از جفری کازنبرگ، مدیر واحد انیمیشن کمپانی دریم ورکز تا جیمزکامرون خالق «تایتانیک» پرفروشترین فیلم تاریخ سینما، مسئولان کمپانیهای فیلمسازی و کارگردانان صاحبنام، بر روی موفقیت عظیم این تکنولوژی سینمایی (که پس از مدتها دوباره مورد توجه قرار گرفته است) شرطبندیمیکنند.
اما در این رابطه فقط خواستکمپانیها و فیلمسازان مطرح نیست و باید دید آیا تماشاگران هم به همین راحتی برای تماشای فیلمهای سه بعدی، راهی سالنهای نمایش میشوند یا خیر. بحث اصلی این است که چگونه میتوان بینندگان فیلمهای سینمایی را روی صندلیهای سینماها نشاند و برای این کار نیاز به چه حقههایی است؟ نمایش عمومی موفقیتآمیز انیمیشن کمپانی دریم ورکز «هیولاها علیه بیگانههای فضایی» طی چند هفته قبل، بحث سینماهای سهبعدی را در سطح وسیعتری مطرح کرده است.
آنچه که در رابطه با این فیلم بیش از همه مورد توجه قرار گرفته، نه قصه آن (که درباره حمله موجودات ماوراءزمینی به زمین است) و نه نوع ساخت آن (که صد البته خوشساخت و خوشتکنیک است) بلکه سهبعدی بودن برخی از نسخههایآناست. تعداد زیادی از 3500 سالن سینمایی که این فیلم را اکران عمومی کردند، این انیمیشن پرهزینه را به صورت سهبعدی نمایش دادند.
جدول فروش حکایت از آن میکند که حدود نیمی از فروش 140 میلیون دلاری فیلم طی 10 روز اول نمایش، اختصاص به سینماهای سهبعدیداشته است.
جیمز کامرون، استیون اسپیلبرگ و رابرت زمهکیس فیلمهای جدید خود را به صورت سهبعدی میسازند. انیمیشنکامپیوتری جدید کمپانی والت دیسنی به نام «بالا» سهبعدی ساخته میشود. مسئولان جشنواره بینالمللیکن گفتهاند، نسخه سهبعدی این فیلم، برنامه افتتاحیه این جشنواره است. به این ترتیب، «بالا» اولین فیلم سهبعدی تاریخ سینماست که به عنوان برنامه افتتاحیه این بزرگترین و معتبرترین جشنواره سینمایی به نمایش درمیآید. این انیمیشن را کمپانی دیسنی با همکاری یار همیشگی 17سال اخیر خود، شرکت کامپیوتری پیکسار تهیه کرده است. در همین کمپانی دریم ورکز هم اعلام کرده، از این پس تمام انیمیشنهای خود را به 2 صورت دو بعدی و سهبعدی روانه پرده سینماها خواهد کرد. 2 قسمت قبلی «شرک» و «پاندای کونگ فویی» بدشانسی آوردند که قبل از رونق سینمای سهبعدی در این کمپانی تهیه و تولید شدند.
جفری کازنبرگ که از دوستداران قدیمی فیلمهای انیمیشن است، به شدت از تولید محصولات سهبعدی حمایت میکند و سخت روی این تکنولوژی حساب باز کرده است. او اعتقاد دارد، این تکنولوژی باعث شکوفایی بیشتر صنعت سینما میشود و هالیوود، این روزها بسیار نیازمند این تکنولوژی است. با نگاهی به وضعیت اقتصادی چند ماه گذشته سینما ، میتوان به راحتی متوجه شد که فروش فیلمها در مقایسه با یک دهه قبل، حدود 10درصد کاهش داشته است. این رقم در مقایسه با سال قبل در همین روزها، 5درصد کاهش یافته است.
کازنبرگ در این رابطه میگوید: «مالکین سالنهای سینما طی سالهای گذشته هیچ کاری در رابطه با نوآوریهای سینمایی انجام نمیدهند. آنها هیچ وقت تلاش نکردهاند که تجربه نمایش فیلمها را در سالنهای نمایش خود (حتی برای اندکی) تغییر دهند. به همین دلیل است که من احساس میکنم این تغییر و تحول باید از جانب خود ما- اهالی سینما -شروع شود. در دهه 30 فیلمها از حالت صامت درآمدند و صدا به محصولات سینمایی اضافه شد.
