یورگوس لانتیموس که شامگاه شنبه شیر طلایی هشتادمین جشنواره فیلم ونیز را برای فیلم «بیچارگان» از آن خود کرد، فیلمسازی یونانی است که برای تریلرهای روان‌شناختی‌ای همچون «دندان نیش» (۲۰۰۹) و کمدی‌های سیاهش همچون «خرچنگ» (۲۰۱۵) شناخته می‌شود.

لانتيموس

همشهری آنلاین، ناصر احدی: یورگوس لانتیموس که شامگاه شنبه شیر طلایی هشتادمین جشنواره فیلم ونیز را برای فیلم «بیچارگان» از آن خود کرد، فیلمسازی یونانی است که برای تریلرهای روان‌شناختی‌ای همچون «دندان نیش» (۲۰۰۹) و کمدی‌های سیاهش همچون «خرچنگ» (۲۰۱۵) شناخته می‌شود. او پیش از آنکه حرفه فیلمسازی‌اش را شروع کند، رشته مدیریت بازرگانی می‌خواند در حالی که همچون پدرش که بازیکن حرفه‌ای بسکتبال بود، هم‌زمان مدتی هم بسکتبال بازی می‌کرد. اما ناگهان قید همه‌چیز را زد و در مدرسه یونانی سینما و تلویزیون استاوراکوس آتن تحصیل کرد. پیش از آغاز حرفه سینمایی‌اش، ساخت آگهی تجاری، موزیک ویدئو، فیلم کوتاه و تئاتر تجربی را آموزد. اینها تجربیاتی است که بعدها به نحوی از انحاء در فیلم‌های لانتیموس به کارش آمد و فرم و اندیشه فیلم‌های او را قوام بخشید. همچنین، او به همراه تعدادی از دوستان فیلمسازش که در شکل دادن موج نو سینمای یونان نقش داشتند، یکی از اعضای گروه مراسم افتتاحیه و اختتامیه بازی‌های تابستانی المپیک ۲۰۰۴ آتن بود.

لانتیموس نخستین فیلم بلندش ـ «بهترین دوست من» (۲۰۰۱) ـ را به طور مشترک با لاکیس لازاپولوس ساخت که یک کمدی‌ موفق و هموارکننده راه او در سینما بود. فیلم بعدی لانتیموس که به تنهایی آن را کارگردانی کرد و رسما باید آن را شروع کار این کارگردان یونانی در سینما در نظر گرفت، «کینه‌تا» (۲۰۰۷) نام داشت که داستان سه غریبه ـ یک مامور پلیس، یک عکاس و یک مستخدم هتل ـ است که صحنه‌ قتل‌های فجیع را بازسازی می‌کنند و آنقدر به این کار ادامه می‌دهند که مرز میان سرگرمی عجیب و زندگی شخصی‌شان به مرور شروع به محو شدن می‌کند. از این فیلم است که می‌توان نشانه‌های سینمایی را که لانتیموس در سال‌های بعد پی می‌گیرد شناسایی کرد.  

فیلمی که نام لانتیموس را بر سر زبان‌ها انداخت، «دندان نیش» (۲۰۰۹) بود. داستان غریب فیلم که آزمایشی جامعه‌شناختی ـ روان‌شناختی را تداعی می‌کند، بیش از پرداخت سینمایی و شیوه روایی فیلم مورد توجه قرار گرفت. فیلم توأمان توجه تماشاگران عام و مخاطبان فرهیخته را جلب کرد و لانتیموس را به عنوان استعدادی تازه در سینمای پست‌مدرن شناساند که در پیوند سینمای هنری و سینمای عامه‌پسند، بدون عدول از معیارهایی که می‌پسندد، تبحر دارد. سینمای لانتیموس از یک طرف تحت تاثیر مدرنیست‌های متأخری همچون کوبریک، برسون، روی اندرسون و هم‌وطنش تئو آنجلوپولوس است و از سوی دیگر تاثیراتی از سینمای اکستریم اروپا و سینمای پیتر گرین‌اوی و چارلی کافمن در فیلم‌هایش بازشناخته می‌شود.

فیلم‌های عجیب و غریب یک کارگردان یونانی | ویژگی‌های سینمای خالق «دندان نیش»، «خرچنگ» و «سوگلی»

«دندان نیش» یکی از نخستین فیلم‌های «موج عجیب یونانی» (Greek weird wave) یا موج نوی سینمای یونان بود. از اواخر سال ۲۰۰۹، با بروز بحران اقتصادی در یونان، موج جدیدی در سینمای این کشور پا گرفت. الکس لیکیدیس که سینمای لانتیموس را به طور جدی بررسی می‌کند، معتقد است اثرات اجتماعی بحران اقتصادی در فیلم‌های موج عجیب یونانی به وسیله تاکید روایی بر شخصیت‌های منزوی یا ازخودبیگانه، اختلال در روابط خانوادگی، رفتار ناامیدانه یا ضداجتماعی و گسست ارتباطی مورد اشاره قرار می‌گیرد. از حیث زیبایی‌شناسی، این تغییر و تحولات از طریق بازیگری غیربیانگر، دیالوگ‌های تصنعی، ایماواشاره‌های اجرایی، ‌ فقدان تدوین تداومی، انحراف‌های انتزاعی از منطق روایی، میزانسن‌های ارجاعی و تنگناهراسانه به تصویر کشیده می‌شود. هرچند درست نیست که همه فیلم‌های این موج را این‌طور یکدست و همگن فرض کرد، اما برخی از این ویژگی‌ها، چه در بعد روایی و چه در بعد فرمالیستی، در سینمای لانتیموس کاملا مشهود است.

لانتیموس در فیلم های بعدی‌اش، «آلپ‌ها» (۲۰۱۱)، «خرچنگ» (۲۰۱۵)، «کشتن گوزن مقدس» (۲۰۱۷) و «سوگلی» (۲۰۱۸)، پرورش مولفه‌های سینمای مورد علاقه‌اش را با بهره‌گیری از ارجاعات اسطوره‌ای و میراث ملی‌اش در میزانسن‌هایی که بیان سینمایی در آنها واجد اهمیت است، ادامه داد و فیلم به فیلم به شمایل یک فیلمساز مولف نزدیک‌تر شد. از نقدها و یادداشت‌های منتشرشده در جشنواره ونیز چنین برمی‌آید که «بیچارگان» در ادامه فیلم‌های قبلی لانتیموس اما در عین حال فیلمی هیجان‌انگیز و نوآورانه است که مخصوصا با توجه به حضور اما واتسون و مارک روفالو در میان تماشاگران عام هم دوستدارانی پیدا خواهد کرد.

کد خبر 787360
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha