همشهری آنلاین: ساده نیست تصور اینکه چطور من میتوانم از پس این انسان کوچک بربیایم. حتی فکر کردن به آن هم تمام روز و شبهای نهماه انتظارت را سرشار از دلهره میکند. همینکه نمیدانی با چه اتفاقاتی قرار است روبهرو شوی تو را دچار هزاران حس عجیب و غریب میکند.
یکی از سؤالاتی که برای مادران پیش میآید، بهخصوص مادرانی که اولین فرزند خود را به دنیا آوردهاند و در حال تغذیه ی نوزادشان هستند، این است که دائما با این نگرانی سر و کله میزنند که شیر مادر برای یک نوزاد یک تغذیهی کامل است یا نه؟ و آیا لازم است از مکملهای خوراکی مخصوص نوزادان زیر دو سال که به ادعای تبلیغات مختلف حاوی انواع ویتامینها و مواد مغذی لازم برای رشد و نمو کامل نوزادان هستند، برای فرزند خود استفاده کنند یا نه؟ این است که شیر مادر بهتر است یا شیر خشک؟ برای بررسی این موضوع خواندن این مطلب را از دست ندهید. در مطلبی که در پی میآید سعی کردهایم نگاهی جامع به موضوع مطرح شده داشته باشیم.
۱. شیر خشک یا شیر مادر
تجربهی اولین زایمان هر مادری معمولاً با کوهی از ماجراهای تازه همراه است. در کنار همهی اینها، همیشه مادران، مادربزرگان و دیگرانی هستند که مدام دستورالعمل صادر کنند و بگویند چه بکن و چه نکن. اینها همه به دلشورههای تو دامن میزند. هیچچیز بهتر از غریزهی مادرانه نیست تا بتوانی فرزندت را درست در آغوش بگیری و او را سیر کنی. همینکه صورت لطیف این موجود جدید با صورت تو برخورد میکند میتوانی بفهمی که تو دیگر همان آدم دیروز نیستی. حالا تو مادری... و مادر بودن یعنی یک بار سنگین شیرین برای همیشه بر دوشت نشسته. وقتی نوزادت را در آغوشت میگذارند تا از شیرهی جان تو شیر بخورد، چشمهایش را باز میکند و این اولین نگاه شماست؛ تو و فرزندت؛ فرزندی که تا ماهها فقط و فقط همین ۳۰ سانتیمتر فاصله را میبیند و آغوش مادر برایش امنترین جای دنیاست. اگر کمی از تو فاصله بگیرد، نگران میشود و حس تنهایی میکند.
اولین شیری که به او میدهی غیر از مفید بودن، باعث برقراری یک حس عاطفی شدید بین مادر و فرزند میشود. اولین شیر یعنی آغوز، دارای عوامل محافظی (ایمونوگلوبولینها) هستند که این غریزه را افزایش میدهند. گاهی مادرها اصرار دارند حتماً بچه را از شیر خودشان تغذیه کنند حتی به قیمت اینکه بچه گرسنه بماند و مواد غذایی کافی در ماههای اولیهی زندگی به بدنش نرسد.
درست است که برای هر مادری تغذیهی فرزندش از شیر خود، بسیار باارزش و حیاتی است اما باید این نکته را پذیرفت که با شرایط آبوهوایی و غذاهای این روزها کمتر کسی میتواند مثل مادران قدیم آنقدر شیر داشته باشد تا بچه به حد کفایت سیر شود. اگر این امکان برای کسی باشد بسیار هم خوب است اما اگر مادری شیر کافی ندارد، بزرگترین ظلم در حق این انسان کوچک است که بهزور بخواهیم او را گرسنه نگه داریم که حس مادر بودن خودمان را ارضا کنیم.
یقیناً شیر مادر، فقط غذا نیست و حاوی پادتنها و آنزیمهایی است که با میکروبها مبارزه و به رشد کودک کمک میکنند.