این انقلاب، وضعیت فیلمهای سینمایی را تغییر داد. چند دهه بعد از آن با ورود رنگ به فیلمهای سینمایی، یک انقلاب تکنیکی بزرگ دیگر به وقوع پیوست. حالا وقت آن رسیده که شاهد انقلاب بزرگ دیگری در این زمینه باشیم. تکنیک سهبعدی دوباره تماشاگران را به سالنهای سینما برمیگرداند. این تکنولوژی برای صنعت سینما پرخرج بوده است، ولی ما حاصل و نتیجه آن را در جدول گیشه، نمایشخواهیم داد. البته بهرهگیری از این تکنولوژی به معنی آن استکه بلیت سینماهای نمایشدهنده فیلمهای سهبعدی بین 2تا5دلار افزایش پیدا خواهد کرد. اما مطمئن هستم تماشاگران این مبلغ را پرداخت خواهند کرد و ما شاهد یک دگرگونی در جدول گیشه نمایشخواهیم بود.»
این نخستین بار نیست که هالیوود تکنیک فیلمهای سهبعدی را به سالنهای سینماها میآورد و به همین دلیل نمیتوان از آن به عنوان یک تکنولوژی جدید (مثل لقبی که نزدیک 2 دهه قبل به انیمیشنهای کامپیوتری که جایگزین انیمیشن سنتی شد، دادند) اسم برد. این تکنولوژی اولین بار در دهه 50میلادی خودش را به تماشاگران معرفی کرد. پس از آن در 2 دهه 70و80 هم تلاشهایی برای تولید فیلمهای سهبعدی صورت گرفت. اما در تمام این مدت، تماشاگران سینما استقبال خوبی از آن نکردند و فیلمهایی که به صورت سهبعدی تولید و روانه اکران عمومی شدند، نتوانستند مخاطب زیادی برایخود دست و پا کنند.
در حال حاضر هم استفاده از تکنولوژی سهبعدی در فیلمهایی مثل «هیولاها علیه بیگانههای فضایی» کمی پیچیده به نظر میرسد و گروهی از تحلیلگران اقتصادی سینما میگویند هنوز هم نمیتوان با قاطعیت اعلام کرد، مردم عادی از دیگر محصولات سهبعدی صنعت سینما هم استقبال خوب و بالایی خواهند کرد. در این رابطه، برخی از مالکین سینماها این نکته را مطرح میکنند که افزایش قیمت بلیت فیلمهای سه بعدی، ممکن است باعث دوری تماشاگران از این فیلمها شود. آنها شک دارند تماشاگران سینما، حاضر باشند برای تماشای نسخه سهبعدی یک فیلم سینمایی، پولی بیشتر از آنچه که برای نسخههای دوبعدی آن پرداختمیکنند، بپردازند.
در عین حال، این سؤال هم مطرح است که آیا نمایش نسخههای سهبعدی محصولات سینمایی، میتواند تاثیری در وضعیت فروشوکرایه نسخههای آنها در بازار ویدئویی داشته باشد؟ بسیاری از صاحبنظران سینمایی به این پرسش، پاسخ منفی میدهند. زمانی متوجه اهمیت فروش نسخههای سیدی، دیویدی و ویدئویی فیلمهای سینمایی میشویم که بدانیم رقم فروش آنها در بازار ویدئویی سال 2008، شاهد یک کاهش 9 درصدی بوده است. صنعت سینما در 30 سال اخیر، حساب ویژهای روی فروش نسخههای ویدئویی محصولات خود باز کرده و بخش مهمی از سود آن از این بازار تامین میشود. اما تکنولوژی سهبعدی در رابطه با این بازار، هیچ کار ویژهای نمیتواند انجام دهد.
فیلمهای سهبعدی امروزی خیلی هم شبیه فیلمهای سهبعدی قدیمی نیستند. آنفیلمها در دهههای گذشته، با کمک 2 پروژکتور مجزا 2 تصویر را (هر یک برای یکی از چشمهای تماشاگران) بر روی پرده نمایش میانداختند و در مقایسه با مدت زمان نمایش فیلم، مجبور بودند این تصویرها را کاملا هماهنگ و همزمان پخش کنند. اما سیستم سهبعدی جدید، فیلمها را فقط به کمک یک پروژکتور دیجیتالی نمایش میدهد و این باعث خلق تصاویر و وضعیت تازهای میشود.
در این حالت، تصاویری که روی پرده سینما به نمایش درمیآید، آنچنان به سرعت در یکدیگر ترکیب میشوند که هر دو چشم چپوراست تماشاچی، بدون هیچ وقفهای میتواند آنها را به صورت همزمان ببیند. در حالت فوق، ذهن تماشاچی، آمادگی دیدن و پذیرش یک تصویر سهبعدی را دارد. با وجود این، سیستم جدید هم هنوز نیازمند عینکهایخاص سهبعدی است تا تماشاچی بتواند فیلمهای سهبعدی را در سالن نمایش تماشا کند. اما این عینکها شباهتی به آن عینکهای سهبعدی دهه70و80 ندارد، که به رنگ سبز و قرمز بودند. عینکهای سهبعدی امروزی، خیلی شبیه همان عینکهای آفتابیمعمولی هستند که اکثر آدمها در طول روز به چشمهای خود میزنند.
