که شاه طهماسب دوم به همراهی نادر به اصفهان بازگشت، توانست از غارت جواهرات سلطنتی جلوگیری کند.
بعدها نادر برای بازپسگیری بخشی از جواهرات ایرانی به هند رفت و پس از لشکرکشیاش به این کشور، محمدشاه مقداری جواهر و اسلحه به نادر داد. بخشی از این اموال در راه از بین رفت، بخشی هم به رسم رایج به کشورهای همسایه داده شد. همین طور نادر بخشی از این جواهرات و اشیای مرصع را به آستان حضرت امام رضا(ع) هدیه و بخشی را نیز بین سپاهیان خود تقسیم کرد.
اما وقتی نادرشاه به قتل رسید یکی از سرداران او به نام احمدبیگ افغان ابدالی، خزانه جواهرات نادر را غارت کرد و الماس معروف «کوه نور» نیز به دست احمدشاه درانی و رنجیت سینگ پنجابی افتاد و با شکست آنها توسط انگلستان، کمپانی هند شرقی این سنگ گرانبها را در سال ۱۸۵۰ میلادی به ملکه ویکتوریا اهدا کرد. کوه نور یک الماس ۱۰۸ قیراطی بیرنگ است که در تاج ملکه الیزابت انگستان نصب شد.
اما دوران قاجار را شاید بتوان دوران طلایی جواهرات در ایران نامید. تاج کیانی، تخت نادری، کره جواهرنشان و تخت طاووس یا همان تخت خورشید، از مرصعکاریهایی بودند که به دستور شاهان قاجار ساخته شدند. بهویژه بلندپروازیهای ناصرالدین شاه و تقلید او از غرب بر غنای این مجموعه افزود.
فیروزه نیشابور و مرواریدهای نایاب خلیج فارس هم در زمان قاجار به خزانه جواهرات ملی اضافه شدند. موزه جواهرات ملی نیز در سال۱۳۳۴ ساخته شد و در سال ۱۳۳۹ با تأسیس بانک مرکزی به بهرهبرداری رسید و به عنوان خزانه جواهرات ملی در اختیار این بانک قرار گرفت. پس از انقلاب نیز دوباره این موزه در سال ۱۳۶۹ بازگشایی شد. این موزه روزهای شنبه تا سهشنبه برای بازدید عموم باز است.
جقه نادری
جقه، در گذشته برای تزئین دستار و سرپوشها و کلاهها به کار گرفته میشده است. به همین دلیل جقههای جواهرنشان زیادی در موزه جواهرات ملی وجود دارد که معروفترین آنها جقه نادری است. زمرد ۶۵ قیراطی سبزرنگ، در وسط این جقه ۱۳ سانتی متری قرار دارد. در زیر جقه دو آویز زمرد اعلای امرودی آویخته شده است.
قسمت بالای جقه، هفت شقه است و در دو طرف شقهها نیز دو ریسه و برگ و گل الماسنشان ساختهاند و از نوک شقههای جقه، دو آویز زمرد بسیار اعلای سعیدی امرودی آویخته شده است. در بالای تخمه وسط، هلال الماسنشان و در پایین، در دو سو، شبیه درفش، طبل، لولهتوپ و سرنیزه روی زه زین نصب شده است.
پارچه درفش به سه ردیف یاقوت، الماس و زمرد کمرنگ تقسیم شده است. تمام جقه، آراسته به الماسهای فلامک خوشآب و درشت و ریز است. رضاخان پهلوی گاهی، از جقه مزبور استفاده میکرد. وزن جقه ۳۳ مثقال و ۱۶ نخود است و در سده ۱۲ ﻫ.ق توسط ایرانیان ساخته شده است.