حتی بر اساس خیلی از پژوهشها، کودکانی که با شیر مادر تغذیه شوند، در چند ماه اول عمر خود کمتر دچار عفونتهای سینه و روده میشوند ولی این یک دلیل قطعی نیست، چرا که خیلی از کودکان با عفونت ریه متولد میشوند و تا ماهها حتی سالها درگیر این بیماریاند و متأسفانه تجربه نشان داده، تغذیه از شیر مادر لزوماً برای درمان و جلوگیری از تشدید بیماری هیچ فایدهای ندارد.
از سوی دیگر برخی پژوهشها نشان دادهاند که شیر مادر فواید درازمدتتری از قبیل افزایش هوش و کاهش خطر چاقی، آسم و اگزما دارد. ولی اکثر بچههایی که از شیر مادر تغذیه میکنند، دچار کمبود آهن میشوند و به دلیل اینکه پزشکان در پارهای موارد معتقدند آهن فقط از طریق شیر مادر به کودک برسد این موضوع در بچهها ایجاد مشکل میکند.
در تحقیقات جدید، ادعاهایی مطرح شد در اینباره که تغذیه با شیر مادر بهرهی هوشی کودک را بالا میبرد و از او در برابر گسترهی وسیعی از بیماریها در سنین بالاتر حفاظت میکند.
سینتیا کولن و دیوید ریمی از دانشگاه ایالتی اوهایو در کولومبوس که تقریباً ۷۰۰ خانوادهی آمریکایی را در این پژوهش مورد بررسی قرار دادهاند، ادعا میکنند که چنین نتایجی احتمالاً ناشی از کمدقتی یا اشکال در پژوهشهای پیشین بودهاند. با چنین ادعایی، تعجبی ندارد که پژوهش آنها توسط کسانی که تغذیه با شیر مادر را تبلیغ میکنند، به چالش کشیده شود. در ادامهی این تحقیقات کولن و ریمی ۶۶۵ خانواده در ایالاتمتحده را بررسی کردند که در آنها یک کودک با شیر مادر تغذیه شده بود و دیگری از شیشه شیر استفاده کرده بود. آنها دریافتند که شیر مادر هیچ اثری بر چاقی، آسم، بیشفعالی، موفقیت علمی یا رابطهیکودک با والدینش نداشت.
بچههایی که از شیر ناکافی مادران تغذیه میشوند در همان ماههای اولیه دچار کمبود وزن و مشکلات دیگر میشوند. اکثر آنها ضعیف میمانند و مدام مریض میشوند. ویتامین، کلسیم، پتاسیم و مواد معدنی مهم دیگر به بدنشان نمیرسد و هزار ناراحتی برایشان پیش میآید.
البته انتخاب شیر خشک خیلی مهم است. اگر هرکس به سلیقهی شخصی شیر انتخاب کند ممکن است دچار مشکل شود. شیر خشکها دو نوع هستند؛ شیر خشکهایی که از شیر گاو تهیه میشوند و آنهایی که از منابع گیاهی تولید میشوند. در این میان، شیر خشکهایی که از شیر گاو تولید شدهاند، مناسبترین نوع شیر خشک هستند.
اصولاً شیر گاو به دلیل سنگین بودن، با داشتن سه تا چهار برابر پروتئین بیشتر و پنج تا هفت برابر مواد معدنی بیشتر از شیر مادر، برای نوزاد بسیار دیرهضم است و ممکن است گاهی اوقات او را دچار ناراحتیهای گوارشی کند؛ ولی وقتی از شیر گاو برای تولید شیر خشک استفاده میشود، ترکیبات آن تغییر مییابد و برای نوزادان قابلهضم میشود.
شیر خشکهای ایجادشده از منابع گیاهی هم به دلیل دیرهضم بودن گیاهان توصیه نمیشوند، اما در هر دو حالت باید با دستور پزشک نوع شیر انتخاب شود.