صنعت سینما اولین فیلم سهبعدی جدید خود- که با بهرهگیری از تازهترین روشهای تکنولوژی معاصر تولید شده بود- را در سال 2005 ارائه داد. این فیلم همان انیمیشن «جوجه کوچولو» بود. در سال 2007 تولید این نوع فیلم گسترش بیشتری یافت و تماشاگران سینما هنگام اکران عمومی فیلمهایی مثل «بیوولف»، «سفر به مرکز زمین»، «بولت» و «مرا به ماه ببر»، امکان تماشای نسخههای سهبعدی آن را نیز پیدا کردند.
در این بین فیلمهایی مثل «بیوولف» و «بولت» نتوانستند نظر مثبت منتقدین سینمایی را به خود جلب کنند و فروش آنها در گیشه نمایش، پایینتر از حدانتظاربود. برای مثال «بیوولف» که با هزینهای 150میلیوندلاری تهیه شده بود، حتی در اکران آمریکای خود هم نتوانست به فروش 100میلیوندلاری دست پیدا کند. همین یک ماه پیش، شرکت مستقل فیلمسازی فوکوس فیچرز انیمیشن «کارولاین» را اکران عمومی کرد. قصه فیلم درباره دختر کوچولویی است که وارد یک دنیای مجازی میشود. این فیلم در آمریکا 70 میلیون دلار فروش کرد. یکی از دلایل فروش قابل قبول فیلم، شهرت آن به عنوان فیلمی بود که نسخه سهبعدی آن هم روی پرده سینماهاست. کارولاین با هزینهای 60 تا70 میلیون دلاری تولید شده است.
در سال 2005 که فیلمهای سهبعدی آغازحیاتدوبارهخود را اعلام کردند، تعداد اندکی سینمای نمایشدهنده سه بعدی در آمریکای شمالی وجود داشت. آن زمان این سینماها هم تجهیزات کامل نمایش این فیلمها را در اختیار نداشتند. اما در حال حاضر تعداد این سالنها به بیش از 2هزار سالن سینما رسیده که تجهیزات کامل سهبعدی را در اختیار دارند. نمایش عمومی «هیولاها علیه بیگانههای فضایی» نشان داد که صنعت سینما میتواند درحال حاضر از تمام قابلیتهای سهبعدی سینماهای خود استفاده کند.
جفری کازنبرگ، اظهار امیدواری میکند که در مدت زمان نهچندان طولانی تعداد سالنهای سهبعدی به دوبرابر افزایش پیدا کند. این اظهارنظر او زمانی اهمیت و اعتبارپیدا میکند که بدانیم در کل در حدود 4400 سالن سینما در آمریکای شمالی وجود دارد و هر فیلم جدید سینمایی در اولین هفته نمایش خود در حدود 2500 تا (حداکثر) 3500 سالن سینما اکران عمومی میشود.
حداقل چیزی که میتوان گفت این است که برخی از تماشاگران امروزی سینما، سخت تحت تاثیر سینمای سهبعدی قرار گرفتهاند. ولی برای عمومیتیافتن این نوع فیلمها، حتی همین گروه از تماشاگران هم نیازمند وقت و گذشت زمان هستند. یک تماشاچی عادی سینما اهل کالیفرنیا میگوید: اگر نسخههای سهبعدی فیلمهای سینمایی با قیمت بلیت بیشتری اکران عمومی شوند، به تماشای آنها نخواهد رفت. در عین حال وی تاکید میکند از تماشای نسخه سهبعدی بیوولف، تجربه خوب و لذتبخشی نداشته و این باعث شده تا نسبت به محصولات سهبعدی سینما کمی ناامید شود.
این جوان 28 ساله که البته یک تماشاچی حرفهای سینماست میگوید: «تکنولوژی سهبعدی نمیتواند هیچ کمکی به یک سوژه ضعیف بکند. هر فیلمی در وهله اول باید یک قصه جذاب و گیرا باشد،بعد از آن است که مسائلی مثل هنرپیشگان حاضر در آن یا سهبعدی بودنش مورد توجه قرار میگیرد. اگر بقیه فیلمهای سهبعدی هم چیزی مثل بیوولف باشند، من هیچوقت به تماشای این محصولات سهبعدی نخواهم رفت».
