همشهری آنلاین-سعید قهرمانی: در فضایی که مشغلههای زندگی روزمره شهری وقت و زمان را از همه ربوده و انرژی را برای ورزش باقی نگذاشته، هنوز هستند افرادی که با عشق و علاقه به این ورزش سنتی و باستانی روی میآورند تا روح و جسم خود را جلا دهند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
پهلوان «ماشاالله اشکی» متولد ۱۳۴۱ در محله دولاب است و ۵ سالی میشود که مدیریت زورخانه «پهلوان کربلا» در بوستان پامچال محله مشیریه را بر عهده دارد. او نزدیک به ۵۰ سال است خاک این رشته را خورده و زیر و بم کار دستش است. در کنار ورزش در حرفه آهنگری فعالیت دارد و یکی از کبادهسازان نامی ایران است که کبادههایش به دورترین نقاط ایران صادر میشود و حتی سفارشهایی برای خارج از کشور دارد. با این پیشکسوت، که با ۶ پسر باستانی کارش و نوهای که او هم به گود میآید، ۴ نسل در ورزش باستانی فعالیت میکنند، در باره آیین پهلوانی و تأثیر آن بر زندگی ورزشکاران گفتوگو کردیم.
قدیمها با پدر به کدام زورخانهها میرفتید؟
پدرم «محمدعلی اشکی» باستانی کار پیشکسوت است. همراه با او از ۵ سالگی وارد این رشته شدم. باستانیکارها برای ورزش تنها به یک زورخانه نمیروند. آن زمان ۳۵ زورخانه فعال در تهران بود البته بیشتر آنها دیگر تعطیل شده است. یادم هست زورخانه امیرکبیر در چراغ برق، زورخانه جم در انتهای خیابان شهباز، زورخانه پاچنار و پامنار در بازار، زورخانه هفتچنار بریانک و زورخانه غلام نقلی که قدیمها خیلی فعال و پرکار بودند و من هم همراه پدر به زورخانههای متعدد میرفتیم.
این حضور پررنگ و خانوادگی شما در این رشته چه دلیل و انگیزهای دارد؟
ورزش باستانی با اصول دین ما ادغام شده است و نام مولا علی(ع) در آن آورده میشود. ما ایرانی و مسلمان هستیم و در این رشته ایرانی تمام اصول و قواعد دین را میآموزیم. به همین دلیل به این رشته علاقهمند هستیم و خانوادگی آن را دنبال میکنیم.
چطور شد که مدیریت این مجموعه به شما واگذار شد؟
من و پسرانم که باستانیکار هستند، برای اجرای برنامههای مختلف دعوت میشویم. بعد از اجرایی که چند سال پیش در فرهنگسرای خاوران داشتیم از من دعوت شد مدیریت این زورخانه را به عهده بگیرم. حاج «مهدی جواهری» از پیشکسوتان و قهرمانان بدنسازی محله مشیریه این پیشنهاد را به من داد. آن موقع زورخانه رها شده بود و هیچ وسیلهای هم نداشت. خودم با هزینه شخصی اینجا را راه انداختم. یادم هست به خاطر اینکه فضا کوچک بود ۶ بار مراسم افتتاحیه گرفتم و باستانیکارهای تهران و شهرستان را دعوت کردم.
در اداره این مجموعه با چه مشکلاتی روبهرو هستید؟
متأسفانه ورزش باستانی با تمام ویژگیهای مثبتی که دارد به دلیل نداشتن درآمد، مورد حمایت قرار نمیگیرد. «علی نجفیتهرانی»، مرشد زورخانه ماست. زورخانه خرج دارد و بیشتر از این توان پرداخت هزینههای آن را ندارم. مهتابیهای سالن سوخته ونور کافی نداریم، سقف زورخانه نیاز به رنگ دارد و سیستم گرمایشی و سرمایشی مناسبی نداریم. همه اینها مشکل است. این مجموعه به بهرهبردار سپرده شده و پیگیریهای ما را دچار مشکل کرده است. اگر شهرداری برنامههای حمایتیاش را بیشتر کند بهطور قطع مشکلات ما نیز کمتر خواهد شد.
به نظر شما جذب جوانان و نوجوانان به این ورزش تا چه میزان میتواند در ترویج فرهنگی ایرانی و اسلامی مؤثر باشد؟
اساس کار این ورزش، فرهنگسازی است. بارها جوانها برای شرکت در زورخانه مراجعه کردهاند و ابراز تمایل به فعالیت داشتند. وقتی از آنها خواستم که در ظاهر و پوشش خود تجدیدنظر کنند و قوانین زورخانه را اجرا کنند با کمال میل پذیرفتند. بنابراین حمایت زورخانهها میتواند فرهنگسازی و تربیت سالم جوانان را در پی داشته باشد.