تخت طاووس
تخت خورشید که بیشتر به تخت طاووس معروف است، هیچ ربطی به پرنده طاووس ندارد و این نام را فتحعلی شاه قاجار به مناسبت ازدواجش با طاووس خانم بر این تخت مرصع گذاشت. فتحعلی شاه قاجار در یکی از سفرهای خود به اصفهان به حاجی محمدحسین خان نظامالدوله بیگلری اصفهان که به صدر اصفهانی مشهور بود دستور داد تا از جواهرات موجود در کاخها برایش تخت مرصعی ساخته شود.
این تخت قبل از نوروز سال ۱۲۱۶ قمری ساخته و به کاخ گلستان تهران منتقل شد. این تخت به دلیل نقش خورشید مرصعی که در بالای تخت تعبیه شده به نام تخت خورشید معروف شد اما بعد از ازدواج فتحعلی شاه با طاووس خانم این تخت نیز به نام او شناخته شد.
در زمان قاجار خیلیها فکر میکردند این تخت طاووس همان تخت طاووس هند است و با مقایسه این تخت با توصیفاتی که تاورنیه جهانگرد از تخت طاووس هند کرده به این نتیجه میرسیدند که این تخت بدل و قلابی است و این شک را به ناصرالدین شاه هم گفتند و او اطمینان داد که این تخت به دستور فتحعلی شاه قاجار ساخته شده است. برای ساخت این تخت از ۳۳۴ کیلو طلا و ۵۱ هزار سنگ قیمتی استفاده شده است.
در سال ۱۲۹۶ که ناصرالدین شاه اتاق موزه را در کاخ گلستان احداث کرد این تخت به آنجا منتقل شد و مراسم سال تحویل را در این اتاق برگزار میکردند. در اطراف این تخت دو شمعدان مرصع هم وجود داشت. همچنین بالشی که شاه به آن تکیه میداد با مروارید و رشتههای طلا دوخته شده بود که اکنون در موزه جواهرات ملی قرار دارد.
این تخت تا سال ۱۳۶۰ خورشیدی در کاخ گلستان نگهداری میشد تا اینکه در تاریخ ۱۷ شهریور همین سال براساس دستور نخستوزیر وقت و پس از طی مراسم خاص به خزانه جواهرات ملی منتقل شد.
دریای نور
نام «دریای نور» را زیاد شنیدهایم. دریای نور بزرگترین الماس صورتی جهان با وزنی به اندازه ۱۸۲ قیراط است و تردیدی نیست که از معادن گلکنده در جنوب هندوستان بهدست آمده است. لطفعلیخان زند که به دست آقامحمدخان قاجار کشته شد آخرین فرد خاندان زندیه بود که از الماس یادگاری نادر نگهداری میکرد.
پس از آن، این الماس به گنجینه جواهرات قاجار منتقل شد. ناصرالدین شاه علاقه خاصی به آن داشت چراکه معتقد بود این الماس یکی از گوهرهایی بوده که روی تاج کورش هخامنشی وجود داشته است و برای همین حتی تولیت نگهداری از آن را هم به افراد خاصی میسپرد.
دریای نور زمان ناصرالدین شاه در وسط یکی از بازوبندهای سلطنتی نصب میشد، ولی زمانی که استفاده از بازوبند منسوخ شد، درسال ۱۳۱۹ هجری - ۱۹۰۲ میلادی ـ که مظفرالدین شاه به انگلستان سفر کرد دریای نور را زیور کلاه خود کرد.
جواهرسازان آن را به صورت پیشکلاه درآوردند و در قابی زرین با شیر، خورشید و تاج مرصع به ۴۵۷ قطعه برلیان ریز و عالی و چهار قطعه یاقوت قرار دادند. این الماس برلیان از دو طرف تراش خورده و به شکل هرم مثلثالقاعدهای است. همه سطوح الماس دریای نور صاف و یکنواخت است، جز یک سمت آن که فتحعلی شاه با کندن عبارت «سلطان صاحبقران فتحعلیشاه قاجار ۱۲۴۴»، از ارزش آن کاسته است.
