این کارشناسان میگویند که درحال حاضر هیچ گونه سیاست مدونی برای آمایش سرزمین که اصولی، همه جانبه و ملی باشد وجود ندارد. در نبود همین سیاست است که دامنه تخریبها روز به روز گستردهتر میشود تا آنجا که نام کشور ما بهعنوان یکی از کشورهایی که رکورددار فرسایش خاک است بر پیشانی فهرستی ثبت میشود که فائو به همین منظور منتشر کرده است؛ هشداری که همچنان نادیده گرفته میشود.
دکتر برهان ریاضی، پژوهشگر محیط زیست، ضمن ابراز تأسف از وضعیت موجود محیط زیست به همشهری گفت: حقیقت این است که درکشور ما نه تنها اقدامی در راستای حفاظت اصولی از زمین صورت نمیگیرد بلکه آنچه امروز شاهدیم روندی است که به تخریب زمین دامن میزند و این ناشی از آن است که هیچ برنامه اصولی برای حفاظت اکوسیستمهای طبیعی کشور وجود ندارد. برای نمونه ابعاد تخریب ناشی از چرای دام از حد گذشته است. در جنگلهای ما هر نهالی که سر بر میآورد قربانی چرا میشود، این در حالی است که یکی از شاخصهای مهم جنگل زادآوری است.
براین اساس حتی به فرض محال اگر از قطع درختان و تخریب جنگل جلوگیری شود سرانجام روزی عمر درختان دیر زیست به پایان خواهد رسید و دیگر اثری از جنگل باقی نخواهد ماند. گونههای مهاجم هم بهدلیل آنکه فاقد ارزش اکولوژیکی هستند نمیتوانند جایگزین این درختان شوند.
این مدرس دانشگاه از چرای دام در اراضی شیبدار بهعنوان عاملی عمده در فرسایش خاک یاد کرد و افزود: چرای دام در این اراضی به وضعیت بحرانی فرسایش خاک در کشور دامن زده بهطوری که امروز از این نظر در جهان رکورد دارهستیم، دلیل این مدعا آمارهایی است که فائو منتشر کرده است.
با این همه، هنوز ما این هشدارها را جدی نمیگیریم و نتیجه این بیتوجهی آن میشود که در آینده نزدیک فرسایش خاک به درجهای خواهد رسید که دیگر راهکاری برای جبران آن وجود نخواهد داشت. در واقع ما داریم در حق نسل آینده خیانت میکنیم.
وی سیاستهای نادرست بخش کشاورزی را ازدیگر عوامل تخریب سرزمین عنوان کرد و گفت: به جای آنکه با راهکارهای تجربه شده جهانی، میزان بازدهی محصول در سطح را افزایش دهیم براساس یک سیاست اشتباه به افزایش سطح کشت در دیمزارهای کمبازده تکیه میکنیم.
حال آنکه این عرصهها اراضی شیبداری است که کشاورزان ناگزیر در جهت شیب آنها را شخم میزنند که نتیجه آن تسهیل در فرسایش خاک است. به همین دلیل با هر بارشی بخش عمدهای از خاک این عرصهها با روانآبها از دست میرود.
این در حالی است که 90درصد از این اراضی هیچ سنخیتی با کشاورزی ندارد و اغلب این زمینها نیازمند آیش است. ریاضی اظهار داشت: سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها و مراتع کشور هم که حفاظت از زمین را برعهده دارند متأسفانه هیچ اقدامی برای پیشگیری از این تخریبها انجام نمیدهند و تنها به اقدامات مقطعی و بسیار کوچک مقیاس بسنده میکنند. برای نمونه سازمان جنگلها با آبخیزداری آن هم در مقیاس خرد تلاش میکند مانع فرسایش خاک شود که این اقدامات در مقایسه با دامنه تخریبها چندان کارساز نیست.
تخریبها، دامنگیر دریا هم شده
دکتر محمدرضا فاطمی، مدیر گروه بیولوژی دریا، واحد علوم و تحقیقات مرکز دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه دریا هم بخشی از سیاره زمین است با نگاه تخصصی خود مسئله را ارزیابی میکند.
این عضو هیأت علمی اظهار داشت: با وجود برنامههای متعددی که برای حفاظت زمین و دریا وجود دارد اما این برنامهها جنبه صوری و تشریفاتی دارد، از همین روست که هر روز تخریبها بیشتر میشود تا آنجا که در آینده بسیار نزدیک اثری از منابع ساحلی وجود نخواهد داشت.
چنانکه رودخانههایی که به خزر راه مییافت قربانی تخریبها و دخالتهای غیرمسئولانه شده و کمتر نشانی از آنها مانده است؛ رودخانههایی که بستر تخمریزی ماهیان خزری بود. در نتیجه همین اقدامات نادرست است که نسل آبزیان خزر در آستانه انقراض قرار گرفته است.
این مدرس محیط زیست، وضعیت آبهای جنوب کشور را بدتر از شمال توصیف کرد و گفت: در جنوب تجاوز به عرصههای آبی و تخریب دریا بیداد میکند. نمونه بارز این تخریبها صدور مجوز اکتشاف و بهرهبرداری از منابع نفت و گاز در پارک ملی نایبند است که پیش از هر چیز نشاندهنده بیتوجهی مسئولان محیط زیست است؛ یعنی مرجعی که خود باید حافظ محیطزیست باشد مجوز تخریب صادر میکند.