گود «پهلوان کربلا»
از خیابان بوعلی که وارد پارک پامچال شوید، ورزشگاه شهدای تاکسیرانی نظرتان را جلب میکند. ساختمانی که تابلوی بزرگی با عنوان باشگاه و استخر و سونای «شهدای تاکسیرانی» بر سردر آن نصب شده، اما خبری از تابلوی زورخانه نیست اما اگر سراغ زورخانه را از نگهبانهای ورزشگاه بگیری، میتوانی مطمئن شوی که راه را درست آمدهای.
روبهروی زورخانه، باشگاه ورزشکاران رشته بدنسازی است. دو رشته مجزا و دو فضای متفاوت برای کسانی که دوست دارند تن و بدنی تنومند و قوی و سالم داشته باشند. فضای صمیمی زورخانه اما، جایی متفاوت است با باشگاههای بدنسازی که باید تمام امیدت به دستگاههای کم و بیش عجیب و غریب باشد. اتاق نسبتاً بزرگی قبل از در اصلی سالن زورخانه وجود دارد. به نظر میرسد دفتر زورخانه آن جاست اما خبری از دفتر و دستک مدیر نیست. فضایی ساده وآرام که تنها با فرشی مندرس آذین شده و بهعنوان نمازخانه مورد استفاده قرار میگیرد.
کفشهایت را که درآوری، در زورخانه را مقابل خود میبینی. حالا باید سرت را خم کنی و تمام کینهها و منیتهای درونت را بیرون بریزی تا از در کوتاه زورخانه رد شوی و به صحن آن مشرف شوی. طنین نواخت زنگ و ضرب مرشد در ارتفاع زورخانه تو را یاد فیلمها و مستندهای زورخانهای میاندازد. گود ۸ گوشه زورخانه با حضور باستانی کارهای غیور گرم است. عکس پهلوانانی پیشکسوت که نامی در این ورزش به یادگار گذاشتهاند سرتا سر دیوار روبهرو و دیوارهای مجاور زورخانه را پوشانده، در یک طرف دیگر اما، عکس شهدا تعریفی متفاوت از معرفت و مردانگی را در ذهنت شکل میدهد. بدون شک ورزشکاران گود هم وقتی که میچرخند و میل و سنگ و کباده به دست میگیرند با نیم نگاهی به این عکسها الگوهای غیرت و مردانگی را در ذهن مجسم میکنند. کتابخانه کوچکی در کنار جایگاه مرشد قرار دارد که قرآن و اصول کافی و چند کتاب دیگر در آن دیده میشود و در کنارش تقدیرنامهها و حکمهای قهرمانی ورزشکاران به چشم میخورد که گویا هر سال به تعدادآنها اضافه میشود.
ورزش باستانی تبلیغات میخواهد
«محمد قلعهگیر» ورزشکار پیشکسوت و فعال زورخانه پهلوان کربلا است. ۴۳ سال سن دارد و مدت ۲۵ سال است که بهصورت حرفهای باستانی کار است. اهل زورخانه برایش احترام زیادی قائلند. مغازه چوبفروشی و همینطور منزلش درقرچک ورامین است اما هر هفته برای ورزش به این زورخانه میآید. او درباره حضورش در این رشته میگوید: «از بچگی این رشته را دوست داشتم. قدیمها به زورخانه طلاچی در میدان قیام میرفتم و حالا چندسالی است که به این زورخانه میآیم. خیلی هم راضی هستم، هم از مدیریت و نحوه آموزش پهلوان اشکی و هم فضای صمیمی ورزشکاران زورخانه. هر چند حالا خیلی از زورخانهها تعطیل شده، اما به نظرم کسی که طالب باشد میتواند کار کند و حتی برای دسترسی مسافت طولانی هم طی کند. البته اگر برای ورزشهای باستانی تبلیغات انجام شود، شاهد حضور پررنگتر مردم خواهیم بود.» قلعهگیر درباره اهداف مورد نظر خود در این رشته میگوید: «در تمام مدتی که ورزش زورخانهای کار میکنم، به یاد ندارم که دکتر رفته باشم. در کنار سلامت جسم، آرامش را هم به دست آوردهام. به عقیده من اگر هر شهروندی با هدف سلامتی وارد این رشته شود حتماً به هدفش خواهد رسید، اما آنهایی که به دنبال کسب مقام و منزلت و بالادستی در این رشته هستند خیلی دوام نمیآورند.»