اما باوجود تمام حساسیت ناصرالدین شاه به الماس دریای نور این جواهر در زمان محمدعلیشاه و هنگام شکست وی از مشروطهخواهان به سفارت روسیه برده شده ولی توسط مشروطهخواهان بازپس گرفته شد. بعد از قاجار، پهلویها نیز در مراسم تاجگذاری از گوهر دریای نور استفاده کردند. همچنین از جمله افسانههایی هم که درباره این الماس وجود دارد این است که میگویند این الماس بر دسته شمشیر افراسیاب نصب بوده و رستم آن را در جنگ با تورانیان تصاحب کرده است.
تخت نادری
هرچند اسم این تخت، تخت نادری است اما هیچ ربطی به نادرشاه افشار ندارد. تخت نادری در حقیقت نام اریکه سلطنتیای است که به دستور فتحعلی شاه قاجار توسط جواهرسازان و صنعتگران ایرانی ساخته شده است. این تخت مرصع و میناکاریشده شامل ۲۲ هزار سنگ و جواهر قیمتی است که برای اردوکشی به چمن سلطانیه زنجان در نه قطعه مجزا ساخته شد. تخت نادری از نظر شکل و ترکیب و تزئینات، زیباتر از تخت طاووس است.
پشتانداز آن با ترنج و جواهرات درشت و خوشرنگش آن را مجللتر نشان میدهد. در دو طرف پشتانداز تخت که مانند دم طاووس چتر زده و در بالا دارای تاجی است، نقش دو اژدهای پیچ خورده یا سمندر قرار دارد که دم آنها بهشکل سر عقاب یا طوطی درآمده و نظیر همین دو اژدها در دو طرف پله اول تخت نیز دیده میشود که در اینجا دارای پا بوده و به سطح و دیواره پله چسبیدهاند.
در دیواره عمودی پله اول تخت، نقش شیری برجستهکاری شده که بدن آن همچون پوست پلنگ خالدار و جواهر نشان شده است. در دو طرف تخت نیز در داخل ترنجهای اسلیمی مشبک، نقش دو طوطی میناکاریشده مشاهده میشود.
کوزه قلیان فیروزه
کوزه قلیان مرصع شده فیروزه و یاقوت بازمانده دوره ناصرالدین شاه قاجار است. فوریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در وصف مراسم بار عام، به این کوزه قلیان هم اشاره میکند و مینویسد: «کوزه قلیان فیروزهای نمونهای از هنر و ذوق ایرانی است و فیروزههای صاف و آبیرنگی که در آن به کار رفته آن را شیئی پربها جلوه میدهد.»
از عجایب ساخت این کوزه قلیان این است که با آنکه نزدیک به ۱۴۰ سال پیش ساخته شده است اما ترکیب مارپیچی کوزه قلیان بدون هیچ نقصی در سرتاسر کوزه تکرار شده است. فیروزههای به کار رفته در این کوزه قلیان از نظر اندازه یکسان هستند که هرچه به سمت وسط کوزه قلیان میرسند بزرگتر میشوند.
تاج کیانی
تاج فتحعلی شاه را تاج کیانی مینامند. پس از انقراض ساسانیان، شاهان ایران دیگر هیچگاه از تاج به این شکل استفاده نکرده بودند و در آن دوران تاج به صورت جقه بوده است. عناصر به کار رفته در این تاج الماس، زمرد، یاقوت و مروارید است و سلاطین قاجار نیز از آن استفاده کردند.
ولی از آنجا که رضاخان پهلوی مایل نبود در تاجگذاری خود از آن استفاده کند در سال ۱۳۰۴ خورشیدی دستور داد تا گروهی از جواهرسازان ایرانی زیرنظر سراج الدین جواهری، جواهرساز معروف قفقازی و جواهرساز امیر بخارا که از روسیه به ایران مهاجرت کرده بود از گوهرهای منتخب، تاج پهلوی را ساختند و رضاخان و شاه مخلوع، برای تاجگذاریهای خود از آن استفاده کردند.
