در این میان تغییر و جابه جایی مسئولان مبارزه با مواد مخدر و به تبع آن تفاوت دیدگاه ها و سیاست ها نیز مزید بر علت شده است و به ناپیگیری، برنامه ها و در نهایت بلااثر شدن آنها دامن زده است.
با چنین تصویر و چشم اندازی سیاست ها و برنامه های درمانی جدید ستاد مبارزه با مواد مخدر را در گفت و شنودی با دکتر سعید صفاتیان، مدیر کل درمان ستاد بررسی کرده ایم. او معتقد است اعتیاد بیماری است و باید مثل دیگر بیماری ها تحت کنترل باشد.
اجازه بدهید بدون پرداختن به این موضوع که چه تعدادی معتاد در ایران داریم، به سراغ بحث درمان برویم و این که در سیاست های جدید ستاد مبارزه با مواد مخدر چه راهکار هایی برای درمان معتادان در نظر گرفته شده است؟
درمان تعریف خاصی دارد، چنانچه که اعتیاد تعریفی خاص دارد، اعتیاد بیماری مزمن، پیش رونده و عودکننده ای است، بر اساس این تعریف معتاد مانند شخصی که مشکل دیابت یا فشار خون دارد و باید پیوسته به سیستم درمان متصل باشد. در مورد اعتیاد نیز وضع به همین شکل است، پزشک هیچ گاه نمی گوید که من اعتیاد را درمان می کنم بلکه به بحث کنترل می پردازد.
اعتیاد نیز همانند بیماری های دیگر باید تحت کنترل باشد و تا آخر عمر با سیستم درمانی ارتباط نزدیک داشته باشد.بسیاری از خانواده ها و افراد که با نارضایتی روبه رو می شوند، به این دلیل است که از درمان کوتاه مدت و سم زدایی استفاده می کنند و پس از آن از ادامه درمان، که همان بخش نگهدارنده است، صرف نظر می کنند. در پروتکل درمانی که توسط وزارت بهداشت در نظر گرفته شده فرد معتاد حداقل یک تا دو سال باید دارو مصرف کند و پس از آن هم تحت برنامه های روان درمانی، شناخت درمانی و رفتار درمانی قرار بگیرد، یعنی این که ما در بیمار شناخت و نگرشی را به وجود بیاوریم که بتواند باورهای گذشته خود را تغییر بدهد و بر اعتیاد خود غلبه پیدا کند.
واقعیت این است که این تغییر رفتار، سخت است و خانواده و فرد را با مشکل مواجه می کند، زیرا طی دوره گذشته زندگی وی با رفتارهای خاصی مانند دیر بیدار شدن، به مهمانی نرفتن، مسافرت نرفتن و همراه خانواده نبودن آمیخته شده که تغییر اینها برای او بسیار دشوار است و باعث می شود که سیستم های درمانی در کشور ضعیف عمل کنند.
چه تعداد از معتادان آمادگی برای قرار گرفتن در چنین سیستم درمانی را دارند؟
بر اساس شواهد و پژوهش هایی که در کشورهای مختلف صورت گرفته، حداکثر 10 درصد آماده برای وارد شدن به سیستم درمان هستند و با توجه به تغییراتی که در زمان های مختلف در کشور ما وجود داشته اگر این درصد را بخواهیم در کشور خودمان در نظر بگیریم بیشتر از 15 درصد نخواهد بود و همین موضوع باعث می شود که ما نتوانیم برنامه دقیقی برای درمان معتادان داشته باشیم.
واقعیت این است که 85 درصد معتادان آمادگی برای درمان ندارند و به این تفکر و باور هنوز نرسیده اند، جالب تر این که بسیاری از این افراد با وجود شاید 5 سال مصرف مواد مخدر هنوز خود را معتاد نمی دانند.
نکته دیگر بحث آمارگیری است که به دلیل همین مشکلات نمی توان آمار دقیقی از این افراد به دست آورد.
آیا ستاد مبارزه با مواد مخدر سیاست ها و راهکارهای جدیدی برای درمان در نظر گرفته است؟
از سال 84 در بحث بودجه نگرش جدیدی به وجود آمده است و طی دو جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر در دولت جدید، یکی از موضوعات مهم بحث درمان معتادان است، رئیس ستاد، دکتر احمدی نژاد و دیگر اعضا به این موضوع توجه خاص داشته اند. یکی از موارد قابل توجه در این جلسات ارائه و معرفی الگوی جامع درمانی است که به وسیله این الگو که در سال گذشته تدوین و تصویب شد، گروه های تحت درمان و مراحل درمانی آنها مشخص شده است و این موضوع برای اولین بار در کشور بدین شکل اتفاق افتاده است.
در این برنامه چهار اولویت در نظر گرفته شده، اولویت اول معتادان تزریقی، اولویت دوم روان درمانی، اولویت سوم درمان نگهدارنده و اولویت چهارم هم حرفه آموزی معتادان است. در راستای این چهار اولویت سیاست کلان در بحث مواد مخدر تغییر می کند و در کمیسیون خاص مجمع تشخیص مصلحت نیز برخی سیاست های کلان مطرح و به صحن اصلی مجمع فرستاده می شود.در سیاست های کلان، بند خاصی مختص درمان در نظر گرفته شده و برنامه های کارشناسی در آن لحاظ می شود.
