سه‌شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۹:۰۱
۰ نفر

ابراهیم سوزنچی کاشانی: بر کسی پوشیده نیست که دولت نهم شعار اصلی خود را حمایت از اقشار محروم قرار داده بود

و در این راستا، تلاش فراوانی در راستای رسیدگی به آنان و ایجاد اشتغال برای این قشر کرده است

رئیس‌جمهوری نیز اخیرا در سفر استانی تهران عنوان کرده که ما بخشی از منابع بانک‌ها را به اشتغال تخصیص دادیم تا از این طریق نرخ بیکاری کاهش یابد.

در بحبوحه انتخاباتی فعلی این جمله از زبان دیگری به گوش رسیده است که: ما باید رویکرد توانمندسازی اقشار محروم را وجهه همت خودمان بسازیم. در وضعیت موجود، پرسش از کارایی این برنامه‌ها نکته‌ای است که ارزش بحث و توجه بیشتر را داراست.

در تئوری‌های سنتی‌تر (یا نگاه‌های سرمایه‌محور)، سرمایه به‌عنوان اصلی‌ترین عامل تولید قلمداد می‌شود؛ به‌گونه‌ای که برای افزایش تولید نیازمند سرمایه بیشتر هستیم. بنابراین برای ایجاد هر شغل، سرمایه نیاز اصلی است.

در نگاه‌های جدیدتر، تولید وابسته به دانش و توانمندی است و نه‌تنها پایداری آن به توانمندی بستگی دارد بلکه ایجاد هر کسب و کار جدید نیز در گرو وجود توانمندی‌های مختلف است.

چه‌بسا 2 بنگاه، یا 2 انسان، با سرمایه مساوی کارایی کاملا متفاوتی داشته باشند و یکی از آنها قادر به ایجاد کسب و کارهای مولد باشد درحالی‌که دیگری فاقد توان استفاده از سرمایه فوق باشد.

در بعد سیاستگذاری این دو رویکرد 2‌توصیه کاملا متفاوت خواهند داشت؛ درحالی‌که در رویکرد اول برای قشر محروم و به جلو راندن آنها کافی‌ است سرمایه در اختیار آنان قرار دهیم، نگاه دوم توصیه اکید بر توانمندسازی آنان دارد.

طبیعی است که در نگاه دوم، اگر شما سرمایه کلانی را به یک انسان ناتوان در حوزه تولید و سرمایه‌گذاری بدهید، نتیجه‌ای که خواهید گرفت تلف شدن بخش عظیمی از سرمایه خواهد بود چراکه وی نحوه به کار انداختن این سرمایه را نمی‌داند.

این مسئله عینا در بحث ایجاد اشتغال بازتاب پیدا می‌کند. برای تولید شغل برای قشر محروم، آیا کافی خواهد بود که صرفا به آنها وام‌های کم‌بهره یا احیانا بدون‌بهره با هدف فراهم کردن سرمایه واگذار شود؟ آیا نباید فکری به حال توانمندسازی و نحوه استفاده از این پول‌ها بشود؟

بر فرض اینکه فرد پول را صرف توسعه کسب و کاری کند (مثلا یک تولیدی پوشاک ساده)، این کسب و کار بدون توانمندی لازم تا چه میزان در بازار رقابت داخلی و جهانی پایدار خواهد ماند؟

در ارتباط با رویکرد توزیع پول میان مردم، آیا دولت توانمندسازی را نیز وجهه همت خود قرار داده بود یا صرفا بر توزیع سرمایه در میان اقشار مختلف متمرکز شده بود؟

هنگامی که به عمق مسئله می‌پردازیم و اینکه رویکرد سرمایه‌محور محل تاکید همان تئوری‌های مرسوم اقتصادی است که آقای احمدی‌نژاد به‌شدت آنها را مورد تاخت‌وتاز قرار می‌دادند، افسوسمان فزونی می‌یابد که چگونه دولت خود در مسیری افتاده که همیشه آن‌را محکوم می‌کرده و البته بیشتر متوجه می‌شویم که تا چه حد از توانمندسازی این اقشار غافل مانده‌ایم و نکته پایانی این پرسش که تاکنون چه میزان شغل پایدار ایجاد کرده‌ایم؟

کد خبر 82754

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز