این راهبرد، خدمت صادقانه و کارآمدی خردمندانه نام دارد. این تفکر استراتژیک که براساس ارزشهای انقلاب اسلامی و شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی مردم در بهمن 57 و تفکر جهادی که توانست جنگ و کشور را در دوران سخت تهاجم دشمن اداره کند، تشکیل یافته است.
تجربه اصلاحطلبی فارغ از توجه جدی به ارزشهای دینی از یک سو و نگاه تنگ و جناحی به اصولگرایی از سوی دیگر، 2 آفت بزرگی بوده است که موجب ازدسترفتن فرصتهای بیشماری شده که بهطور مشخص ثمره آن حذف نیروهای کارآمد و معتقد به آرمانها بوده است.
اشتباه است که فکر شود صرفا یک تفکر محدود میتواند اداره کشور را برعهده گیرد چرا که اصلاحطلبی و اصولگرایی لازم و ملزوم یکدیگر هستند و به منزله 2بال برای حرکت کشور به سمت تعالی بهحساب میآیند. تلفیق اصولگرایی اصلاحطلبانه و یا اصلاحطلبی اصولگرایانه واضع نظریه جدیدی شده است که مصداق آن تعهد به آرمانهای انقلاب و شهدا و ولایتپذیری و کارآمدی و خدمتگزاری به مردم است.
این مؤلفهها در هر اندیشهای که جمع شود از منظر راهبرد خدمت صادقانه و کارآمدی خردمندانه تعبیر میشود، اگرچه نام و عنوان دیگری داشته باشد.
شاید ترجیح عدهای این باشد که با بازی با عناوین همچنان به فرصتسوزیها ادامه دهند اما آنان که دل در گرو انقلاب دارند، میدانند که شرایط امروز ایران و تحولات جهانی اقتضا میکند شعاربازیها جای خود را با کارآمدی عوض کند.
پاسداشت ارزشهای انقلاب و شهیدان، وفاداری به آرمانهای امام و مقام معظم رهبری، تلاش برای رفع موانع و مشکلات از زندگی و معیشت مردم، ایجاد جامعه اخلاقی و آشتیدادن سیاست با اخلاق، توسعه و ترویج علم و فناوری، محور قراردادن قانون اساسی و رویههای قانونی، اعتماد به مردم، جوانباوری، نفی استفاده ابزاری از مقدسات، دینباوری، عقلانیت و تدبیر و اعتقاد به حضور دین در عرصههای زندگی از مهمترین خصلتهای راهبرد خدمت صادقانه و کارآمدی خردمندانه است.
این راهبرد نه بر عقلابزاری دکارتی است و نه بر اندیشههای متحجر و واپسگرا، بلکه براساس تفکری است که جوانان این مرز و بوم با خداباوری و اعتماد به نفس، جنگ را اداره کردند و کشور را در زمینه توسعه فناوریهای پیچیده و جدید علمی به سرمنزل توسعه رساندند؛ باوری که امتحان خود را بهخوبی پس داده و بدون بازیهای سیاسی مرسوم و رفتارهای سیاستزده به پیشرفت همراه با عدالت ایران فکر میکند.