به عنوان مثال شاید تا یکی دو سال پیش در برنامه های کارشناسی مشکل داشتیم، اما در حال حاضر با هماهنگی دادستان کل کشور و ریاست قوه قضاییه و هماهنگی قوه مجریه لوازم بهداشتی از قبیل سرنگ در زندان ها و مراکز درمانی مجاز اعلام شده و در اختیار معتادان قرار می گیرد. به دنبال این سیاست ها امیدواریم که بتوانیم به زودی بحث اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر را در مجلس پیگیری کنیم و به جمع بندی نهایی برسیم.
در این طرح اصلاح قانونی خاصی در حیطه درمان در نظر گرفته شده است؟
پیشنهادی که برای سیستم بهداشتی، وزارت بهداشت و بهزیستی و سازمان زندان ها وجود دارد، موضوع مجرم یا بیمار بودن معتاد است.
آیا هنوز مسئولین به یک اجماع نظر در این مورد نرسیده اند، به رغم اینکه سالهاست، بحث آن وجود دارد؟
این موضوعی است که در بسیاری از کشورها هنوز جای بحث دارد و در هیچ کشوری در کوتاه مدت اتفاق نیفتاده و کمتر از 5 سال شکل نگرفته است.اما اگر بخواهیم از دیدگاه تخصصی به این موضوع نگاه کنیم، باید ببینیم اگر اعتیاد از جرم به «بیماری» تبدیل شود چه عواقبی در جامعه دارد. اگر این موضوع به تصویب برسد، یکسری نکات مثبت به همراه دارد، که مهمترین آن تمایل پزشکان و عوامل کادر درمان برای وارد شدن به این قضیه است و این نکته ای مسلم است که یک پزشک، تکلیفش مشخص می شود که با یک مجرم سروکار دارد یا یک بیمار و این موضوع در چگونگی روند درمان تأثیری قابل توجه دارد.
آقای دکتر بفرمایید، در ارتباط با مواد روانگردان و نحوه درمان آن برنامه ای در نظر گرفته اید یا خیر؟ با توجه به این که مواد صناعی این روزها جوانان ما را به شدت در معرض تهدید قرار داده است؟
خوشبختانه در حال حاضر دیدگاه مسئولین نسبت به این قرص ها و داروها تغییر کرده و جایگاه خاصی در سیاست های کلان و قانون پیدا کرده است. کلاس های آموزشی برای پزشکان در نظر گرفته شده که به وسیله آن دوره های خاص عملی و تئوری را می گذرانند و نحوه مقابله با مصرف کنندگان و عوارض آن را آموزش می بینند.
فکر می کنید تنها آموزش پزشکان کافی باشد؟
آنچه که در اینجا باید در مورد این مواد بدانیم این است که متأسفانه برای این مواد درمان جایگزینی وجود ندارد و باید به جوان ها توصیه کرد که مواد روانگردان تأثیرات روانی بسیار بالاتری از مخدرها دارند و بالطبع این تأثیرات عوارض بیشتری هم برای فرد به همراه دارد، ضمن این که برای مواد صناعی درمان جایگزین وجود ندارد.
به طور دقیق می توان گفت که فرد پس از چند بار مصرف وابستگی روانی پیدا می کند؟
با توجه به تحقیقاتی که وجود دارد شاید پس از یک یا دو بار مصرف، مشکل اعتیاد به وجود آمده و وابستگی روانی بسیار زیادی ایجاد شود. آنچه که در درمان اعتیاد شکست به وجود می آورد، وابستگی روانی و افسردگی مقاوم به درمان است.
علت علمی این قضیه هم این است که با مصرف یک یا دو بار این مواد،میزان (هورمون دوپامین) که همان هورمون پاداش است در بدن فرد بالا می رود و احساس لذتی کاذب در ساعاتی از زندگی فرد به سطح بسیار بالایی می رسد و حالت های توهم زایی برای فرد به وجود می آید که در این حالت ها بسیار پیش می آید که اتفاقات ناگواری مانند سقوط از ارتفاع برای شخص رخ دهد.
آیا آماری از مصرف کنندگان این مواد وجود دارد و این که برخورد مردم و خانواده ها در مواجهه با چنین مواردی باید چگونه باشد؟
آمار دقیقی وجود ندارد به دلیل این که این موضوع یک تابوی اجتماعی است و بیشتر مردم از اعتراف به آن طفره می روند. اما در مورد برخورد خانواده ها با این موضوع باید گفت که نباید فرزندان خود را به هیچ وجه از خانواده طرد کنند، پس از آن سریع وی را به سیستم مجاز پزشکی معرفی کنند و نکته دیگر این که با همکاری و همیاری برای گذران دوره درمان واکنش های حاد این موضوع را کنترل کنند.
دیگر این که مردم باید بدانند وابستگی روانی مصرف کننده این مواد بسیار زیاد است و بیشتر آنها جوانانی هستند که به دنبال تحرک، لذت و شادی های کاذب هستند، پس نوع برخورد با آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
وی همچنین می افزاید: باید این تصور وجود داشته باشد که این مصرف کنندگان را نمی توان با یک درمان 10 روزه و سم زدایی درمان کرد، بلکه باید بدانند که این افراد نیازمند یک دوره بلندمدت درمان روانی هستند.