در مجموع اینجا باید فکر کنیم اگر من بهزور بچه را گرسنه نگهدارم تا از شیر بیفایدهی من بخورد بهتر است یا اینکه او را با شیر خشک سیر کنم و بگذارم در ماههای اولیه رشد دچار مشکل نشود. اگر بتوانیم این باور اجباری را برای دادن شیر مادر کنار بگذاریم میتوانیم در سلامت بچهها بیشتر مفید باشیم. بچههایی که مادرانشان شیر کافی ندارند بهتر است از همان روز اول با شیر خشک پر از مواد مغذی سیر شوند. این کار باعث میشود بچهها دچار کمبود مواد لازم و ضعف و بیماری نشوند. باید بگویم که این نکات صرفاً دربارهی مادرانی صدق میکند که بدنشان شیر کافی و گاهی مفید تولید نمیکند و بچهها اغلب گرسنه هستند.
گرسنگی در ماههای اولیهی تولد بزرگترین ضربه را به مغز و جسم بچه میزند. بهتر است در این موارد کمی از تجربیات قدیمیترها فاصله بگیریم، این حرف به معنی بیاحترامی به بزرگترهایمان نیست. این فقط یک روند طبیعی زندگی است که هر نسلی با نسل قبل خودش فرقهایی دارد که باید آن را پذیرفت.
اینکه چون مادر من شیر خوبی داشته و ما شیر مادر خوردیم الزاماً باید بچه من هم اینطور باشد، باور غلطی است.
بدن هیچ دو انسانی مثل هم عمل نمیکند. همینکه کودک از آغوز، شیر اولیهی مادر خورده باشد میتواند تضمینی برای سلامتش باشد.
مسئلهی سال اول، سال دوم
روند رشد کودکان در شروع سال دوم زندگی سیر صعودی ندارد. بنابراین بچهای که در ماههای اولیه گاهی تا نزدیک یک کیلو هم میتوانست افزایش وزن داشته باشد، در سال دوم ممکن است هر ماه اضافهوزن و افزایش قد نداشته باشد. این نکته نباید در والدین ایجاد نگرانی کند؛ چرا که سیر رشد انسان از ابتدا تند و کمکم رو به کاهش میرود. در این میان مادران باید تغذیهی بچهها را کمی با دقت انتخاب کنند تا علاوه بر سلامت جسمی و رشد کافی بتوانند در آینده کودکانی سالم و باهوش داشته باشند. در سال دوم نیاز کودک به شیر بسیار کم میشود چون جمجمهی کودک بهطور کامل سفت شده است و تأمین کلسیم بدن میتواند از طریق شیر پاستوریزه یا حتی ماست و دوغ باشد. در این زمان اگر کودک از شیر مادر تغذیه میکند باید نهایتاً چهار بار در روز باشد.
لذت غذاخوردن کنار یک کودک
کودک از یکسالگی میتواند غذای سفره را همراه خانواده بخورد. در این زمان هرگونه عکسالعمل مثبت یا منفی والدین تأثیر مستقیم در غذا خوردن او خواهد داشت و کودک میفهمد چقدر این کار برای شما مهم است. توصیههای زیادی دربارهی غذا خوردن کودکان در سن یکسالگی هست که طبق معمول همهی روشها درمورد کودکان مختلف فرق میکند. اکثر بچهها در این سن از غذا خوردن امتناع میکنند و خود را با هلههوله سیر نگه میدارند تا زمان خوردن شیر برسد.
این رفتار نوعی مقاومت است در مقابل کم شدن شیر که مادران میتوانند با خوراکیهای دیگر آن را جبران کنند. اگر دربارهی غذا خوردن به کودک سخت بگیرید و با اصرار هر ساعتی که خودتان صلاح میدانید بخواهید به او غذا بدهید، بهمرور کودک از خوردن زده میشود و بهشدت با شما مبارزه میکند. از سوی دیگر او موفق میشود در مقابل خواستهی شما بایستد و درنهایت شما بازنده میشوید.
