بعضی از صاحبان کارخانههای قالیبافی پاکستان فکر میکردند با از بین بردن این نوجوان 13 ساله، دیگر مزاحمی نخواهند داشت و میتوانند همچنان به راحتی بچهها را در شرایط سخت و غیر انسانی کارخانههایشان به کار قالیبافی وادار کنند، اما مردم در برابر مرگ اقبال واکنش نشان دادند و همه، بیشتر از قبل به مبارزه با کار اجباری کودکان پرداختند.
وقتی اقبال 4 سالش بود، خانوادهاش او را در برابر پول ناچیزی به صاحبان کارخانههای قالیبافی فروختند، اتفاقی که برای خیلی از بچههای دیگر پاکستانی هم میافتد. در کارخانه، اقبال را مجبور میکردند روزی 12 ساعت کار کند. به خاطر کار زیاد و تغذیه نادرست، اقبال در 12 سالگی به اندازه یک پسر بچه 6 ساله بود.
اما اقبال نتوانست این وضع را تحمل کند. وقتی 10 سالش شد از کارخانه فرار کرد و به گروهی پیوست که علیه کار اجباری کودکان و نوجوانان در جهان فعالیت میکرد. اقبال به 3 هزار کودک پاکستانی که مجبور به کار شده بودند، کمک کرد تا به این گروه بپیوندند و در سرتاسر جهان هم درباره موضوع کار اجباری کودکان سخنرانی کرد.
سال 1994 جایزه «ریباک» که یک جایزه جهانی است، به اقبال داده شد و سال 2000 هم وقتی برای اولین بار قرار شد جایزهای به نام «جایزه جهانی کودکان برای دفاع از حقوق کودکان» به کودکان و نوجوانانی که برای حقوق کودکان فعالیت میکنند، داده شود، آن را به اقبال دادند، هر چند که او دیگر در میان ما نبود.
امسال هم برای اولین بار جایزهای به نام «اقبال مسیح» در نظر گرفته شد؛ این جایزه به کسانی داده میشود که علیه هر نوع سؤ استفاده از نیروی کار کودکان فعالیت میکنند.