غلبه بر مشکلات زندگی
«عباس معصومی» و «ابراهیم میرزایی» هر دو متولد ۱۳۴۳ و از ورزشکاران فعال این زورخانه هستند. میرزایی که از سال ۶۰ وارد این رشته شده، ۱۰ سال است بهصورت پیوسته این ورزش را دنبال میکند. او درباره این رشته میگوید: «از قدیم به زورخانه سعدی در محله مشیریه میرفتم، اما سالهاست این زورخانه تعطیل شده است. این رشته روی من تأثیرات مثبت زیادی داشته است. شک ندارم با محیط آلوده اطرافم اگر باستانی کار نبودم وبا دوستان با صفای آن آشنا نمیشدم، مانند برخی از همسالانم به دام اعتیاد کشیده میشدم. معصومی هم که از سال ۶۷ باستانی کار است و از پاکدشت به این زورخانه میآید، در ادامه میگوید: «حضور هر جلسهام برایم هزینه دارد، اما اگر ۲ هفته بگذرد و به زورخانه نیایم مریض میشوم. بارها از همین گود از خدا کمک خواستهام و تا حدود زیادی نیز توانستهام بر مشکلات زندگی فائق آیم. امیدوارم مسئولان با حمایت مالی از این رشته، پشتیبان ورزشکاران و متولیان این رشته باشند.»
ابزارهای لازم در ورزش زورخانه ای
ورزش باستانی ریشه در فرهنگ کهن ایرانی دارد. جنگاورها و پهلوانان در ایام جنگ در میدانها میجنگیدند. اما زمانهایی که جنگ نبود باید رسم جنگاوری را برای روز مبادا تمرین میکردند تا در شرایط بحرانی، مهارتهای خود را به کار گیرند. بنابراین هرکدام از ابزار و ادوات مورد استفاده در زورخانهها، با سلاحهای مورد استفاده در جنگ به نوعی مشابه است. در اینجا برخی از ابزارهای رایج در زورخانهها را معرفی میکنیم.
ضرب و زنگ: خیلی از ما ورزش زورخانهای را با نوای ضرب و زنگ مرشد میشناسیم. زنگ وضرب در زورخانه یعنی خبر، همانطور که در جنگ با طبل برای جنگ خبررسانی میشود. وقتی پهلوان یا مهمانی ویژه وارد زورخانه میشود مرشد به افتخار مهمان ضرب میگیرد.
میل: بارزترین وسیلهای که با نام زورخانه در ذهن هر فرد مجسم میشود. «میل» به تعبیری همان گرز در جنگ است و وزنهای مختلف دارد.
تخته شنا: طراحی تخته شنا، نمادی از شمشیر در جنگ است.
کباده: کباده نمادی از کمان در جنگ است.
سنگ: دو تخته چوبی که در وزنهای متفاوت وجود دارد و نمادی از در خیبراست که حضرت علی(ع) آن را جابهجا میکند.
رسم جوانمردی را به فرزندانمان بیاموزیم
ورزش باستانی، از آن رشتههایی است که گروه سنی ندارد. اگر گذرتان به زورخانهای افتاد و وارد آن شدید، میتوانید حضور نونهالان و خرسالان تا میانسالان و کهنسالان را در زورخانه مشاهده کنید چرا که هدفهای والای این رشته در بعد مذهبی و معنوی سن وسال نمیشناسد. در شرایط اجتماعی حاکم بر جامعه که والدین به دنبال تربیت صحیح فرزندان خود هستند و از طرفی از حضور کودک خود در میدانهای ورزشی استقبال میکنند، ثبتنام کودک شما در یک زورخانه خالی از لطف نیست. چه بسا، رسم رفاقت و مردانگی را که شاید در هیچ کتاب و کلاسی امکان آموزش آن وجود نداشته باشد در گود زورخانه بتوانید به فرزند خود بیاموزید. این روزها که همه دم از فراموشی جوانمردی میزنند میتوان با یادگیری راه و رسم مروت مردانگی در زورخانهها، برای نهادینه کردن آن در شهر تلاش کرد. اگرچه زورخانه پهلوان کربلا فضای نسبتاً کوچکی دارد، اما میتواند میزبان خوبی برای علاقهمندان به رشتههای ورزشی خصوصاً نونهالان باشد.
برنامههای فرهنگی و مذهبی زورخانه
زورخانه، مکتب امام علی(ع) و ذکر خانه ائمه است. باستانی کارها میگویند نمک ورزش زورخانه، دعای آخر آن است و حتی به این دلیل زورخانه را مکانی پاک و با صفا میدانند. برنامههای مختلفی به مناسبتهای متفاوت در زورخانهها برگزار میشود اما، در تمام ایام شهادت ائمه(ع) زورخانهها تعطیل است. بهعنوان نمونه اگر از اول محرم تا سوم شهادت امام حسین(ع)، روزاربعین و شب ضربت خوردن امام علی(ع) و شبهای قدر به هر زورخانهای بروید با در بسته روبهرو میشوید. زورخانه پهلوان کربلا هم پیرو همین قوانین است. شنبهها و دوشنبهها بعد از نماز مغرب در این زورخانه، پیشکسوتان حضوردارند و ورزش میکنند. یکشنبه و سهشنبهها هم روز تمرین مبتدیان است. کلاس آموزشی آنها در این دو روز بعد از نماز مغرب برپاست بنابراین خانوادهها میتوانند در این دو روز برای ثبتنام فرزاندانشان مراجعه کنند.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۵ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۵/۲۵
نظر شما