فاطمی با تاکید براینکه نادیده انگاشتن ارزیابی زیست محیطی یکی از عواملی اصلی تخریبهاست، یادآور شد: در حالی که امروزه در سراسر جهان هیچ طرح عمرانی یا صنعتی بدون ارزیابی زیست محیطی اجرا نمیشود و حتی مکانیابی این طرحها منوط به ارزیابی زیست محیطی است، در کشور ما اغلب طرحهای عمرانی فاقد ارزیابی زیستمحیطی است یا پس از آنکه مراحل اجرایی این طرحها آغاز شد طرح ارزیابی برای آن تهیه میشود که طبعا مشخص است تا چه اندازه این ارزیابیها کارآمد است!
این منتقد محیط زیست ، انگشت اتهام خود را به سوی متولیان محیط زیست نشانه رفت و گفت: متأسفانه امروز شورایعالی حفاظت محیط زیست به ابزاری برای تخریب طبیعت تبدیل شده است. این شورا که 2سال تعطیل بود با از سرگیری فعالیت خود، به جای حفاظت از عرصههایی که مسئولیت حفاظت آنها را برعهده دارد، مجوز تخریب این عرصهها را صادر میکند.
نمونه این تخریبها صدور مجوز در پارک ملی نایبند است که به آن اشاره شد.
وی ضمن ابراز تأسف از وضعیت موجود محیط زیست عنوان کرد: در حالی که ما در کشورمان هیچ اولویتی برای محیطزیست و منابع طبیعی قائل نیستیم جهانیان محیطزیست را اولویت اول خود میدانند.
راه دوری نرویم به کشورهای عرب همجوارمان نگاه کنیم، این کشورها در سال گذشته اقدامات بسیار کارسازی برای پاکسازی محیط و جلوگیری از تعدی به زیستگاههای حساس ساحلی انجام دادند و طی همین اقدامات ورود آلایندهها و پسابها را به آبهای ساحلی به صفر رساندند.
پاک بودن طرحهایی که اکنون در این کشورها اجرا میشود و مطابق بودن این طرحها با معیارهای زیست محیطی در خور تحسین است. نمونه آن طرح نخیلات است. این طرح گرچه انتقادهایی حین اجرا بر آن وارد بود- بهخصوص آسیبهایی که از این طریق به مرجانها وارد شد- اما اکنون در زمان بهرهبرداری تمامی معیارهای زیست محیطی را رعایت میکنند تا زیانی به محیطزیست پیرامون آن وارد نشود.
عدمپایبندی به اخلاق زیستی
دکتر کمالالدین ناصری، استادیار دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد، از دریچهای کاملا متفاوت به تخریبهای محیط زیست نگاه میکند. وی معتقد است سالها پیش سهرابسپهری در اشعارش ضرورت حفظ محیط زیست را با مضامینی ظریف خاطر نشان کرده است، آنجا که میگوید: «یادمان باشد کاری نکنیم که به قانون زمین بر بخورد.» یا در سرودهای دیگر به اهمیت موجودات در چرخه زیستی اشاره میکند «بدانیم اگر کرم نبود زندگی چیزی کم داشت.»
به گفته وی، این موارد و موارد دیگری که در مجموعه اشعار سپهری وجود دارد امروزه از مهمترین مباحث اکولوژی است، تا جایی که دانشمندان بزرگ این علم و معتقدان به اکولوژی ژرفانگر به این مقوله به چشم یک ایدئولوژی نگاه میکنند؛ باوری که به آن اخلاق زمین یا اخلاق زیستی اطلاق میشود.
این دانش آموخته علوم منابع طبیعی اضافه میکند: جانمایه سخن اینکه اخلاق برای همه موجودات است نه انسان. این در حالی است که در نظام اخلاقی ما، اکنون گونه انسان محوریت دارد و سایر موجودات از حقوق چندانی برخوردار نیستند.
همین طرز نگاه است که سبب شده ما بیتوجه به حقوقی که طبیعت دارد و بیتوجه به آنکه طبیعت یک موجود زنده است بهخودمان حق میدهیم برای ساخت یک جاده تالابی را تخریب و زیستگاهی را نابود کنیم تا صرفا فاصله 2 روستا را به هم نزدیک کنیم.
این کار و موارد مشابه گرچه ممکن است توجیه اقتصادی هم داشته باشد اما بیهیچ شکی توجیه اخلاق زیستی ندارد. ناصری میافزاید: آنچه امروز جامعه ما برای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی بدان نیاز دارد تنها مجهز شدن به مباحث فنی محیط زیست و دانش مرتبط با این حوزه نیست بلکه باید خودمان را به اخلاق زیستی نیز تجهیز کنیم. هرچه دامنه اخلاق در حوزه رفتار با طبیعت گسترش یابد از دامنه تخریبها کاسته خواهد شد تا آنجا که دیگر تخریبی وجود نخواهد داشت.