کره جواهرنشان
کره جواهرنشان که در دنیا بینظیر است و نمونه دیگری ندارد در سال ۱۲۹۱قمری به دستور ناصرالدین شاه از روی یک کره کوچکتر خارجی که به او هدیه داده شده بود توسط ابراهیم خان مسیحی ساخته شد. وزن خالص طلای به کار رفته شده در این کره ۳۴کیلوگرم و وزن جواهرات آن سه کیلو و ۶۵۶گرم و همچنین ۵۱هزار و ۳۶۶قطعه جواهر نیز روی آن نصب شده است.
دریاها روی این کره جغرافیایی به وسیله زمرد و خشکیها به وسیله یاقوت نشان داده شده و همچنین آسیای جنوب شرقی، ایران، انگلستان و فرانسه با الماس، هندوستان با یاقوت روشن و آفریقای مرکزی و جنوبی با یاقوت کبود، خط استوا و سایر خطوط جغرافیایی هم با الماس و یاقوت ریز نشان داده شده است. قطر کره هم تقریبا ۶۶سانتیمتر است. همینطور روی کره القاب ناصرالدین شاه منبت و الماس نشان شده و کوه دماوند با یاقوت درشتی مشخص شده و شهر تهران با یاقوت معروفی به نام اورنگ زیب، نمایان است.
کمربند زمرد
این کمربند استثنایی که از رشتههای طلا بافته شده، نگین زمرد دارد و برای ناصرالدین شاه ساخته شده است. بند آن یک متر و ۱۹ سانتیمتر طول و زمردش پنج سانتیمتر ارتفاع و ۱۷۵ قیراط وزن دارد. درباره زمرد این کمربند نیز داستانی وجود دارد.
وقتی که سر تامس انگلیسی در سال ۱۶۱۶ میلادی به هندوستان سفر کرد، درباره ملاقاتش با سلطان جهانگیر، پادشاه هند نوشت: «او دستاری به سر داشت که روی آن چند پر از حواصیل به تعداد نه چندان زیاد اما بلند مشاهده میشد. یک سوی آن یاقوتی پیاده در درشتی چون چهار مغز و بر سوی دیگر الماسی همانگونه ستبر و در میان زمردی بس بزرگتر از این دو که دلی را میمانست قرار داشت.»
خیلیها بر این باورند که این زمرد همان زمرد دستار سلطان جهانگیر است که در فتح نادرشاه به دست او افتاده و به ایران آورده شده است. از این کمربند در تاجگذاری رضا شاه هم استفاده شد اما برای تاجگذاری شاه مخلوع سگک آن به بند دیگری منتقل شد.
تاج پهلوی
تاج مورد استفاده رضا و محمدرضا پهلوی از طلا و نقره ساخته شده و آراسته به الماسهای برلیان بسیار اعلا، تخمههای درشت زمرد، یاقوت کبود و مروارید است. کلاه تاج، ابره مخمل قرمز است و در قبه آن که تخمه زمرد خیاره در چنگ نشانده، قرار دارد.
تاج در چهار طرف دارای چهار کنگره پله پله به شکل تاجهای شاهنشاهان ساسانی است که در وسط و زیر کنگره پیشین آن، خورشیدی زرین با شعاعهای الماس نشان و تخمه الماس زرد درشت نصب شده است و در پشت همین کنگره، جقه پایهدار اسلیمی و در پشت آن پر قو قرار دارد. در این تاج۳۳۸۰ قطعه الماس بهوزن ۱۱۴۴ قیراط، پنج قطعه زمرد به وزن ۱۹۹ قیراط و دو آنه، دو قطعه یاقوت کبود به وزن ۱۹ قیراط و ۳۶۸ حبه مروارید غلتان به کار رفته است. وزن تاج از زر و گوهر و مخمل با هم ۴۴۴ مثقال، یعنی در حدود دو کیلو و ۸۰ گرم است.
نظر شما