اگر آب نبود، ما هم نبودیم؛ زمین هم اینقدر مهم نبود و شاید ما ساکن سیارهای دیگر بودیم؛ سیارهای که آب داشت! مگر دانشمندان در سیارهها دنبال آب نمیگردند تا نشانهای از حیات و زندگی پیدا کنند.
شاید ما ساکن سیارهای بودیم مثل مریخ؛ آن وقت شاید دانشمندان سیارهای که ما در آن زندگی میکردیم، به سیاره زمین میآمدند و دنبال آب میگشتند و دنبال نشانهای از حیات.
و شاید کشف میکردند، روزگاری دو سوم سیاره زمین را آب گرفته بود و مردمان آن روی رودخانههای پرآب، سد میزدند و کشاورزی و صنعت برقشان را رونق میدادند؛ زمین روزی پر از دشتهای سرسبز بود، اما آدمهایی در این سیاره زندگی میکردند که قدر آب را نمیدانستند. آنها در علم و تکنولوژی پیشرفت کردند و گازهای گلخانهای و صنعتشان، آسمان را خراش داد. زمین گرم شد. باران کم شد و مردمانی هم بین ساکنان سیاره زمین بودند که آب را هدر میدادند.
دانشمندان آن سیاره، شاید هیج وقت ندانند که در این زمین خشک و برهوت، که روزی سر سبز بود، نوجوانی زندگی میکرد که نمیتوانست با یک لیوان آب، مسواک بزند و شیر آب را باز میگذاشت و صد لیوان آب شیرین را به فاضلاب میفرستاد. شیرهای آب خانهشان هم چکه میکرد و...