به این ترتیب باید دید آیا هالیوود میتواند حقهها و ترفندهای جدیدی برای موفقیتهای بیشتر خود خلق کند یا نه؟ زمانی که کمپانی برادران وارنر در سال 1927 فیلم «خواننده جاز» را با بازی آلجانسن به روی پرده سینماها فرستاد، خیلیها آن را به عنوان یک ترفند در نظر گرفتند. این فیلم صاحب صدا بود. از آنزمان به بعد این نوع فیلمهای سینمایی- که با عنوان فیلمهای «صدادار» شناخته میشدند- به صورت یک استاندارد، درآمدند و باعث تغییرات زیادی در وضعیت ستارگان سینما شدند. در این فیلمهای جدید، حالا بازیگرانی میتوانستند حضور داشته باشند که از صدای خوبی برخوردار باشند.
در همان زمان، فیلمهای صامت، تلاش زیادی کردند که بتوانند به حیات خود ادامه دهند. از آن زمان تاکنون، هالیوود ایجاد تغییر و تحول در وضعیت عمومی خود را متوقف نکرده است. این در حالی است که این تغییر و تحولات همیشه با تحسین و تمجید روبهرو نبوده و استقبال عمومی را به همراه نداشته است. برای مثال تکنولوژیهایی مثل سینما اسکوپ ( از ایام قدیم) و مستند- داستانیسازی (از ایام جدید که «پروژه بلروییچ» با فروشی 150میلیون دلاری از موفقترین محصولات آن است) از جمله شیوههای فیلمسازی بودهاند که تماشاگران، استقبالی از آنها در سطح عمومی نکردهاند.
نکته جالب این است که انیمیشن هیولاها علیه بیگانههای فضایی به شدت حال و هوای محصولات دهه پنجاهی صنعت سینما را دارد. منظور فیلمهایی است که در آنها یک بشقابپرنده در خاک آمریکا مینشیند و برای نجات کره زمین یک فراخوان عمومی اعلام میشود. تکنولوژی سهبعدی حال و هوای ویژهای به این قصه داده و تاثیرات صوتی و تصویری خیلی خوب دارد.
کاراکترهای مختلف فیلم و به ویژه جینورمیکا (با صدای ریس وتیرزپون) در این حالت، خیلی تماشاییتر به نظر میرسند، نباید فراموش کرد که این دختر ماجراجوی کالیفرنیایی در قصه فیلم بسیار بزرگ و عظیمالجثه نشان داده میشود. بزرگی این کاراکترها در نسخه سهبعدی در حد کمال خود به نمایش در میآیند. گفته میشود موفقیت مالی این فیلم در گیشه نمایش، راه را برای نمایش دیگر محصولات پرخرج سهبعدی هموار کرده است؛ انیمیشن جدید رابرت زمهکیس به نام «یک کریسمس کارولی» یکی از آنهاست.
این فیلم، قصهاش را از یکی از افسانههای کلاسیک چارلز دیکنز گرفته و جیمکری در آن با زمهکیس همکاری داشته است. فیلم، ماه نوامبر اکران عمومی میشود. جیمز کامرون هم- که بعد از فروش 1.2 میلیارد دلاری بینالمللی «تایتانیک»، تا به امروز هیچ فیلم داستانی را جلوی دوربین سینما نبرده است- در حال ساخت «آواتار» است که با هزینهای 200 میلیون دلاری به صورت سهبعدی ساخته میشود. این فیلم هم قرار است ماه دسامبر به روی پرده سینماها برود و قصهاش، جنگی قدیمی را تعریف میکند که کاراکتر اصلی آن جیک- که یک سرباز کهنهکار جنگ است- راهی سفر به یک سیاره دیگر میشود.
استیون اسپیلبرگ هم برای فیلم سهبعدی خود به سراغ ماجراجوهای معروف «تن تن» رفته و اولین نسخه زنده سینمایی این مجموعه موفق کمیک استریپی (که به صورت مجموعه تلویزیونی هم تولید شد) را میسازد. فیلم که براساس قصه یک مجموعه کتاب بلژیکی ساخته میشود، درباره خبرنگاری است که همراه سگ مهربان خود وارد یک دنیای مرموز و هیجانانگیز میشود. این فیلم سال 2011 به نمایش عمومی درمیآید.
ریچاردگرینفیلد یک تحلیلگر اقتصادی سینما میگوید: «وضعیت فروش هیولاها علیه بیگانههای فضایی اهمیتی حیاتی برای تعیین وضعیت فیلمهای سهبعدی داشت. صنعت سینما مدتها بود که میخواست این تکنولوژی را به تماشاگران معرفی کند.»
از قرارمعلوم با مشخص شدن این وضعیت است که کمپانیهای فیلمسازی اعلام کردهاند تا 2–3 سال آینده حداقل 45 فیلم سهبعدی را روانه پرده سینماها خواهند کرد.
آسوشیتدپرس