بهتر است زمان غذا خوردن کودک را از قبل مشخص نکنید و بگذارید هر زمان گرسنه بود بخورد. گاهی کودکان با یک قاشق کوچک سیر میشوند. این اصلاً جای نگرانی ندارد چون آنها همان غذایی را که با عشق و خواستهی خودشان میخورند بیشتر جذب بدنشان میکنند تا هر چیزی که بهزور به آنها داده شود. البته برای این کار میتوان خوراکیهای نامربوط مثل شیرینی، شکلات، چیپس و پفک را از آنها دور کرد تا بیشتر گرسنه شوند. فضای خانه را برای غذا خوردن آنها مطلوب کنید و نگذارید زمان غذا خوردن، آنها نگران و مضطرب از دعوا کردن شما باشند. توصیه میشود از تماشای تلویزیون هنگام خوردن غذا دوریکنید اما بعد از دوسالگی میتوان برای جلبتوجه کودک به او اجازه داد گاهی این کار را بکند.
هرگز دربارهی غذا خوردن او در مقابل هیچکس حرف نزنید بهخصوص کسانی که خودشان بچه دارند چون مجبور به مقایسه میشوید. کودک متوجه میشود با غذا خوردن یا نخوردن میتواند شما را آزار دهد و این کار را ادامه میدهد. هرگز اختلاف عقیدهی خود و همسرتان را سر موضوع غذا خوردن در حضور بچه و هنگام صرف غذا مطرح نکنید.
بعضی از بچهها عادت دارند در جمع و شلوغی غذا بخورند پس سعی کنید تا حد امکان محیط را برایشان مطلوب کنید از طرف دیگر بعضی بچهها اصلاً در جمع و هنگام سرگرمی با دیگران غذا نمیخورند و بهمحض خلوت شدن اطراف تقاضای غذا میکنند. با این بچهها هرگز در جمع مشاجره نکنید و بهزور به آنها غذا ندهید.
میوه خوردن را جزء عادات روزانهی کودک بکنید حتی اگر باعث غذا نخوردن شود چون فواید آن بسیار زیاد است. از میوههای رنگارنگ در شکلهای مختلف استفاده کنید.
این کار هم برای کودک جالب خواهد بود و هم همهی ویتامینها را برایش تأمین میکند. زیر یکسالگی هرگز میوههای حساسیتزا مثل توتفرنگی به کودک ندهید اما بعد از دو سال به دلیل داشتن فسفر و کلسیم در رشد کودک و استحکام دندان و ترمیم زخمها مفید است. میوههای نارنجیرنگ دریافت اکسیژن بافت مغز را افزایش میدهند از این رو، هویج، هلو، پرتقال و نارنگی سلامتیبخش و بازکنندهی اشتها هستند. تغذیهی نامناسب باعث بیماری و کندی هوش در بزرگسالانی میشود. کمبود ویتامین باعث رشد ناکافی قد و وزن میشود و این خطر سوءتغذیه است که در دو سال اول بسیار خطرناک خواهد بود چون علاوه بر عدم رشد و تکامل مغزی، کاهش بهرهی هوشی و توانمندی ذهنی کودک را به دنبال دارد.
در پایان به خاطر داشته باشید معدهی کودک بسیار کوچک است و او نمیتواند مانند بزرگسالان وعدههای کم و مقدار زیاد غذا بخورد در عین حال به انرژی زیادی نیاز دارد.
بنابراین دفعات غذا خوردن او باید زیاد و مقدار آن کم باشد.
مادران اگر اطلاعات کاملی از خواص مواد غذایی داشته باشند میتوانند با انتخاب صحیح و گنجاندن آن در وعدههای غذای کودک به رشد او کمک کنند.
نظر شما